بسم الله الرحمن الرحيم

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم استغفر الله ربي و اتوب و اليه جلسه معرفت سه شنبه نوزدهم آبانماه سال هشتاد و هشت را با نام و ياد حضرت دوست آغاز مي کنيم.

مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم طایر قدسم و از دام جهان برخیزم

به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی از سر خواجگی کُن و مکان برخیزم

همه این دادها، همه این بیدادها، همه این حرفها فقط برای همین یک نقطه است که اگر تو من را بنده خودت بدانی، من را بنده قبول بکنی همه چیز را در عالم حذفش میکنم، نمی خواهمش، نه جاه می خواهم، نه مقام می خواهم، نه پول می خواهم، خدای تعالی آدمیان را به تفاوت آفریده، هر کدام را استعداد کاری داده، نظام عالم را هم بر همین اساس قرار داده، شهرنشین، صحرانشین، ده نشین، کشاورز ،بزاز، تاجر، صنعتگر و الی آخر، همه به این اساسند چرا که اگر همه یک استعداد داشتند نظام عالم برقرار نبود، پس دانا هرکدام را به کاری گمارده، کاری که از عهده اش بر می آید و برای اون آفریده شده، اگر قرار بود کلام را عمیقا درک بکنید همین یک مطلب که امروز عرض کردم برای ما کافی بود که یک پهنه وسیعی از تفکر را برای ما آغاز کنه اگر این مسئله را درک کنیم پاسخ خیلی از چرا هامون را دریافت کردیم، تفاوتها، کمی ها، زیادی ها، حتی بیماریها، سلامتیها خلاصه همه و همه را از ترازوی سنجش پیاده می کردیم و دربست می پذیرفتیم، سخن را دراز نکنم بعضی همت عالی دارند بعضی همت عالی ندارند به همین دلیل بعضی دنیا می خواهند، بعضی عقبی می خواهند، بعضی مولا می خواهند، آدمیان از این سه طایفه خارج نیستند بعضیها دنیا می خواهند، بعضی ها عقبی می خواهند، بعضیها مولا می خواهند، طایفه ای که مولا می خواهد همت عالی داره، بهترین آدمیان است و مقصود از آدم هم همین طایفه است.

همین که الان بحثش را میکردیم ،که می خواهیم برویم چی بشیم آدم بشیم، دو طایفه دیگر به هر حال هرکدامشان از جنبه ای مخل آسایش و آرامش بقیه مردمند بگذریم، هر سالکی سیر و سلوک را که آغاز میکنه به چهار آگاهی نیازمنده خوب به حرفم دقت کنید بعدا میگویم می نویسید چهار تا آگاهی نیاز داره: معرفت مقصد، معرفت رونده به مقصد، معرفت راه به مقصد، معرفت هادی، چهار تا معرفت نیاز داره چهار تا آگاهی نیاز داره بدون این چهار تا آگاهی سلوک امکان پذیر نخواهد بود به عنوان مثال معرفت مقصد را در نظر بگیرید خیلی ها شعار گونه وقتی میپرسی مقصد نهایی تو چیست جوابهایی برای خودشون میدهند اما هیچ وقت بهش تفکر نمیکنند بعد هم دست و پا میزنند بهش نمی رسند ما برای ادامه راهمون چهار تا آگاهی نیاز داریم من از تک تک شما خواهش میکنم از تک تک شما خواهش میکنم این چهار مورد را یادداشت کنید و برای جلسه آینده در مورد هر کدوم ازاینها برای من بنویسید، درکتون را و اینکه چطوری میخواهید بروید و اصلا از اینها چی فهمیدید چون شناخت شما طی کردن راه و حرکت دادنش را برای ما آسان تر میکنه و اگر شناخت شما نباشه روی اینها مدتی باید کار بکنیم ، به همه غایبین هم این موضوع را اطلاع بدهید چون درسم را اینجا متوقف می کنم هیچ صحبتی نخواهیم کرد تا این چهار شناخت ر ا ارزیابی کنیم من به شما میگویم که برو قم، اول باید بدانید که قم کجاست، دوم باید بدونی که از اینجا تا قم از کدوم جاده میروند، باید بدونی که با چه وسیله ای میروند و تازه چه کسی میره، من به تو گفتم برم قم رفتی پدرت را فرستادی، گفتم پدرت را بفرستی ؟گفتم خودت برو، و مهم تر از همه کسی که تو را راهنمایی کرد تا قم چطوری بری کی بود؟ کی را انتخاب کردی برای اینکه راه را نشونت بده ؟اینها از اون مسائلی است که خیلی خوب باید نگاه کرد یکی رفت مکه آدم شه برگرده نه راهش را درست رفت، نه مقصدش را خوب شناخت، نه رفیقش را خوب انتخاب کرد، نتیجتا وقتی برگشت هیولایی بیش نبود، باید اینها را بشناسیم ندانستید تشخیص ندانید، بنویسید نمی دانم، از ارزش شما پیش این بنده حقیر هیچ چی کم نمیشه بلکه صداقت شما ارزش شماست اگر پاسخ شما بهترین شناخت را داشته باشد به مقام شما پیش من چیزی اضافه نمیشه چون تازه اون کاری را کردید که باید میکردید پس صادقانه بنویسید، درک واقعیتون را بنویسید، تا راحت تر بتوانیم حرکت کنیم و با هم رفیق راه باشیم، بعدا ان شا الله بر اساس آن چیزی که از شما میگیریم یک تغییراتی درکلاس معرفتمون خواهیم داشت ان شا الله یا علی مدد.

• < قبلی
• بعدی >