منو

پنج شنبه, 06 دی 1403 - Thu 12 26 2024

A+ A A-

تعمقی در سوره انبیا بخش هفدهم

بسم الله الرحمن الرحیم

در سوره انبیا در ادامه آیاتی که در مورد انبیا خداوند گفتگو فرمودند ، درآیه 89 اشاره به زکریاست ، زکریای نبی را که به فرموده پروردگار:
وَ زَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ ﴿۸۹﴾
و زکریا را هنگامی که پروردگار خود را خواند .
هیچ کسی بدون این که پروردگار را صدا کند پاسخی دریافت نخواهد کرد ، بگو : پس چرا ما می رویم سراغ امام رضا(ع) ؟ پس چرا ما می رویم سراغ خانم حضرت زهرا(س) ؟ فی الواقع صدای ما بواسطه اعمالی که انجام می دهیم ، نیّاتی که در خودمان پرورش می دهیم یواش ، کوتاه و ضعیف است و ما برای این که صدایمان را بلند کنیم ، پناه می بریم به کسانی که صدای رسایشان به گوش پروردگار می رسد . گرچه صدای ضعیف ما هم می رسد ، ما دلخوش می کنیم که بلکه از این طریق سریعتر صدایمان را به گوش خدا برسانیم .
زکریای نبی در خلوت خویش خدایش را خواند و این طور عرض کرد : پروردگارا مرا تنها مگذار . چون هر نبی بعد از خودش فرزندش ادامه مسیرش را می داد .
تو بهترین وارثانی ، یعنی آن چه که از جانب تو بر بنده اش می رسد بهترین ارثیه است و اولاد صالح از جمله ارثیه هایی است که از جانب پروردگار بر بندگان عطا می شود . حالا ببینیم ما با این اولادها ، با این ارثیه هایی که از جانب خدا بر ما عطا می شود چه می کنیم ؟ چگونه رفتار می کنیم ؟ چه چیزهایی را به آن ها مجاز می کنیم به دلیل این که کوچک هستند ، عقده نکنند . فکر نمی کنیم که اگر این ها بزرگ شدند بعدها عادات غلطشان را چطور ترک خواهند کرد ؟ گوشمان به فرمان روانشناسان عالم است که تعیین تکلیف می کنند و خط مشی می دهند . دستوراتی کاملاً انسانی می دهند ، کلام خدا را نگه نمی داریم و از کلام خدا بهره نمی بریم . ما فرزندانمان را بر اساس کلام خدا بزرگ نمی کنیم . مادری را می شناسم می گفت : قبل از این که بچه ام به دنیا بیاید حداقل 12 الی 15 کتاب قطور روانشناسی را درباره تربیت فرزند مطالعه کردم و خودش تحصیلات بالا داشت و اهل مطالعه بود ، بعد بچه اش در نهایت ناسازگاری بود . اگر بدنبال منابع هستید جستجو کنید . اگر کلیّات را در احادیث مطالعه بفرمایید از هر کلّی به یک جزئی می توانید دست پیدا کنید . شما از آن کلیّات یک مطلبش را بیان کنید تا من مطلبش را برایتان باز کنم که هدف از گفتن چنین مطلبی چیست ؟ الان خداوند دارد در قرآن به ما راه و روش گفتگو را یاد می دهد . می گوید : ببین زکریای نبی چه کار کرد ؟ او را یاد کنید . او پروردگارش را خواند . گفت : پروردگارا من را تنها مگذار ، یعنی برای من فرزندی عطا کن ، گرچه که از سن خودش و همسرش تقریباً می شود گفت گذشته بود و همسرش نازا بود اما باز از آن چه که خداوند عطا کند نا امید نشد . گفت : خدایا به من بده . خدایا تو بهترین وارثانی . تو وارث همه آن چیزهایی که در دنیا وجود دارد هستی ، واقعیتش هم همین است . ما امروز که همه چیز داریم ، ارثیه برای فرزندانمان می گذاریم . مِلک ، مغازه ، خانه ، پول و .... اما به محض این که از دنیا برویم دیگر هیچ کدام مال ما نیست . می گوییم مال تو ، مال تو ولی واقعیتش این است که هیچ چیز آن مال ما نیست . یعنی هیچ کدام وارث آن چیزی که جمع کردیم نیستیم . اما ما وارث نوع تربیت فرزندمان هستیم . چون هر آن چه که آن ها را آموزش داده باشیم برای ما بخشی را کسب می کنند . دقیقاً یادم نیست کدام معصوم از قبرستان عبور کردند و از ناله های درون قبری در سختی قرار گرفتند . رفتند و برگشتند آن جا دوباره توقف کردند . جریان چه بود ؟ فرزند آن فردی که در زیر خاک خوابیده بود به تلاوت قرآن مشغول شد . تلاوت قرآن نوری برای آن فرد از دنیا رفته عطا و هدیه کرد . قبلاً بارها گفته بودم ، امروز دوباره تکرار می کنم : کتاب های مختلف ، حتی احادیث و روایات را هر چقدر هم که زیبا بود بدون سند درست قبول نکنید . دیشب تلویزیون نگاه می کردم ، یک هم چنین چیزی را آن آقایی که مداح بود بیان کرد . بلافاصله ، با خانم فامیل مان نشسته بودیم ، به او گفتم : حرف قشنگی می زند ولی ای کاش به جای 5 تا کلام از این طرف و آن طرف یا 5 تا روایت یک دانه می گفت با سند می گفت ، بدانم دنبال آن کلام کجا بروم ؟ اگر آمدم خواستم به شما ارائه کنم بتوانم بگویم شما کجا دنبال آن بگردید . کلام قرآن تنها کلامی است که شما نیاز به سند ندارید . چون خداوند فرموده که این کتاب محفوظ از هرگونه دست خوردگی است ، از هر گونه تحریفی ، خیلی زیبا و خیلی ساده به شرطی که با قرآن مأنوس باشید شما را هدایت می کند ، به شما یاد می دهد که از کلام قرآن چگونه بفهمید ، حتی نوع فهمیدن را به شما ارائه می کند ، ولی چه موقع ؟ وقتی که تو با او رفیق شده باشی . زن و شوهرهایی که خیلی با هم رفیق و دوست هستند از این طرف مجلس به آن طرف مجلس همدیگر را که نگاه می کنند این یکی می خواهد یک چیزی به آن یکی بگوید ، آن یکی می گوید : فهمیدم . با هم مأنوس هستند ، همدیگر را می فهمند . شما اگر بخواهید از قرآن بهره ببرید باید با آن مأنوس باشید . رفتارتان دوستانه باشد نه در حد یک تکلیف ، نه در حد یک ثواب بردن . دقت فرمودید ؟ با قرآن باید رفیق شد در غیر این صورت نمی توانید بفهمید چه می گوید . زبانش را نمی توانید درک کنید . فارسی هم بخوانید درکش نمی کنید .
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ وَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَ أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَ يَدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ ﴿٩٠﴾
پس دعای او را اجابت نمودیم یحیی را بدو بخشیدیم و نازایی همسرش را برای او اصلاح کردیم . براستی آن ها در کارهای نیک پیش قدم بودند .
دلیل این همه لطف را خداوند دارد اعلام می کند . می فرماید : این ها در کارهای نیک پیش قدم بودند . چه قبل از این که چنین عطیه ای به آن ها داده شود و چه بعد از آن .
و با بیم و امید ما را می خواندند . در عین این که نگران بودند ، ترس داشتند و مراقبت می کردند ولی امیدوار بودند که خداوند جوابشان را می دهد . آیا ما این چنین خدا را صدا می کنیم ؟ نه ، اصلاً و ابداً !
در برابر ما خاشع بودند . آیا ما در برابر خدا خاشع هستیم ؟ خشوعِ در مقابل خدا را باید معنی کرد . چه معنایی دارد ؟ آیا مفهومش این است که ما روی دو زانو مثلاً در مساجد راه برویم ؟ نه ! خشوع در برابر پروردگار دانستن حیطه قدرت الهی در حد فهم مان و بهره بردن از این حیطه قدرت است و این که ما چقدر در برابر این قدرت کوچک هستیم ، ما خیلی کوچک هستیم .
الان بنده می گویم : شما دخترتان این کار را کرد . چه کار می کند ؟ فوراً خشمگین می شود . خانم ! کوتاه بیا اول صبر کن ، حرف گوش کن این همه خشونت برای چیست ، چرا ؟ چون خودش را صاحب قدرت می داند . شما به بنده می گویید که می دانی پسرت این کار را کرده ؟ نه ، هم چنین چیزی نمی شود ، نه ، چه خبرت است ! تو یک بنده ای ، او هم هم یک بنده است همه بنده ها ممکن است اشتباه کنند . اگر صاحب این بنده من نیستم که همین طور است پس باید آرام بگیرم در نهایت پرس و جو کنم ، اما ما چه کار می کنیم ! داد و بیداد می کنیم ، هوار می کنیم ، خودمان را مجاز می دانیم در هر حیطه ای قدرت نشان دهیم . پس ما در مقابل خدا خشوع نداریم . اما دعای کسانی اجابت می شود که در مقابل خداوند خشوعی دارند ، فروتن هستند ، هیچ چیزی را از آن خود نمی دانند .
وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا وَ جَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ ﴿٩١﴾
و به یاد آور آن بانو را که دامنش را پاک داشت پس از روح خویش در او دمیدیم و او و پسرش را برای جهانیان آیتی قرار دادیم .
منظور حضرت مریم است ، این آیه خیلی صراحت دارد . در این آیه صحبتی از این که عیسی مسیح خداست ، فرزند خداست هیچ کدام نیست . خداوند می فرماید : از روح خویش در او دمیدیم در حالی که مریم دامنش پاک بود و هیچ اتصالی با هیچ مردی نداشت .
حیطه قضاوت هایمان را کوچک کنیم ، ببندیم ، کمی قضاوت هایمان را جمع کنیم ، قضاوت هایمان خیلی بزرگ شده و از قضاوت هایمان بزرگ تر ، خودمان شدیم در همه حیطه ها اظهار نظر می کنیم ، در همه چیز گفتگو می کنیم و در همه چیز نظر می دهیم ، یک کمی به این نکته توجه کنیم چون همین مایه عذاب و سختی ما در دنیاست .
إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿٩٢﴾
بی گمان این آیین شما آیینی یگانه است .
آیین یگانه یعنی چه ؟ یعنی آیینی که جز یک هدف مستقیم و مشخص ، که دیگر غیر از آن هدفی نمی تواند باشد و جز یک خالق که آن هم خداست نخواهد داشت . اگر آیینی به شما دو مسیر معرفی می کند یا آیینی به شما دو خدا را معرفی یا دو خالق را معرفی می کند به طور حتم بر باطل است .
بی گمان این آیین شما آیین یگانه است و من پروردگار شمایم شما مرا بپرستید ، والسلام . آیا از این ساده تر ما می توانستیم درس از قرآن بگیریم یا آیا کلامی مبهم در آن وجود دارد ؟ آیینی که ما داریم آیین یگانه است ؛ یگانه به آن مفهوم که تمام آیین های پیشین زیر مجموعه این آیین هستند و نمی توانند که آیینی جدا از آیین ما باشند همه زیر مجموعه همین آیین هستند ، آیا مال ما است ؟ نه مال بشریّت است . آیا پیغمبر ما فقط پیغمبر ما است ؟ نه پیغمبر همه آن هایی است که او را باور کردند ، به او اعتقاد آوردند و از اوامرش پیروی کردند . کجای این عالم سند به نام ما زده است . امیرالمؤمنین فقط امام ما است ؟ نه امیرالمؤمنین امام همه آن کسانی است که در جهان هستی تو را باور کردند از جهت همه ابعاد وجودی که از جانب خداوند دستور دارد و از همه ما بینش بالاتری دارد . ما این ها را درک نمی کنیم و خیلی از مواقع امیرالمؤمنین را برای این که اثبات کنیم پایین پایین می آوریم در حد بقیه آدم ها مثل نماز خواندنمان ، آقا خانم نمازت را بخوان . اگر قرار بود تو ورزش کنی که استخوان هایت نرم باشد خدا می گفت ورزش ، چرا گفت نماز ! اگر قرار بود شما در نماز در عالم هپروت بالا پایین بپری خیلی فرقه ها هستند که شما را این گونه دعوت می کنند چرا دیگر نماز ؟ دستور ما خواندن نماز است آن هم بر روشی که پیغمبر ما خوانده است و پس از آن اولیای پس از خودش ، ائمه اطهار آن طور خواندند . ما نه می توانیم یک سر سوزن اضافه کنیم و نه می توانیم یک سر سوزن کم کنیم ، اما می کنیم خیلی قشنگ است که دستور هم می دهیم . خانم می ایستد به نماز ، لباسی که بر تن دارد ایستاده بدن نما است و در نماز جذب و جفت بدنش است حالا دولا که می شود ببین چه خبر می شود ، حالا سجده می رود ببین چه خبر می شود بعد می گوید خوب پوشیده است دیگر ، خانم دیگری می گوید بخوان عزیزم اشکالی ندارد اصل مهم نماز خواندنت است . نماز خواندن یعنی چه ؟ یعنی این که تو اعلام کنی تو خدایی هستی که مرا آفریدی و دستور زندگی برای من صادر کردی . دستور فقط برای نوشتن بر در و دیوار است ؟ هر دستوری که صادر می شود برای اطاعت کردن است . درست است که قانون می نویسند برای ما ادارات این طور باشند ، فلان جا این طور باشد ، این وزات خانه این طور باشد همه می ماند در کتاب هایشان ، در کتابخانه هایشان اما واقعیت این است هر چیزی که به عنوان یک قانون در جامعه ای صادر می شود برای اجرا شدن است . نماز می خوانیم برای همین ، نماز می خوانیم تا آداب سخن گفتن را بیاموزیم . جوانان ما این دوره اصلاً آداب حرف زدن بلد نیستند ، آیا ندیدند ؟ دخترها فوج فوج شوهر می کنند چهار ماه بعد طلاق می گیرند . از این طرف عقد می کنند از آن طرف طلاق می گیرند ، چرا ؟ پسر ها زن می گیرند از آن طرف طلاق می دهند ، چرا ؟ یک دلیل بیشتر ندارد چون اصلاً بلد نیستند با هم حرف بزنند . ساده ترین کلام های زندگی را با بدترین زبان ها بیان می کنند ، چه خبر است ! آداب سخن گفتن را از قرآن یاد بگیرید هیچ کجا لازم نیست بروید ، هیچ کتابخانه ای را پا نزنید . خیلی متأسفم چون آن قدر به من آمار نارضایتی می رسد از این بابت ها که دلم می خواهد خیلی اوقات سیم تلفنم را بکشم ، دستگاه موبایلم را هم خاموش کنم که نشنوم . بعضی اوقات آن قدر بی ادبی نسبت به همه چیز در جامعه اتفاق می افتد. راجع به خدا حرف می زند بی ادب است ، راجع به پیغمبر حرف می زند بی ادب است ، راجع به کلام خدا حرف می زند بی ادب است . آقا حرف بزن ، خانم حرف بزن ادله ات را بیان کن چرا با زشتی بیان می کنی ، چرا توهین می کنی ؟ اکثر دعواها در جامعه امروزه فقط برای این است که عفت کلام وجود ندارد . رد می شود می گوید این بی شعور است . درست است این بی شعور است ولی تو مطمئنی از او شعور بیشتری داری ، چرا ؟ چون بی شعور بودی که بی شعوری را تشخیص دادی . به همین سادگی ، نکنیم . کلام خدا را بیاموزیم ، به کار ببندیم ، این کلام نیامده برای کتابخانه هایمان ، نیامده برای سر قبرهایمان که دیگر سر قبرهایمان هم نمی خوانند . معمولاً سر قبرهایمان ساز و دهل می آورند ، آهنگ های غم انگیز پخش می کنند . به خدا این کلام برای این است که در زندگی ما به کار رود ، همین . اگر به کار نرود از بی اثرترین کتاب ها و دست نوشته ها بی خودتر است ، به درد نمی خورد . کتاب برای فهمیدن است ، نه برای نفهمیدن .
خدایا ! روزهای سختی را می گذرانیم ، خیلی سخت و خیلی بد . دلم شور می زند برای پسر و دخترهای جوانمان ، برای بچه هایی که دارند بزرگ می شوند ، برای بچه هایی که در راه هستند و دارند می آیند ، برای همه این ها که آیا می توانند اصول درست را به آن ها آموزش دهند یا نمی توانند ؟ آیا از من و شما بر می آید ؟ قبل از این که ما بخواهیم این ها را تربیت کنیم اول باید خودمان تربیت شده باشیم . آیا به حد کفایت تربیت شده ایم ؟ هر وقت اشکالی در بچه های خودم می بینم قبل از این که آن ها را مؤاخذه کنم اول خودم را مؤاخذه می کنم . می گویم کجا اشتباه کرده ای ، یک جایی تو اشتباه کرده ای که این طوری شد وگرنه نباید می شد . مراقب بچه هایتان باشید . جامعه دزد است ، می دزدد ، همه چیزتان را می دزدد . بچه هایتان را باتقوا بزرگ کنید ، چطوری ؟ اول خودتان یاد بگیرید باتقوا باشید . اگر امروز نماز صبح خواب ماندید ، بیدار شدی بلند بگو ، ای خدای من ، بگذار همه بشنوند ، بچه هایت بشنوند ، من نماز صبح خواب ماندم . من را عفو بفرما . وضویت را بگیر و بایست و نمازت را بخوان . عیب نداره بابا ، مادر جان ، امروز صبح خواب ماندی ، خدا بخشنده است ، هیچ اشکالی ندارد فوری جبرانش کن . نماز ، بچه هایتان را نجات می دهد . نماز درست و حسابی ، نه نمازی که نمازت را تند تند بخوانی ، چادرت را از سرت بیاندازی ، یک فحش نامربوط به آن کسی که در تلویزیون اخبار می گوید بدهی . کاری که همه ما می کنیم . ای فلان شده ، چقدر شماها دروغ می گوئید . آن بچه نه نماز شما را می فهمد ، نه کلام شما را می فهمد و نه حاضر به اطاعت خواهد بود .

نوشتن دیدگاه