جلسه پنجم ره توشه آگاهی 1
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: ره توشه آگاهی 1
- بازدید: 3411
بسم الله الرحمن الرحیم
سری جدید کلاس هایمان توفیقی است از جانب حضرت حق ، من که بیان کننده مطالب می باشم خودم نیز از این مطالب فیض عظیمی می برم چرا که سالک الی الله هر دم نیازمند شنیدن سخنانی از جانب پروردگار خویش برای هدایتش می باشد پس توجه کنید و بهره ببرید و یادتان باشد آیا این دور جدید آخرین دور تعلیم است یا نه ؟ من که نمی دانم اما قدر مسلم اگر نخواهیم توجه کنیم و عمل کننده باشیم حتما دور آخر است.
القصه : از جمله موانع سخت در سیرو سلوک همان طور که اولین جلسه عرض کردم غفلت ها می باشد و سرآغازهمه غفلت ها ، غافل شدن از یاد خداست .من هم يك روزي فكر ميكردم مگرآدم چه قدر ميتواند ياد خدا باشد چون فكر ميكردم ياد خدا يعني اينكه دائم بگويي يا الله بگويي يا رحمن اما في الواقع چنين نيست ياد خدا اگر مانوس شوي با خدا اگر نگاهي به خودت بكني ار خودت عبور كرده به خدا برسي مثل خونيكه در رگهايت در جريان است در حال حركت است نياز به كلمه و صدا ندارد ميگويد مگر ميشود ميخواهي ثابت كني تلاشت را بكن اثبات كن من دروغ ميگويم اون موقعي كه در تورش افتادي ميگويم ديدي راست گفتم و راهي جز تائيد من نداري. وقتی به قرآن رجوع می کنیم و می خوانیم در سوره زلزال آیات 7و8 ( پس هر که به اندازه ذره ای نیکی کند آن را می بیند و یا هر که به اندازه ذره ای بدی کند آن را می بیند ) و یا در سوره حجرآیات 92 و 93 می خوانیم ( پس سوگند به پروردگارت که همه آن ها را بازخواست خواهیم کرد از آنچه انجام می دادند).وقتي اين آيات را تلاوت ميكنيم همه تک تک سلول های بدنمان از بیم و هراس آنچه که انجام می دهیم تند و با شتاب و فرصتی برای نگرش به آنها نداریم منجمد می شود .همه چز با شتاب عبور ميكند هيچ وقت قرآن خواندن آدمها را دقت كرده ايد بعضي با طمانينه ميخوانند و زماني كه او ميخواند شما فرصت داريد كلمه اي كه او خوانده نگاه كني ببيني درست خواند يا نه اما بعضيها آن قدر تند ميخوانند كه وقتي ميآيي به كلمه اي نگاه كني او خط بعد است اگر در كامپيوتر قرآن گوش كنيد راحت هستيد چون ميتوانيد خودتان سرعت را تنظيم كنيد حال با برنامه اي كه ميدهيد يا قاري را انتخاب كنيد كه آرام تر ميخواند اما هميشه اين گونه نيست امور دنيا همين جور است بعضي چيزها را ميتوانيم تنظيمش كنيم اما در همه چيز امكانش نيست و اگر امروز عادت نكنيم هرآنچه انجام ميدهيم هم انجام بدهيم و هم بهش توجه كنيم خيلي زود بازنده ايم چون خداوند در قرآن فرموده هر كس به اندازه ذره اي نيكي كند ميگيرد بدي كند آن را هم ميگيرد نه اين بي پاداش است نه آن بي مجازات باز خدا فرموده قسم بخور به پروردگارت كه همه آنها را بازخواست ميكنيم پس اگر اين ذره كه از دست من در رفت از دست خدا كه در نرفت خوب باشد پاداش ميگيرم بد باشد مجازات ميشوم خوب باشد چه بهتر اي كاش از اين خوبها ميليون ميليون بدو بدو برود چون من نتوانم محاسبه كنم او كه ميتواند و پاداش ميدهد اما بد ها چه، با بدها چه كنم اين قدر تند و با شتاب در زندگي حركت ميكنيم كه فرصت نداريم برگرديم ببينيم چه ميكنيم چون عادت هم نكرديم پدر مادرهاي جوان شمايي كه هنوز بچه نداريد شما كه ميخواهيد بچه دار شويد شما كه بچه هاي كوچك داريد تو را به خدا بيائيد براي بچه هاي وقت بگذاريد يادشان بدهيد محاسبه كردن خودشان را جلوي روي آنها مردم را محاسبه نكنيد خودتان را محاسبه كنيد بگذاريد آنها از شما ياد بگيرند و مثل امروز ما بدبخت نباشند اين را ميگيرد اون در رفته اون يكي را ميگيري او يكي دررفته هميشه خسر الدنيا و الآخره هستيم بچه هايتان را ياد بدهيد. وقتي به اين جا ميرسيم وحشت زده به دنبال راه چاره ای می گردیم و اگر عاقبت اندیش باشیم و جستجو نمائیم می رسیم به مسئله مراقبه و محاسبه در نفس ، در اهمیت موضوع محاسبه نفس در معراج السعاده ملا احمد نراقی ص 516 اشاره به سه حدیث از پیامبر اکرم (ص) و امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) شده است . پیامبر فرمودند:( به حساب خود رسیدگی کنید قبل از آن که به حساب شما رسیدگی شود اعمال خود را بسنجید قبل از آن که در ترازوی عرصه قیامت آنها را بسنجند.)اين را كه مينوشتم لبخندي زدم هميشه در جلسات ميگويم دفترهاي حساب كتاب صندوقهاي من هميشه حاضر است و قبل از اينكه شما من را حساب كنيد امامم من را محاسبه كند من خود ا محاسبه كردم و حساب صندوقهايم را دارم خدا كمكم كند در اعمال و تفكراتم هم همين گونه عمل كنم تلاشم را ميكنم اما شما هم من را دعا كنيد تا هميشه به روز باشم به ساعت و دقيقه باشم امام صادق فرموده اند: ( برای روز قیامت پنجاه موقف و جایگاه است که در هر مرحله آن هزار سال انسان را نگاه می دارند و از حساب او جویا می شوند .) من حساب كردم 50 موقف هر موقفي هزار سال چا هزار سال آدم را نگه ميدارند تا حساب كتابش را رسيدگي كنند اين حرف بي حكمت نيست اين را بايد تفكر كرد تا بهش رسيد چرا بايد هزار سال در يك جايگاه بايستم تا حساب و كتابم را بكنند من اينقدر عمر نكردم خرابي بار بياورم كه هزار سال طول بكشد يك جايگاهش حساب من را برسند و اين مربوط به بخشي از اعمال است مال همه اش نيست چرا هزار سال نگه ميدارند بايد به اينها فكر كنيم چرا امام معصوم كه خداي ناكرده حرف نامربوط نزدند و به طور حتم داراي حكمتي است هزار سال براي نگاه كردن به اعمالي كه در اندك زماني در دنيا انجام داديم اگر در دنيا در همان فاصله اندك نگاه كرده بوديم و زوايدش را ريخته بوديم پاك و تمييز كرده بوديم لازم بود هزار سال بايستيم هرگز، حساب و كتاب مال كسي است كه چيزي در دخلش هست كه مخدوش است اگر مخدوش نباشد حساب كتاب نمي خواهد اگر من در همان فاصله اندك در دنيا اين را از مخدوش بودن درآورده بودم لازم بود هزار سال يكجا بايستم نه و یا امام کاظم (ع) می فرمایند كساني كه سفره موسي بن جعفر مياندازند و متوسل آقا ميشوند كلام آقاست ميفرمايند ( شیعه ما نیست هر کس که در هر روز محاسبه نکند که اگر عمل نیکی از او سرزده است از خداوند طلب افزایش آن ر اداشته باشد و اگر کار بدی انجام داده توبه و استغفار کند .) حالا اولين مراسم ميخواهيد سفره بياندزيد روتون ميشود شيعه موسي بن جعفر سفره مياندازد شيعه موسي بن جعفر هم كه خود حضرت معرفي كردند بسم الله از امروز تا اولين سفر ببين ميتواني بشوي شيعه موسي بن جعفر اصلا بودي و ميتواني بشوي اگر ميتواني سفره بينداز و حرفش را بزن به اين سادگي نيست وقتي مثل من گير ميافتي داد ميزني يا موسي بن جعفر كي او را ياد ميكند كسي كه به او اعقتاد دارد من كه به او اعتقاد دارم آيا چيزي كه ايشان فرمودند انجام ميدهم كه رو داشته باشم صدايشان كنم پس می بینید که محاسبه نفس چقدر مهم است. همه بزرگان در این امر سخن گفته اند مثلا آیت الله بهجت علیه الرحمه می گفت ( ما باید اهل محاسبه باشیم هر چند اهل توبه نباشیم خود مطلوب است اگر بدانیم امروز را که گذراندیم حسینی بودیم یا یزیدی بودیم بهتر از آنست که اصلا ندانیم کدام طرفی بودیم ) ميگويد عرضه توبه نداري حداقل خود را محاسبه كن ببين امروز را كه گذارندي حسيني بودي يا يزيدي ما چه قدر شعار امام حسين ميدهيم تا ماه محرم هم چه قدر مانده بشمار روزهايت را تا اول محرم ميخواهي سينه بزني براي امام حسين ببين اول محرم در اين روزهايي باقيمانده جزو حسيني ها بودي يا يزيدي ها لااقل مشخص كن هي هر سال اول محرم ديگ بگذاريم پلو بپزيم خورش بدهيم زنجير بزنيم الم برداريم سفره بياندازيم اينجا جمع شويم مراسم نوحه خواني داشته باشيم اما نفهميم بالاخره تا شب اول محرم حسيني بوديم يا يزيدي، لااقل چند روز حسيني بوديم چند روز يزيدي، همه بدبختي هاي ما از اونجاست كه نميدانيم كدام طرفي هستيم همین محاسبه هر روزه بالاخره یک روزی ما را به خودمان می آورد و با توجه به عیوب خودمان و اصلاح آنها می فهمیم وقت رسیدگی به حساب روزانه خودمان نداریم چه رسد به حساب مردم يكي از دلايلي كه كمترآدمها را پاسخ ميدهم اين است بيمارم اما من هميشه از جان گذشتم جان را ميخواهم چه كار جاني كه به درد مردم نخورد وزر و وبال اين دنياست من نگاه ميكنم لباسم را تن ميكنم اندازه ام نيست خوشم نمي آيد چه ميكنم ميدهم به كس ديگر قابل نباشد در كوچه ميگذارم جاني كه به درد مردم نخورد بگذار دم در اما به اينجا رسيدم كه تو وقت نميكني به خودت برسي به خودم رسيدن نه اينكه كرم بزنم تفريح و خوشگذارني كنم نه وقت نميكنم ببينم حرفهايي كه در جلسه زدم خوب بود يا بد بود از سر حب و بغض بود يا از سر صدق و صفا بود اينجا با جوابم ميخواستم فلاني را ضايع ميخواستم بكنم يا هدايت كنم اونجا كه عصباني شدم پاي تلفن داد و بيداد كردم به خاطر اين كه مزاحم من شده بود عصباني شدم يا به خاطر خودش كه دارد در بدبختي دست و پا ميزند وقتي نمي رسم به اينها جواب بدهم چطور شما را ارزيابي كنم هي كم كردم هي كم كردم ملاقات هايم را حذف كردم و تماسهايم را هم كم كردم كل اگر طبيب بودي سر كچل خود دوا نمودي اين قدر كم كردم كه دوستي گفت بد نيست روزي يكي دو تلفن جواب بدهي راست ميگويد اما من چطور رويم ميشود خودم را نميتوانم جواب بدهم من از قبل عاجزتر و گناه كارترم نه از قبل هوشيارترم و نسبت به قبل آگاه ترم اون موقع نمي فهميدم الان كمي بيشتر آگاهم و فكر كنم هر چه بيشتر بفهمم بيشتر خاموش شوم آدمي كه خود را محاسبه كند ميفهمد چه قدر عيب دارد وقت نميكند خود را محاسبه كند چطور وقت بگذارد مردم را محاسبه كندو عيبهايشان را بگيرد به فکر خود باشیم خودمان را اصلاح کنیم که اگر به خود نرسیدیم و اصلاح نکردیم دیگران را نمی توانیم اصلاح کنیم پس قدم اول باید به اهمیت محاسبه نفس پی ببریم چون فقط پس از چند بار محاسبه خودمان تازه متوجه خرابی اوضاعمان می شویم و اگر عاقل شده باشیم می دانید که عاقل به کسی می گویند که درد را تشخیص دهد و چاره اش را بجوید و عاقلی که محاسبه را شروع کرد می فهمد که جز با مراقبه کردن نمی تواند جلوی این خرابی ها را بگیرد .
علامه طباطبائی علیه الرحمه می گوید( کلید اشیاء در مراقبه است تا مراقبه نباشد و درست صورت نگیرد بقیه کارها و دستورات در سیر وسلوک هیچ و بی اثر است ) میرزا جواد آقا ملکی تبریزی فرمودند( سالک راه خدا بعد از توبه(اول توبه) لازم است در اول صبح مشارطه با نفسش، در عرض روز مراقبه و در وقت خواب محاسبه نفس نماید . )
مشارطه : یعنی با خود شرط کردن که در آن روز گناهی یا فعل مورد نظر انجام نشود.صبح بعد نماز صبح سر جانماز شرط ميكند خدايا هر روز چشمم به نامحرم ميگردد امروز شرط ميكنم تا آخر شب به يك نامحرم نگاه نكنم.هر روز مادرم ميگويد پسر گلم نمازت را به موقع بخوان ميگويم خب الان چه قدر ميگويي امروز شرط ميكنم مامانم تا گفت بگويم چشم مامان جون همين الان و هر چه دستم بود ميگذارم زمين اول نمازم را ميخوانم اين را ميگويندمشارطه با نفس عادت دارم روزي يك بسته آدامس بجوم امروز شرط ميكنم از اين عمل بيهوده دست بردارم هر روز عادت دارم سر راه يك بسته شكلات ميخرم كرانچي و چي توز ميخورم امروز شرط ميكنم يك دانه هم نخورم چون الحمد الله جمع اهل گناه نيست عمل بيهوده ميكند وگرنه به گناهكارها ميگفتم امروز صبح شرط ميكنم تا آخر شب يك دروغ هم نگويم طي روز مراقبه مبكنم .
مراقبه : یعنی مواظبت و مراقبت اعمال است که برای غیر خدا انجام ندهد خطایی از او سر نزند و اصطلاحا غافل نباشد . يعني مراقبت كنم تا تمام آن شرط و شروط را عملي كنم مراقبت ميكنم انگار پاسباني با من فرستادند جرات نميكنم يك آدامس بخورم خب مچم را ميگيرند چرا پاسبان بفرستند خودت مراقب خودت باش و در نهايت آخر شب كه شد جدول ميگذارم حساب كتاب ميكنم چند بار تخلف كردي كجاها كردي اگر تخلف نكرده بودم هزارن بار خدا را شكر ميكنم اما اگر تخلف كرده بودم وا به حالم بايد مداد پاك كن بردارم بيفتم دنبال پاك كردنش و اين معناي محاسبه است محاسبه يعني در آخر وقت و هنگام خواب نسبت به تمام اعمال روزانه خود یک مرور کلی و ویژه انجام دادن .
اگر به خاطر داشته باشید جدولی برای شما سال قبل داده بودم که عده قلیلی مدتی به آن توجه نمودند و انجام دادند و عده کثیری هم خیلی با احترام بودند فقط ابراز کردند وقت می خواهد ولي من كار خود را كرده بودم شما عمل نكرديد خيانت كرديد و حقم به گردن شماست و حقم را ميگيرم چون من كوتاهي نكردم . اما امروز یکبار دیگر هم می گویم خودتان می توانید جدولی برای خودتان رسم کنید و آن را به سه قسمت تقسیم کنید ، یک قسمت حق الناس ، یک قسمت حق اعضا و جوارح ، یک قسمت حق الله و در پایان هر روز این جدول را کامل کنید تا وضع خود را دریابید. در بخش اعضا و جوارح برای هر عضو یک قسمتی قرار دهید مثلا چشم ، زبان ، دست و غیره . چشم را گذاشته بودند براي ديدن كه تو بهره ببري كتاب بخواني فيلم ببيني آدمها را ببيني گذاشته بودند فيلمهاي بد هم ببيني؟ در خيابان با چشمهايت نامحرم را سوراخ كني نگذاشته بودند كه ميگويد اينها چرا اين شكلي ميآيند بيرون آدم دچار گناه ميشود گردنت بزنه دروغگو تو دنبال گناه ميگردي ربطي به اينها ندارد ربطي ندارد وقتي وزنه برداري را تلويزيون نشان ميدهد لازم است من كامل نگاه كنم ؟ تو لازم است بداني او پيروز شد يا نه براي سلامتيش دعا كني لازم بود قدو قواره اش را بداني لازم نبود. در بخش مراقبه روزانه هر عضو را جدا بررسي كن و ببين طي روز در حق آنها چه قدر ظلم كردي يادداشت كن و در بخش حق الله وظايفي را خدا به خاطر خودمان به عهده ما گذاشته ببين چه كردي .
مثلا ناخدای یک کشتی را در نظر بگیرید که می بایستی بطور مدام عقربه های دستگاههایش را توجه کند و سکاندار کشتی اش باشد. که اگر این مراقبت دائمی اش نباشد کشتی اش به ساحل نمی رسد. ما نیز در کشتی وجودمان و این عالم که همان دریای طوفان زده و متلاطم می باشد اگر غفلت کنیم و مراقب نباشیم حتی اعمال صحیح مان نیز از بین می رود .
خداوند در سوره مائده آیه 27 فرموده است ( هر آینه تنها با تقواها اعمال نیکشان قبول است ) پاهاي برهنه خود را مياندازد روي هم سيگار ميكشد غذا ميپزد پلوي امام حسين بعد آقايان را خبر ميكند سر و پاي و پتي كه اين را ببريد در جنوب شهر در محلات بين دسته هاي سينه زن پخش كنيد من و شما هم با افتخار تبليغ ميكنيم كه ميبيني چه آدمهايي پيدا ميشوند اگر او عاشق امام حسين بود روي امام را ناخن نمي كشيد راه امام حسين را ميرفت از اين ناخنها به روي امامان نكشيد چه قدر جاي ناخن بر روي امام زمان ميگذاريد با اعمالتان مراقب خودتان نيستيد چه قدر آقا بايد مراقب شما باشد نديديد خانم حضرت زينب اسراي كربلا را زير تازيانه ها چطور حمايت ميكرد امام زمان هم همانگونه در دنيا شما را حمايت ميكنند چه قدر زير تازيانه هاي دنياي شما را بگيرد شلاقهايي كه گناه ميخواهد به بدن شما بزند چه قدر امام زيرش را بگيرد بعد دعاي فرج هم ميخواني اشك هم ميرييزد خب نمي شود دروغ نگوئيد تو را خدا صاف و ساده زندگي كنيد پس می بینید که کار چقدر حساس و ظریف است حالا سوال مطرح می شود که آیا برای این که ایمنی خویش را حفظ کنیم و در مسیر سیر وسلوک امنیت داشته باشیم لازم است از دنیا و زندگی اجتماعی و حرفه های خویش دست شسته و به غارها و کوهها پناه ببریم ؟ و به عزلت و کناره گیری از مردم و جامعه مشغول به دعا ونیایش و ریاضت شویم ؟ آیا این روشی است که ما از بزرگان دینمان آموختیم ؟ امير المومنين براي تكميل سير و سلوكشان تا آخرين روزهاي زندگي به غار و كوه پناه برده بودند دست از كار برداشته بودند هرگز ، در سخنان امیرالمومنین علی (ع) به دنبال جواب ميگردم حضرت در هنگام شهادتشان و در سفارش ایشان به کمیل فرموده اند ( کن فی الناس و لا تکن معهم در میان مردم باش و با آنها مباش) ( بحارالانوار ج 75 ص 98 ) ما از بزرگان معصوم خود می آموزیم که اگر انسان در همه کارها واحوالات خدا را ناظر بر خویش ببیند و در میان مردم و همراهشان باشد اموراتشان را حل و فصل کند اما با احوالاتشان زندگی نکند و شریک نشود ایمنی خود را حفظ خواهد کرد . ميگويد مگر ميشود در خانه من را زد آمد داخل قواعد دين من را رعايت نميكند مهمان حبيب خداست قدمش بر چشم اما چون او آمده لازم است من نماز نخوانم چون او آمده لازم است من لوازم لهو و لعب به او بدهم براي او بساط قمار و منقل ترياك بگذارم نه بايد زندگي درست را نشان بدهم آيا لازم است به خانه او بروم نه اگر واجب شد در حد يك سلام و عليك كوتاه و خروج .پس گفتیم اولا مشارطه کنید هر روز لااقل یک مورد را با خودتان شرط کنید بحث گناه نکردن در جای خود که که اگر اهل گناه هستید ابتدا ترک آنها را روز به روز شرط کنید ولی از این حالت برای ترک بعضی از کارهای بیهوده که شما و اطرافیانتان را آزار می دهد نیز می توانید بهره ببرید مثلا اگر مثلا هنگام نوشيدن و يا خودن با صدا ميخوري يا مينوشي شرط كن كه ترك كني گناه نيست اما موجب آزار ديگران است ترك كن اگر برای خوردن غذا ایرادگیر هستید شرط کنید که امروز ترک خواهم کرد و پای بند باشید و اگر از همین فردا شروع کنید براي يك هفته من اين قدر احترام دارم انجام بدهيد ببين من بايد خجالت بكشم يا شما آيا من اشتباه كردم كه گفتم يا شما كه تا به امروز انجام نداده ايد. خواهید دید چقدر گناهان بی لذت ریز و درشت در کیسه هر روز خود دارید چقدر اعمال بیهوده و آزاردهنده خود و دیگران را یدک می کشید و هرروز در پایان آن می نالید چقدر خسته ام چقدر افسرده ام ، این هم شد زندگی این چه وضعی است و می گردید عامل این همه سرخوردگی و افسردگی را در بیرون از خودتان پیدا کنید و او را تنبیه کنید غافل ازآنکه د ر شماست آخر روز ميگويد انگار صد دست كتك خوردم خوردي اما متوجه نشدي اون زني كه زحمت كشيد غذا پخت جلوي شما ميگويي اين چيه پختي كي مي خواهي ياد بگيري خانم فلاني را نگاه كن از مردم ياد بگير اون هم تو دلش گفت اي كارد بخوري مرض بخوري خب كارد خوردي و تو نديدي .مراقبه کردن هرروزه این فرصت را می دهد که شما خیلی آگاهانه براین شرط و شروط واعمال روزانه نگاه کنید هر دم مراقبتی داشته باشید و در هنگام محاسبه هر شب نقطه های تاریک ایجاد شده در آن روز را بر صفحه وجودتان سریع ببینید و آنها را سریعا پاک کنید و جلوی تکرارش را بگیرید اگر يك نقطه باشد مال امروز باشد راحت پاك ميشود اما اگر روز هم جمع شده باشد سخت خواهد شد. مثالی بزنم ، می دانید که امروزه در بحث تجارت آمار کسانی که ورشکست شده اند بسیار بالاست و آمار کسانی که این ورشکستگی ها را مرتبا بررسی می کنند علیرغم آن که توده مردم هستند و اطلاعات درستی هم از اقتصاد ندارند نیز بالاست ومواردی را که عامل همه این شکست ها می دانند را در خارج از عملکرد خود افراد شکست خورده می دانند ولی من می گویم اگر کسی که سرمایه ای را به جریان می اندازد و هدفش سود بردن ازآن می باشد اگر هر روز سود وزیان خویش را محاسبه نماید وحساب بدهی های خویش را داشته باشد خیلی زود متوجه می شود که سرمایه اش در حال کاهش می باشد و جلوی آن را می گیرد .
خلاصه محاسبه در همه امور و بالاخص نفس نتایج بزرگی در بردارد ولی از همه مهم تر اشاره ای است که خداوند در سوره کهف آیات 103 – 104 فرموده ( بگو آیا شما را از آنها که در کردار زیانکارترند آگاه سازیم – کسانی هستند که سعی شان در زندگی دنیا هدر رفته و با این حال می پندارند که کار نیک انجام می دهند ) می دانید همه کسب و کارها به هدف سود بردن انجام می گیرد اما زیان وقتی رخ می دهد که سود نیاید یا سرمایه کم شود و یا تلاش انسان به هدر رود که همه این زیان ها می تواند به دلیل نا آگاهی از نوع کار و حرکت آن باشد یا به جهت ناآشنایی به مسیر حرکت کار و یا عوامل ناخواسته دیگر باشد . که اگر سرمایه گذار مرتبا در حال محاسبه باشد امید می رود که متوجه زیان خویش شود و جبران مشکلات نماند اما بخش مهم و مصیبت زده آن بر اساس اشاره قرآن این است که همین انسان زیان می بیند اما فکر می کند سود برده است و باور دارد که چیزی جز سود نصیب او نمی شود و این بدترین خسران و زیان است که امیدی به برطرف شدنش نیست . ما خيلي از كارها را انجام ميدهيم كه فكر مينيم اصلح است در حاليكه نيست امیرالمومنین علی (ع) در خطبه 222 نهج البلاغه در بیان اوصاف اهل ذکر می فرمایند ( اگر در اندیشه خود اهل ذکر را مجسم می کردی و مقام های ستوده و جایگاه آن ها را آشکارا می نگریستی خود می دیدی که آنان فارغ از همه هیاهوها و زیاده طلبی های دنیا خواهان ، نامه های اعمال خویش را گشوده اند و برای حسابرسی آماده شده اند تا کوتاهی های خویش را جبران کنند آنان در این اندیشه اند که در کدامیک از اعمال کوچک و بزرگی که بدان فرمان داده شده اند کوتاهی کرده اند و یا چه اعمالی را از آن نهی شده بودند مرتکب گردیده اند آنان هنگامی که کوتاهی های خود را تک تک می نگرند و در فرجام هر یک تامل می کنند باری سنگین را بر دوش خود می بینند که توان برداشتنش را ندارند ). پس یادمان باشد اگر کوتاهی ها و گناهانمان را در یک جا در نظر بگیریم شاید سنگینی واقعی آنها را حس نکنیم اما وقتی که تک تک آنها را ملاحظه کرده و تبعات منفی دنیوی و اخروی آنها را در نظر می گیریم شدیدا پشیمان و سرافکنده می شویم در اعمالم ميبينم در يك روز حداقل زبانم 5 بار چرخيد كه به واسطه آن حداقل 5 نفر رنجيده و آزرده شدند در يك مورد طرف از دين در رفت به خاطر حرف بد من اون يكي از كارهاي خوبش به خاطر حرف بد من دست كشيد و نگاه ميكنم ميبينم تبعات اين حركت تا كجا ميرود گسترده ميشود متوجه ميشوم چه قدر سنگين است و هر چه بيشتر پيش ميروم می بینیم گاهی یک جمله نسنجیده وحتی بی منظور امیدي را از دلی ربود و او را به دنیای غم و اندوه وارد کرد در حالی که می توانست نتیجه ای غیر از این داشته باشد و وقتي دانه دانه این ها را بررسی ميكنم و سنگيني اينها را حس ميكنم گريه امانم نميدهد چه كنم خدايا چه كنم خدايا حساب يك روز را رسيدم اين قدر سنگين است من كه از خدا 50 سال عمر گرفتم هر سال را در 365 روز ضرب كنم در هر روز همين قدر خطا كرده باشم چطور جبران كنم چه كنم اون موقع گريه مجال نمي دهد سراسر وجود پر از اندوه ميشود و همان دم که می رود خود را هلاک شده ببیند فرشتگان پروردگار همان سکینه ای را که در قرآن به آن اشاره گشته بر قلبش وارد می سازند اطمينان خاطر اون سكينه و آرامش را به او وارد ميكند اطمينان ميدهد فرصت جبران خواهي داشت و او را از ورطه هلاک نجات می دهند و افق پیش رویش را می گشایند و به صبحدم پر از نور متصل می سازند.
آيا رواست چنين امكاني را از خود بگيريد و بعد بر سر بكوبيد چه كنم بگويي 8 سال 9 است كلاس ميروم درست نشدم من كه همه چيز را گفتم تو نميخواهي عمل كننده باشي چه كنم من كه نمي توانم ساك تو را بردارم اين هفته روي يك برگ كاغذ در سه بخشي كه اشاره شد اعمالتان را وارد كنيد اگر بعد از يك هفته عمل كردن هر روز محاسبه كردن و پاك كردن راه پيدا نكرديد با من ديگر حرف نزنيد به تجربه ديدم همه ادمها اينجا قول ميدهند اما درنهايت ميگويندما وقت نداريم من نميرسم يكي داره كنكور ميده يكي دنبال كاره يكي دنبال خانه چرا دنبال خانه ميگردي نميگويي همه هفته براي اينكار دو ساعت كلاس براي من ،در همه مهماني ها و سفر رفتن ها نميگويي هميشه من در خدمتم اين يك روز براي من تا وقتي نگذري هميني هستي كه هستي قول ميدهم پائين ميروي بالا نمي آيي ميگويي نه امتحان كن سرد است كولر خاموش ميكنيد گرم ميشود روشن ميكنيد به جسمتان چرا نميگوئيد هميني هست كه هست گرمه سرده همين است من تمام سال زير اين حرارت مينشينم چرا غر نميزنم چون وقتي نفسم ميگويد گرم است ميگويم باشه سرده باشه چه ميشود بشين سر جات شما چي آقايان هميشه شما داد زديد دو بار كوتاه آمديد خانمها داد بزنند بچه ها هميشه شما به پدر مادرها غر زديد دوبار كوتاه آمدي اونها غر بزنند چه به حق چه به ناحق
سوال: حق الله را بيشتر توضيح ميدهيد؟ حق خدا بر ما چيست خداوند حقوقي را معين كرده جز او را نپرستيم جز او را ياد نكنيم در همه احوالات ياد او باشيم واجبات را انجام دهيم اعمال را مطابق دستور انجام دهيم حرامها را اجتناب كنيم از حلالها به اندازه بهره ببريم در دين خدا بدعت نگذاريم پيامبران خدا اولياي خدا را احترام گذاشته و از انها مدد بجوئيم خدا فرموده اطيعوا الله و اطيعوالرسول واولي الامر منكم .. اينها حيطه ايست است براي خدا البته براي خود ماست دستور فرموده روزه بگيريم چه بكنيم يا نكنيم به مردم كاري نداريم اين بخش ما و خداست نماز را كم يا زياد ميخوانيم حدود بين ما و خداست مگر در جماعت كه بايد حدودي عايت شود اين را حق الله ميگويند در اين سه بخش آنچه تخطي كرديد بنويسيد خانمها آقايان جسمي كه خدا داده براي شما به گونه اي آفريده اگر در سلامت جسم خطر ميبينيد چاره اي نيست طرف دنيا آمده از ابتدا يك دنده اش كج بوده در بدو تولد و يك بخش از ريه تحت فشار است بابد جراحي كند و اگر در اين راستا مجبور شدند بخشي از چربي هارا بردارند خب ميكنند اما غير از آن شما كه جسمتان را آزار ميدهيد هر قسمتي را آزار ميدهيد براي اينكه فقط زيباتر جلوه كنيدو عرضه و نمايشي داشته باشد حسابش را بايد پس بدهيد روز موعود به زبان ميآيد حرف ميزندو از شما باز خواست ميكند والي آخر نا اميد نشويد اگر دفترهايتان را نوشتيد و عمل كننده بوديد خدا كوهي را به كاهي ميبخشد من كه روبرو نيستم با شما خساست بكنم كارتان را انجام دهيدو وظيفه تان راانجام دهيد خدايا به حق اين روزها كه آماده زيارت خانه خدا ميشويم چرا نرويم اينقدر راحت است اين قدر خوب و اين قدر شريف بدون اينكه گناه بكنيم خدايا به حق اين روزها كه آماده ميشويم به خانه خدا مشرف شويم سجده در مقام ابراهيم بگذاريم پا در سعي بين صفا و مروه بكوبيم طوافي به دور خانه ات داشته باشيم توفيقمان باشد در صحراي عرفات بر دامنه كوه عرفات بنشينيم دعاي عرفه دعا زيبايي كه آقا امام حسين قرائت فرمودند بخوانيم به همه ما توفيقي عنايت فرما كه همه شيطان ها و ابليسهاي وجودمان را در اين ايام از خودمان دور بسازيم لايق پويدن لباس احرام و طواف به دور خانه دوست قرار بگيريم خدايا توفيق بده در هنگام طواف خانه نبينيم و صابخانه را ببنيم صاحبخانه را ببينيم و به صاحبخانه بپيونديم و ديگر از او جدا نشده به عالم كثرت برنگرديم خدايا توفيق بده در ماه حج اين چشمهاي ناقابل و بي نور ما به جمال پر نور امام زمان روشن شود براي شادي و تعجيل در فرج امام زمان اجماعا صلوات