منو

چهارشنبه, 26 ارديبهشت 1403 - Wed 05 15 2024

A+ A A-

رمضان دريچه اي به سوي حقايق الهي بخش هفتم

 بسم الله الرحمن الرحيم

خطبه شعبانیه را در یک جایی قطع کردیم که ادامه اش  را امروز انجام بدهیم . آقا رسول الله (ص)در آن روز خاص یعنی آخرین جمعه ماه شعبانی که ایشان در قید حیات بودند فرمودند : وَ دُعاوُکُم فیهِ مُستَجابٌ ، فَسئَلُ اللهَ رَبَّکُم بِالنّیاتِ صادِقَةٍ وَ قُلوبٍ طاهِرَةٍ اَن یُوَفِّقَکُمُ اللهُ لِصیامِهِ وَ تَلاوَةِ کِتابِهِ – حضرت فرمودند : و دعای شما مستجاب است ، پس از پروردگار خویش با نیّت های راستین و دلهای پاک بخواهید که توفیق روزه و تلاوت قرآن در آن به شما عنایت فرماید . قبول دارید که کلام رسول خدا همچون کلام خداوند قابل باور و قابل یقین است ! من که این را باور دارم امیدوارم شما هم باور داشته باشید . پس وقتی ایشان فرمودند دعاهای شما در این ماه مستجاب است ؛ مومن باید زیرک باشد ، زرنگ باشد وقتی می گویند دعا مستجاب است یعنی دعاهایتان را عالی کنید ، زیاد کنید ، بزرگ کنید آن چیزهایی را بخواهید که فکر می کنید در عمرتان ممکن است به آن نرسید . پس فرمودند دعاها مستجاب است ، پس دعاهایتان را عالی کنید که چه بشود ؟ تا نتیجه عالی هم نصیبتان بشود . اشاره فرمودند : به نیت صادق ، این نیت صادق چطور نیتی است ؟ اول بفهمیم آن را تا بعداً بتوانیم کسبش کنیم . نیت صادق نیتی است که شخص فقط به خدا اعتماد کند ؛ جز خدا به کسی رو نکند ، دارید ؟ می گوید : بله . اولین امتحانی که می گیرند رفوزه می شوید . نیت صادق شخص فقط به خدا رو می کند و جز خدا به کسی هم اعتماد نمی کند . قلب پاک چطور قلبی است ؟ این ها ابزارهایمان است باید اول ابزارهایمان را بشناسیم که بعد بتوانیم از آن استفاده کنیم . قلب پاک ، قلبی است که در آن مِیل به گناه وجود نداشته باشد یا اگر آمد همان دم در پرتش کند بیرون . حالا ان شاءالله یک روزی راجع به قصه موسی (ع) و دستی که داخل گریبان کرد و بیرون آورد سپید بود می خواهم یک چیزهایی برایتان بگویم خیلی خوشگل ، خیلی خوشمزه . قلب صادق یا قلب پاک ، قلبی است که در آن مِیل به گناه نباشد ؛ پس می بایستی که فقط خدا را خواست ، به امیال آلوده هم میدان نداد . اگر توانستید این دو تا را کسب کنید آن وقت می شوید سرمایه دار بزرگ . سرمایه دار بزرگی که با این سرمایه ها می توانید از خدا بخواهید ، چه چیزی را بخواهید ؟ از خدا بخواهید که در امر روزه داری و همه ابعادش موفق بشوید ، شما را موفق کند . می گوید : این خانم ... چقدر سخت می گیرد ؟ روزه داری خب معلوم است دیگر صبح بلند می شوی سحری می خوری تا خرخره ، تمام روز هم می خوابی هر کسی هم حرف زد می گویی مگر شما درک نمی کنید من روزه ام ! چرا مزاحم من می شوید ؟ افطار هم که رسید هر چیزی که دستش می رسد می خرد می چیند روی میز ، تا آخر شب هم می گوید این میز را جمع نکنید ما روزه بودیم ، روز هیچی نخوردیم . بعد از این که افطار کرد روسری را هم در می آورد می گوید وای مُردم قربون خدا بروم خوبه شب ها را آزاد گذاشت کله ام داغ کرد ؛ این شد روزه داری ؟

وقتی این سرمایه دار بزرگ که فقط به خدا اعتماد کرده است جلوی مِیل به گناهش را هم گرفته است جز خدا کسی را هم نمی خواهد می تواند در ماه روزه شروع کند دعا کردن ؛ بقیه معطل هستند . این تازه شروع می کند دعا کردن که چه ؟ خدایا من را در همین روزه داری موفق بگردان ، تلاوت کتاب الهی را که در این کتاب بهترین عبرت ها ، بهترین هدایت ها برای زندگی انسان قرار داده شده است را نصیب بگردان . می دانید که ملائکه تسبیح گو قوتّشان را از کجا گیر می آورند که همه بیست و چهار ساعت در حال ذکر کردن هستند و بیدارند و از پا نمی افتند ؟ قوّت ملائکه تسبیح گو آن ذکر تسبیحشان است . همان ذکر باعث می شود حالی پیدا می کنند که دائماً خودشان را در محضر حق احساس می کنند . تو از ملائکه کمتری ؟ خدا که گفت شما را اشرف مخلوقات آفریدم پس من و تو بالاتریم . ما چه چیزمان از ملائکه کم است ؟ دم به ساعت هم وِلو می شویم ؟ یک وقتها که خیلی خسته هستم می گیرم می خوابم بعد که بیدار می شوم می گویم ای دل غافل باز باختی ؟ پنج دقیقه نشسته چشم هایت را روی هم می گذاشتی یک صفحه قرآن می خواندی توانت می رفت سرجایش ، باز از دستت رفت ؟ انسانی که این چنین وارد ماه رمضان بشود ، آدمی که با آن قلب ، با آن نیت صادق وارد ماه رمضان شد و بعد درخواست کرد دچار حالتی می شود که از بودن در آن کِیف می کند . من بچه که بودم همراه مامانم می رفتم به جلسات بعد خانم جلسه ای که گریه و زاری می کرد و می گفت ای خدا ماه رمضان تمام شد ؛ او که گریه زاری می کرد می گفتم وای چه بیکار است ، خدا را شکر که دارد تمام می شود مُردیم گرسنگی ، تشنگی مُردیم ! خب بچه بودم متوجه نمی شدم دلم می خواست در روز همه چیز بخورم نمی توانستم ، دلم می خواست ورجه وورجه کنم ، بازی کنم می گفتند نکن تشنه می شنوی بگیر بنشین . چند سالت هست هنوز هم بچه ای ؟ هنوز هم مثل پنج ، شش سالگی من هستی ؟ روزه دار با آن نیت ، با آن قلب ، با این درخواست وارد ماه رمضان شد دچار حالتی می شود که دائماً در کِیف است ، دیگر نمی تواند از روزه داری دست بردارد بر عکس بقیه ایّام سال که گاهی اوقات حتی بودن خودتان را هم نمی توانید تحمل کنید ، زمین و زمان برایتان تنگ است ، از خودتان خجالت می کشید . چون از خودتان خجالت می کشید توی سر روبرویی می زنید که کسی متوجه نشود که شما از خودتان خجالت می کشید همه فکر کنند آن روبرویی بود که آدم بدِ بود ، باعث خجالتتان شده بود . آن وقت به این مرحله که می رسید دیگر راهی نمی بینید جلویتان جز این که خودتان را در کارهای بیهوده پنهان کنید . انسان فطرتاً الهی است ، این چنین زندگی را نهاداً دوست ندارد اما وقتی گرفتار شد به جای این که راه چاره بجوید چون در خسران است چکار می کند ؟ خودش را پشت مدرکش ، پولش ، شغلش و پُزش قایم می کند . من در تعجبم آدم هایی که می نشینند در محافل و راجع به مارک پیراهنشان ، بِرندشان ، ساعتشان ، کفششان و ... حرف می زنند . من در همه این عالم یک بِرند معروف استفاده می کنم آن هم کفشم است چون پایم دردناک است ، در هیچ کفشی پایم را نمی توانم بکنم . یعنی یک جایی در کربلا یک خانمی کفش های من را اشتباهی پوشید رفت ، پس افتادم چون مطمئن بودم تمام سفرم را باید پای برهنه بروم ، نمی توانم هیچ کفش دیگری بپوشم . گاهی اوقات که راجع به این کفش حرف می زنم از خودم خجالت می کشم می گویم حالا مردم فکر می کنند من می خواهم به رُخِشان بکشم کفش های گران می پوشم ؛ در حالی که این طوری نیست . اما آدمی که گرفتار شد می رود پشت این ها قایم می شود در پُز است دائم در حال پُز است . آن کسی که دائم در حال پُز است آدم بدبخت و گرفتاری است ، شما به حالش دل بسوزانید ؛ اما خودتان را گرفتار نکنید ، آن کسی که دائم در حال پُز دادن مدرک تحصیلی بچه هایش است آدمی است که کمبود دارد . آن کسی که دائم از حساب بانکی اش پول هایی که دارد و نمی داند چه طوری خرج کند حرف می زند بیچاره است ، دل بسوزانید اما یادتان باشد خودتان این کارها را نکنید چون آن وقت بقیه باید دل برای شما بسوزانند . انسانی که فرشته گونه شد بودنش برای خودش عین صفاست ، بدون واسطه هردَم خودش را در آغوش حق احساس می کند . من در ایام که اینها در حج بودند هر بار سری کشیدم یک نگاهی به این ها کردم در خانه ، در حال رفتن به آشپزخانه ، برگشتن ، کار کردن ، ایستاده سر خَم کردم و سجده شکر به جا آوردم  . چرا که دیدم خدایا تو چقدر خوبی ، تو چقدر بزرگی ، من دارائی خودم را آنهایی که فکر می کردم برای من هستند همه را دادم دستت ، چقدر خوب نگه داشتی اینها را نباید سپاس گزاری کرد ؟ وقتی تو سپاس گزاری می کنی یعنی کنار حضرت حق هستی ؛ من نمی گویم که در حضرت حق مدهوشی ، چون نیستی ولی ان شاءالله به آن مرحله هم می رسی . انسانی که به این مرحله رسید دیگر نیازی به بیهوده ها ندارد ، رنگ لباسش ، بِرندِش ، حتماً از آمریکا آوردند ،

 

دختر عمه اش اورده بچه های برادرش پزشکند بچه های خواهرش مهندس اند اونها خانه شان اون جاست اصلا احتیاجی به اینها ندارد اصلا حرف نمی زند چون نیازی به حرف زدن ندارد برای چی حرف بزند اونم حرفهای بیهوده اون حرفهای قشنگتر دارد بزند بقیه که صداش می کنند باهاش حرف بزنند تازه مزاحمش اند چون از گفتگوی شاعرانه و دلچسب و فرح انگیزش با خداش خارجش می کنند . حضرت فرمودند :فان الشقی من حرم غفران ا...فی هذا الشهر العظیم بدبخت و شقی آن کسی است که در این ماه بزرگ از آمرزش خدا بی بهره شود من نگفتم من از این جسارتها نمی کنم به حضور شما پیغمبر خدا گفته یعنی کسی در این ماه نتواند آن سیری را که خداوند برای بشریت قرار داده تا به خالقش برسد پیدا کند بد بخت ترین آدمها ست

در های گلستان ز برایت گشوده اند                                                  در خارزار چون روی ای برهنه پای

گلستان را باز کردند تو باز زدی در خارها اونم بی کفش چه طوری می خواهی در ان راه بروی . در این ماه همه چیز به حد وفور آماده است رحمت نعمت بخشش لذت کیف هر چیزی که تو دلت بخواهد اون وقت تو در خار زار می دوی که چه کار کنی

ای دل به سوی یار گذاری نمی کنی                            اسباب جمع داری ( همه چیز داری) کاری نمی کنی؟ ماه رمضان را گذاشتند وسعت بسیار همه را هم در خودش جای می دهد دست شیطان را هم بستند می گویند دق کن شیطان کت و کولت را بستیم ببین اینها می روند در این نعمتها غوطه می خورند تو دق کن که نمی توانی به اینها نزدیک شوی خدا هم که به همه نگاه می کند همه را هم بی چون و چرا قبول می کند نمی گوید که توخیلی گناه کردی نمی خواهمت برو بعدا بیا تو که کم گناه کردی تو را می خواهم تو بیا اصلا این را نمی گوید میگه من اصلا نمی دونم که تو اصلا گناه دار ی یا نداری نمی خواهدخدا بداند می خواهد همه را یک جور نگاه کند

ای دل به سوی یار گذاری نمی کنی                                              اسباب جمع داری و کاری نمیکنی

آقا رسول ا... فرمودند : اذکرو بجوعکم و عطشکم فیه جوع ا لقیامه و عطشه در این ماه با تشنگی و گشنگیتون گرسنگی و تشنگی روز قیامت را به یاد آورید عجب چه نکته جالبی یعنی روز قیامت هم تشنه و گرسنه می شویم پس یادمان باشد یک باکس آب معدنی ببریم و چهار تا ساندویچ از این فست فود ها در ساکمان بگذاریم ببریم خوب گشنه تشنه می شویم خوب واقعا گشنگی و تشنگی روز قیامت از چه دستی است چه شکلی ست روز قیامت ما بدن را وق ی مردیم بدن را تحویل زمین دادیم مگه ندادیم این بدن بود که می جوید این زبان بود که می چشید دندانها بود که آسیاب می کرد این لوله مری  بود که ازش می دهی پایین می رود اونجا  از دریچه    معده می رود در معده ، معده می گوید به به چه عروسی بگیرم الان . که معده به این شیره می دهد هضمش می کند بعد از اون جا یک قسمتی را می دهد روده کوچک برای جذب شدن و رفتن به جاهای دیگر و یک قسمتش که اضافه است و به درد نمی خورد می رود در روده بزرگ برای دفع شدن و الی آخر درسته اینها همه اش با این گوشت و پوست است با این استخوانها است با این دم و دستگاه است اما یک چیزی هست که ربطی به اینها ندارد که به آن می گویند میل . میل به خوردن میل به نوشیدن وقتی مردیم و جسممان را گذاشتند در خاک همه این دم و دستگاه می رود در آنجا نصیب مرغ و مور های آنجا می شود اما چی برای ما می ماند ؟ میل ، میل را با خودتان می برید کاش این را هم خدا می گرفت ولی نه نمی گیرد بعد می روید حالا برزخ را نمی خواهم واردش شوم اون خودش قصه ای طولانی و سختی است که باید ساعتها برایش گریست می روم یکسره قیامت به برزخ کاری ندارم نمی ایستم .روز قیامت چی با توست ؟میل . میل می خواهد بخورد بنوشد  اما آن بدنی که در دنیا تو را اطاعت می کرد اوامرت را اجرا می کرد می گرفت و می داد پایین و وظایفش را بر تو انجام می داد اونجا آمده حاضراست ولی نه برای اطاعت از تو برای اینکه علیه تو گزارش دهد بگه تو دنیا من را فرستادی که برای این کار کنم اما خدایا مگه بهش نگفته بودی حرام نخور ،حرامها را ریخت در شکمم این معده هی حرام را خرد کرد بوی تعفنش را تحمل کرد اونجا این بدن اطاعت نمی کند میل تو را اطاعت نمی کند هر دم گرسنه و تشنه ای خوب چه خاکی در سرم کنم برای اونجا جسمم که از من اطاعت نمی کند پس من چه کار کنم میلم که سر جاشه چون بردمش خدا دستور داده اون همراه منه من چی کار کنم اون جا این میل من را اینطور سر در گم و بیچاره نکند میگه روز قیامت روح انسان تشنه و گرسنه است اون جا قلب انسان با یاد  حق سیر می شود . خوب باشه همان موقع یاد خدا می کنم نه دیگه کور خواندی وقتش گذشت تو باید یاد حق را از اینجا با خودت ببری . یاد حق سرمایه ای است از دنیا می بری اونجا دیگه اجازه این کار را به تو نمی دهند . شبها وقتی می خوابیدم فقط شهادتین می گفتم حالا ترسیدم الان که روی مبلم  می نشینم چشمام یه ذره هم می گذارم خوابم ببره ی ذره خستگیم در بره اول شهادتین می گویم .انقدر شهادتین می گم  می گم می گم تا آن دو فرشته بزرگوار در عالم قبر وقتی سوال جواب می کنند تته پته نکنم  یادم نره ،یادت می ره اگه خوب تمرین نکنی یادت می ره چه جوری می خواهی جواب بدهی گرسنه و تشنه می مانی آن گرسنگی و تشنگی با یاد خدا سیراب می شود ، بر طرف می شود . یاد خدا را از کجا با خودمان می بریم ؟ از دنیا.با خودمان می بریم  . حالا در ایام روزه داری وقتی تشنگی و گرسنگی سراغت می آید بگو خدایا یاد تو را بر قلبم حاکم می کنم که این گرسنگی و تشنگی را دیگه احساس نکنم این جا حذفش می کنم به اراده خودم و به یاری و عنایت تو که در روز قیامت گرفتارش نباشم . ماه رمضان ما ه تقویت بخش روحانی وجود ماست . فرصت زیادی به قدرت گرسنگی نمی دهد قلب به آن توجهی نمی کند . مولوی می گوید :

ره لقمه چو بستی ز هر حیله برستی  ( این من نمی دانم چه مر کز فسادی است که وقتی بسته شد از مکر و حیله ها فرار می کنی  )

و گر حرص بنالد ( چون به شکم گفتی نباید بخوری پس دیگه حیله گری ندارد چی تو را وادار می کند به سمتش بروی ؟ حرص طمع ) بگیریم کری ها ( حرص بنال تا جونت بالا بیاد من کر کرم ناله ها ی حرص را نمی شنوم کر می شوم  )

اینها همه با قدرت روزه داری است پس می گوییم از حالا باید فکری کنیم برای گرسنگی و تشنگی روز قیامت چون آن روز دیگه غذا نیست ولی میلش هست پس تو دنیا تا دیر نشه باید فکری کرد پیغمبر هم راه را نشان دادند فرمودند که روزه مقرر شده  که چی بگوییم تا دائما بگوییم خدایا من می خواهم به کمک گرسنگی و تشنگی دنیا گرسنگی و تشنگی در قیامت را از من دور کنی تا در مسیر، در سیر الیه راجعون ، انا لله و انا الیه راجعون در آن سیر الیه راجعون که به سوی تو برگشت می کنم از این بابت در زحمت قرارنگیرم

حضرت فرمودند : وتصدقوا علی فقرائکم و مساکینکم و وقروا کبارکم ورحموا صغارکم  و صلو ارحامکم  به فقیران و درماندگان کمک و یاری کنید ، به پیران و کهن سالان احترام کنید ، به کودکانتان ملاطفت و مهربانی نموده ، با خویشاوندان رفت و آمد داشته باشید.حالا پس تا این جا از خطبه شعبانیه ما 2 جور دستور در یافت نمودیم:1)برای روزه داری ونیت آن و عمل کردن به روزه داری در ماه رمضان بود حتی تحمل گرسنگی و تشنگی  مربوط شد به دستورات اول 2)خداوند فرموده و پیامبر خدا ابلاغ نموده برای اصلاح روابط ما با اطرافیان مان. وقتی روابط با اطرافیان اصلاح شود عشق به انسانها در آدمها رشد می کند، سینه هایی که پر از کینه است جایگاهی برای اسرار الهی نخواهد بود

برای لطیف کردن روح دستور کمک به فقرا و مساکین دادند . چرا ؟ چون کمک کردن به فقرا و مسکینان صفت رذیله بخل را از آدم دور می کند . دلی که در آن بخل باشد هیچ ارتباطی با حق بر قرار نمی کند . حالا شاید شما بپرسید فقرا چه کسانی هستند ، مساکین چه کسانی هستند ؟ هر دو که یک معنا را دارد یعنی آدمی که ندارد ، مشکل دارد . من خودم  چرا بگویم ؟ اصول کافی جلد 3 ؛ محمد ابن مسلم از امام باقر (ع) نقل کرده که پرسیدم  از امام تفاوت بین فقیر و مسکین چیست ؟ امام جواب فرمودند : "فقیر کسی است که سؤال نمی کند و مسکین کسی است که نیاز او از فقیر بیشتر است و مجبور شده برای رفع نیازش سؤال کند . " این سؤال در زبان عربی مفهومش همان در خواست کردن است ، تقاضا کردن است . یعنی دسته ای در مضیقه هستند اما اصلا ابراز نمی کنند به اصطلاح ما فارس ها صورتشان را با سیلی سرخ می کنند که کسی نفهمد رنگشان از نخوردن پریده است . اما یک عده دیگر اینقدر سخت در مضیقه هستند که مجبور می شوند ابراز می کنند ؛ بچه اش روی تخت بیمارستان است ، زن و بچه اش در خیابان کنار جوی آب اثاثش را ریختند و. نشستند و الی آخر . کسی اگر توجه به  اطرافش کند با هوشیاری این دو دسته را پیدا می کند و برای رفع نیازش تلاش می کند . وقتی شما برای رفع نیاز آدم های حاجتمند قبل از اینکه به شما خیلی ابراز کنند اقدام کردید صفایی نصیب قلب و روحتان می شود که مسیر تجلی مواهب ماه رمضان در جان شما را سهل می کند ، راحت تر می کند . حالا من هی التماس می کنم . خانوم ها ، آقایون اگر انفاق ماه رمضان دارید خوب بدوید دیگر . چرا می گذارید دو روز به ماه رمضان می آورید من دیگر نمی توانم کاری بکنم  و تازه فقط پول ندهید بیایید کار کنید ، بیایید کار کنید. فکر کردید فقط پولتان را می دهید کفایت می کند ؟ نه ! می گوید آخه من نه دست دارم  نه پا ، نه کمر . من چه جوری گونی های برنج را بلند کنم ؟ تو می توانی بایستی و استکانها را بشوری که ! مرد یا زن . فرقی ندارد . تو می توانی بیایی جارو بگیری دستت و اشغال های توی راهرو را جمع کنی یا نه ؟ خلاصه مجانی اینجور چیز ها را به آدم نمی دهند . امسال هم که شکر الهی من نیستم . منم نیستم موقع پخش آذوقه . از خانواده ما فقط پسرم است و خانومش . برادرم هم هست ولی خب اونم سر کار است . اون یکی برادرم هم که بدتر از من نمی تواند هیچ چیزی را دست بزند یا جابجا کند . حالا بهش می گوییم شیرینی بگیرد دستش ، لقمه نون و پنیر درست کند و بدهد دست کسانیکه می آیند اینجا . کار کنید . اگر می خواهید سخن رسول ا..(ص) را رعایت کنید و انجام بدهید یکی از اونها دستگیری از فقیران و مسکینان است . توصیه فرمودند به بزرگان احترام بگذارید . آی جوانها ! گوش کنید . حرفم با شماست . به بزرگان احترام بگذارید . چرا ؟ چون احترام کردن به بزرگتر ها و حتی هم سن های خودتان کبر وخود بینی و خود بزرگ بینی را از شما می گیرد که خیلی دارید ماشاءا.. هزار ا.. اکبر . وقتی حرف می زنم قدیم ها این گردن ها سیخ می شد چون رگ های غیرت سیخ می شد . حالا این گردنها سیخ می شود چون کبر و خود بزرگ بینی خیلی زیاد است . پیغمبر (ص) فرمودند به بزرگترها احترام کنید . توصیه فرمودند به ملاطفت و مهربانی به کودکان . عطوفت نسبت به کودکان دلها را نرم می کند . دلها را جاری می کند . تا نور الهی و لطف خدا در جانها راحتتر جاری شود . بعضی ها دیدید می گویند ما بچه دوست نداریم ؟ اینها هیچ وقت از اون بخش نور الهی برخوردار نخواهند شد . بچه نداریم موفق نشدیم یک چیز دیگه است . من خانومی را می شناسم که هنوز شوهر نکرده ، سی و پنچ سالش است چرا ؟ یک دلیل دارد چون به همه مردها می گوید به یک شرط زنتان می شوم . از من بچه نخواهید . چرا ؟ دوست ندارم ، بدم میاد . هر وقت دخترم با بچه ها عشق می کند و دنبال بچه ها می دود ( به دخترم نگاه کنید ، به هیچکس نگاه نمی کند که این بچه کی هست ولی دنبال بچه ها میدود . دوست دارد بچه ها را . ) بهش می گوید- دور از جون شما – خاک تو سرت ، تو آدم نمی شوی . این هیچوقت نور الهی درش جاری نخواهد شد . توصیه به صله ارحام فرمودند . در نهج الفصاحه کلام پیامبر  بزرگوار آمده است ، (می خواهم ارحام را معرفی کنم خوب دقت کنید ) ، نهج الفصاحه کلام پیغمبر ، فرمودند : " رحم رشته ایست از رحمان ، هر کس به آن وصل شود خداوند به آن وصل خواهد شد . هرکس آن را قطع کند خداوند با او قطع رابطه می کند . "  پتکش را زدم ؟ خوب بود ؟ حالا ببینید ارحام چه کسانی هستند ؟ هی میاد می گوید استاد من نمی دانم چرا اینقدر گرفتارم . من چند دفعه بهت بگویم . به هزار و یک زبان بهت گفتم ای بابا ! کینه ها را بریزید دور . بروید با هم آشتی کنید ، همدیگر را دوست داشته باشد . به هم محبت کنید . می گوید هر کاری می کنم نمی توانم . خب به جهنم! تو هم توی گرفتاریت بمان . به من چه ! خودت ، اولادت ، پسرت ، دخترت ، شوهرت بمانید . هیچ ایرادی ندارد . حالا ارحام چه کسانی هستند ؟ خب ! این بخش جالب است . خوب گوش کنید . ارحام چه کسانی هستند ؟ هی می گوییم صله رحم بجا بیاورید . صله رحم بجا بیاورید . آنها کسانی هستند که بوسیله یک مادر بهم وصل می شوند و این ارتباط دو گونه است : مستقیم ؛ که به آنها ارحام نصبی می گوییم ، غیر مستقیم ؛ که به آنها ارحام سببی می گوییم . حالا بروید بگردید ببینید اینها یعنی چی و برای شما چه معنی می دهد . در روایت داریم که خداوند فرمودند : " به این علت من اسم خود را روی رحم گذاشتم که رحم محل ارتباط و انس انسانهاست و قضیه ارتباط با رحم به این سادگی ها نیست . حق مادر ، پدر ، برادر و خواهر از جمله حقوقی است که اگر کسی رعایت نکند در مسیر غفرانی که باید در دنیا به دست آورد قرار نمی گیرد . " غفران یعنی چی؟ یعنی بخشش، آمرزش و کسانیکه این حقوق را رعایت نمی کنند . پدر مرده است ، مادر مرده است ،خواهرند و برادر . بهم پشت می کنند . بهم پشت می کنند .جواب خدا را که رحمان است چی خواهی داد ؟ ماه رمضان روزه می گیری؟ آی آی آی ! خوش به حالت .چه روزه ای . به هم پشت می کنند سالی یکدفعه چون می خواهند روزه بگیرند نزدیک ماه رمضان یک دستی می دهند با هم ، احوالی از هم می گیرند بقیه اش خداحافظ . خودت را گول میزنی؟ جوک می گویی؟ این شد صله رحم ؟ نشد . نشد ! خلاصه کلام . خیلی از مواقع در زندگی هایتان احساس تاریکی می کنید ، نمی کنید ؟ می گوید : " نمی دانم چرا اینقدر تاریک شدم . انگار پر از غبارم . نمی دانم چه بلایی سرم اومده است . " من بهت می گویم . اگر شما در خودت تاریکی ، ابهام ، غبار سنگینی احساس می کنی  بطور حتم در یک نقطه صله رحم اشکال داری و گرفتاری . برو اشکالت را پیدا کن . باید به تذکرات رسول خدا (ص) توجه کافی کرد تا بهره عالی از ماه رمضان برد . این آخرین حرف من برای امروز . کلام کلام من نیست . من فقط بیانش می کنم . ببینید آدرس می دهم بروید آدرسش ها را ببینید . از کلام معصومین خدا هم عرض می کنم . حالا دوست می دارید گوش کنید دوست نمی دارید گوش نکنید . اختیار با خودتان . این هم حرف آخر امروز من . ماه رمضانی ها ، منتظران ماه رمضان ، ماه شعبانی ها حواستان را جمع کنید . بدو بدو هی ماه شعبان روزه می گیرد ، روزه مستحبی ماه شعبان پیغمبر خدا گفته اینقدر ، اینقدر می ارزد . من هم می دانم ولی تو اسباب حاضر نکردی برای روزه واجبت روزه مستحبی ات چقدر می ارزد . روزه مستحبی ات اونقدر می ارزد که این اسباب که از کلام رسول خدا عرض می کنم فراهم شده باشد .

 

 

 

 

 

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید