منو

سه شنبه, 06 آذر 1403 - Tue 11 26 2024

A+ A A-

رگه های حسادت را در قلب خود بشناسیم

بسم الله الرحمن الرحیم

امشب شب 23 ام ماه رمضان و آخرین شب قدر ماه رمضان امسال است.
امشب را باید مضطرانه به در خانه خدا رفت؛ می دانید مضطر یعنی چه؟ یعنی کسی که همه چیز خود را باخته است، دیگر هیچ چیز ندارد، هیچ جا امید ندارد، هیچ کسی را ندارد، هیچ چیز در بساط او نیست، آه ندارد که با ناله سودا کند؛ یا دمان باشد قبل از هر حاجتی و خواسته ای تعجیل در ظهور آقا امام زمان (عج)را درخواست کنیم که در این روزها شرایط برای مؤمنین سخت تر و هولناک تر می شود، ظلمِ ظالمان وسیع تر می شود اما مهم آن است که قبل از رسیدن ظهور جمعی در خواست ظهور فردی را برای خودمان بکنیم. اگر ظهور در درون ما اتفاق نیفتد، ظهور جمعی رخ دهد ما غافل و کاهل هستیم، هیچ نمی دانیم. اما نکته مهم و اساسی در این ماجرا این جاست که باید پیدا کنیم این ظهور فردی چه زمانی برای آدمیان اتفاق می افتد؟ به طور مرتب این را می گوییم، در فضاهای مجازی آن را می خوانیم اما یکی بگوید برای آن که این ظهور فردی اتفاق بیفتد باید چه کار کنم! چگونه اتفاق می افتد؟ متخصصان طب سنتی معتقدند که مرکز شروع همه بیماری های مهلک در انسان جهاز هاضمه اش است. جهاز هاضمه از دهان شروع می شود تا زمانی که به مرز تخلیه فضولات می رسد. آن ها می گویند وقتی عمل بلع یعنی خوردن، جویدن، فرو دادن و پایین فرستادن، هضم درست انجام شود بعد وارد خون شود، با خون بگردد، کاملاً آماده می شود تا جذب شود. در عمل جذب با خون می چرخد و در بدن به همه جا خوراک می رساند و در انتها دفع که خروج فضولات از بدن است؛ می گویند اگر این به خوبی انجام نشود شروع بیماری ها از همین جا آغاز می شود. می گوید سرم درد می کند می پرسد معده ات خوب کار می کند؟ می گوید پایم درد می کند می پرسد خوب غذا می خوری؟ می گوید کتفم درد می کند می پرسد دندان هایت سالم است، خوب می جوی؟ دکتر های طب سنتی به این صورت هستند. اینها معتقدند که اگر این بخش از بدن خوب کار نکند درمان هایی هم که برای بیماری ها در سایه تنظیم این دستگاه های بدن می تواند ثمربخش باشد، کارآمدی نخواهد داشت. داروهای شیمیایی خودش وارد بدن شود بروز مشکلاتی همراه با آن خواهد بود حالا اگر این بخش جهاز هاضمه هم خوب کار نکند ببینید چه می شود. من پزشک نیستم اما از این نقطه به جاهای دیگری نگاه می کنم می گویم یک مرکزی در نفس انسان وجود دارد که بزرگ ترین مانع سر راه دعا کردن است. می گوید من شبانه روز دعا می کنم برای بیمارم، برای گرفتاریم، برای سختی هایم اما یک مانع بزرگ وجود دارد این دعاها بالا نمی رود، به جایی نمی رسد وقتی به جایی نرسد اجابتی هم ندارد. از گناهانم توبه کردم پس چرا هنوز مرا نبخشیده؟ چون توبه ات را هم هنوز نپذیزفته است. می گوید: می خواهم عقلم کامل باشد، عقل روز به روز نزول می کند، پایین می آید و کامل هم نمی شود. می خواهم به عالم حقیقت وارد شوم؛ آخر عزیز من تو چشم سوم می خواهی چه کار؟ الان تمرین کن دو تا چشمت خوب ببیند، درست ببیند، خراب کاری نکند، هر جایی را نبیند، هر چیزی قابل دیدن نیست. می گوید چشمم باز بود در خیابان می رفتم چشمت افتاد هم بگذار و رویت را برگردان. تا آن لحظه که تو چشمت را هم می گذاری بر تو گناهی نیست ولی اگر آن را باز نگه داشتی خدا به دادت برسد. من برای آن که مانع را برای شما توضیح دهم شما را به آخرین حج پیامبر می برم. کسانی که با من از قدیم بودند می دانند برای آخرین حج پیامبر چندین جلسه متوالی گفتگو داشتیم. از مدینه شروع کردیم، پیامبر را خبر دادند امیرالمؤمنین در یمن بودند گفتند برگرد، همه را جمع کردند به سران قبائل هم خبر دادند و گفتند شما هم بیایید همه تان باید در این حج شرکت کنید چون به ایشان ابلاغ شده بود که این آخرین حج توست و باید آداب کامل حج را که رؤسا می دانستند قبائل خود را هم آشنا می کردند. این سفر آغاز شد در این سفر از قبل به پیامبر اعلام شده بود، دوباره و سه باره اعلام شد که جانشین خود را باید معرفی کنی، چه کسی؟ امیرالمؤمنین علی(ع). آن چه که در روز عید غدیر سره را از ناسره جدا کرد همین حکایت بود وقتی که پیامبر دست امیرالمؤمنین را به عنوان جانشین گرفتند و بالا بردند، صحابه صدیق و مؤمن از صحابه منافق جدا شد، چگونه و با چه جدا شد؟ با حس حسادت. با اعلام جانشینی امیرالمؤمنین، حس های حسادت مانند اژدها های چند سر بلند شد و بیرون آمد هر کدام از سرها هم یک تنوره آتش. فقط از آن ها هم نیست الان در خانه ات نشستی حس حسادتت نسبت به فلانی بلند می شود که مثلاً فلان لباس را خرید یا فلان کار را کرد همان تبدیل به اژدهایی با سری آتشین می شوی منتها خودت را که نمی بینی، اگر خودت را در آینه ببینی زهر ترک می شوی که دیگر حسادت نکنی. تنوره آتش آن ها به سر پیامبر، امیرالمؤمنین و اهل بیت پیامبر ریخت. هر کس که شعله ای از این آتش حسد را در دلش روشن داشت چشم حقیقت بینش بسته شد. دیگر علی(ع) را حقیقت دین ندید و شد آن چه که در طی اعصار و قرون گذشته ما با آن روبرو بودیم، دیدیم و شنیدیم. در صحرای کربلا خون بهترین و والاترین انسان ها ریخته شد. همه ظلم هایی که پس از آن در عالم اتفاق افتاد، خوب دقت کنید شما یک بار حسادت می کنید اما نمی دانید که دامنه این حسادت شما تا کجا می رود! منشأ اصلی تمام آن اتفاقاتی که در عالم پس از آن اتفاق افتاد همان اژدهای چند سر آتشین در روز غدیر است که نامش حسد است؛ در آن زمان سر بلند کرد و هر کسی ذرّه ای حسد داشت در دامن این اژدها افتاد. امام صادق(ع) فرمودند: انسان حسود هرگز قادر به توبه از اعمال زشت و غلط خود در دنیا نخواهد شد، با غل و زنجیر اعمال زشت خود در دنیا این دنیا را ترک می کند و به عالم آخرت می رود. امشب مضطرانه به درگاه خدا التماس کنیم تا به ما راهی را نشان دهد که بتوانیم از حسد بیرون بیاییم. کسی هست در بین شما که بگوید من حسادت ندارم؟ همه داریم برای همین هم امشب اینجا جمع شدیم. یادتان هست در شب قدر دوم عرض کردم که همه ما در درگاه خداوند غوطه ور هستیم. مثل ماهی ها به دریای وجود الهی زنده هستیم و نمی فهمیم چرا؟ چرا نمی فهمیم؟ اصلاً آمدیم که این را بفهمیم. چند سال زندگی دنیایی که آن هم این همه زشتی، پلیدی، بدبختی، بیچارگی و بدو بدو است به چه درد می خورد؟ ما آمدیم تا این را بفهمیم، پس چرا نمی فهمیم؟ زیرا در قلب هایمان رگه های حسد وجود دارد، در بعضی ها کم و در بعضی ها زیاد ولی وجود دارد. کسی که در قلبش حسد دارد بدون شک از دریای رحمت الهی بیرون می رود، در دریای سیاه و متلاطم حسد دست و پا می زند. حسد مانند آن دستگاه هاضمه است که اگر خوب کار نکند آغازگر همه بیماری ها در انسان است؛ حسد هم آغازگر همه آلودگی های نفسی است. حسود از ایمان قوی به خداوند و پیامبرش، از شناخت ولیّ خدا که حقیقت دین است، محروم‌است. حسادت، دروغ، بخل، تعصّب نابجا، غرور های خانمانسوز، هر چه را که می توانید ویرانگر بشناسید آن ها را حسد برای انسان به همراه خواهد آورد. خودتان را خوب کاوش کنید نگویید من حسود نیستم، الان‌ من می گویم شما می گویید بیچاره دختر خاله ام خیلی آدم حسودیِ خیلی بدبخت است، به دختر خاله تان چکار دارید؟ خودتان را نگاه کنید. امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه فراز ۲۲ چنین دعایی فرمودند: پروردگارا سلامت سینه مرا از حسادت، روزی ام بگردان. آقا موسی ابن جعفر(ع) فرمودند: از خداوند عقل بخواهید تا شما را کمک کند از حسد دور شوید، حسود عقل هم ندارد بنده نمی گویم کلام امام‌ است. وقتی آقا می فرمایند: از خدا عقل بخواهید تا این عقل شما را از حسد دور کند پس حسود عقل هم‌ ندارد. امام صادق(ع) فرمودند: اگر می خواهید از حسد فاصله بگیرید بهترین کار این است برای همه کسانی که به آن ها حسد می کنید طلب رحمت و مغفرت کنید. امشب زمان آن است که هرکس می خواهد از دست تله خانمانسوز حسد رها بشود نسبت به هر کسی که حسد دارد، چه آن هایی که در زبان و آشکار، چه آن هایی که در قلب دارید طلب رحمت و مغفرت کنید ببینید می توانید؟! امشب این درها باز است برای این کارها دنبال خانه، بچه، همسر و پول نگردید به خدا این ها برای دنیاست می آید، اگر توانستید سینه تان را از حسد خالی کنید، روز مبادا آن روزی که باید همه مان طی کنیم آن روز دستمان خالی نمی ماند وگرنه بازنده ایم. پروردگار عالم امر فرموده این دنباله سخن امام صادق(ع) است، شما در شبانه روز که ان شاالله همه نمازخوان هستند پنج بار نماز واجب داریم صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا ما در هر نمازی بلا استثنا دو بار سوره حمد می خوانیم و قشنگی کار این جاست که ما در نمازهای واجب مان حتی می توانیم بجای سوره توحید سوره های دیگری بخوانیم ولی حمد حتما باید خوانده شود از شروط لازم است، حتی در نمازهای مستحبی هم حمد می خوانیم، حالا چرا؟ سوره حمد با اقرارها شروع می شود، در سوره حمد از پروردگار با ایاکّ نعبد و ایاک نستعین کمک می خواهیم برای عبادت هایمان، بعد می خوانیم اهدنا الصّراط المستقیم از خدا می خواهیم ما را به صراط مستقیم راهنمایی کند، قشنگ است. خدا به ما یاد می دهد با من این گونه صحبت کنید، او به ما یاد می دهد: ای بنده خودت صراط مستقیمت را تعیین کن، خودت بگو از من چه می خواهی؛ صراط مستقیم، آن مسیری که به بنده هایت نعمت دادی، آن ها چه مسیری را می روند؟ در دنیا صاحب نعمت کیست؟ آن کسی که حسادت ندارد، یک رگ نازک حسادت هم داشته باشید همان رگه از آن صراط شما را بیرون می اندازد. می گوید: خدایا! مرا در این مسیر ببر، نه مسیر آن هایی که گمراه شدند و مورد غضب تو هستند، چه کسانی گمراه شدند؟ آن هایی که هنوز حسادت می ورزند، در کنار حسادت درو غ هم می گویند، مجبور شوند تهمت هم می زنند، غیبت هم می کنند و هزار کار دیگر، حسود بالاخره به همه کارهای خلاف دست میاندازد چون می خواهد آتش حسد را بخواباند. سوره حمد و صلوات کمک مؤثری است تا بتوانیم حسد را از خودمان دورکنیم. می گوید: من هر روز نماز میخوانم و حمد هم می خوانم، پس چرا نشد؟ آن ها که وظیفه تان بود باید انجام می دادید حالا برای این که مرض را از خودتان دور کنید آنتی بیوتیک می خواهید، یک سرماخوردگی می گیریم می دویم یک کیسه قرص می‌گیریم سر ساعت هم می خوریم، شما می خواهید درد را دوا کنید نماز خواندن که جزو واجباتتان بود که شما یاد بگیرید چطور مرضتان را خوب کنید، به محض ورود یک شراره نازک از حسد به درون قلبتان، ذهنتان، زبانتان فوری حمد بخوانید، به حمدتان هم بال صلوات بدهید تا بالا برود چون صلوات دعای اجابت شده است خدا برنمی گرداند، به حرمت‌ صلوات. امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: آفرین بر حسادت، مگر حسادت آفرین دارد؟ چه عدالت پیشه است پیش از همه صاحب خودش را می کُشد. حسادت قبل از این که طرف مقابل را بکشد، صاحب حسادت را می کُشد.
مَر استاد را گفتم ای پُر خرد – رفتم به استاد گفتم ای پُر خرد، ای دانا
فلان یار بر من حسد می‌برد
چو من داد معنی دهم در حدیث – کلاس درس بوده وقتی احادیث را می گویم و شروع می کنم به سخن دادن
بر آید به هم اندرون خبیث – اخم هایش در هم می شود و خباثت از درونش می جوشد و بالا می آید
شنید این سخن پیشوای ادب
به تندی برآشفت و گفت ای عجب!
حسودی پسندت نیامد ز دوست؟
که معلوم کردت که غیبت نکوست؟ چه کسی به تو گفت غیبت خوب است اگر حسودی به تو خوش نیامد، چه کسی گفت غیبت خوب است و برو غیبت کن
گر او راه دوزخ گرفت از خسی – مگر نه این که او حسود است از پستی راه جهنّم را پیش گرفت
از این راه دیگر تو در وی رسی – او از آن طرف دوزخ می رود و تو از این طرف از غیبت

از سعدی علیه الرحمه
حسادت معنی ظلم و عناد است
حسادت معنی کفر و فساد است
حسادت گر رخنه کرد در قلب انسان
همان انسان، باطن، انجماد است – درونش انجماد می شود
حسادت قصّه ای دور و دراز است
درِ بخل و حسد در قلب، باز است – حسود در بخل و حسد درِ قلبش باز است
حسادت هر کسی دارد علیل است
گواه قلب، انسان ذلیل است – وقتی حسادات داری ذلیل هستی
حسادت تیره سازد قلب مؤمن
سیه قلبی تباهی خود دلیل است
اگرچه این زبان سرخ و کلفت است
ولی غیبت حسادت حرف مفت است
حسودان‌در حسادت می ستیزند – جنگ می کنند
ولی خوش طینتان از آن گریزند – از جنگش هم فرار می کنند
حسادت مادر غیبت، یقین است – هر کسی حسادت داشته باشد مطمئن باش غیبت هم می کند
که غیبت با حسادت هم قرین است – هم سفر است
بگو تو آفرین بر گفته هایم
که می دانی حسودی در کمین است

نوشتن دیدگاه