تعمقی در سوره حج بخش هشتم
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: تعمقی در سوره حج
- بازدید: 359
بسم الله الرحمن الرحیم
وَٱلْبُدْنَ جَعَلْنَـهَا لَكُم مِّن شَعَـائِرِ ٱللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَذْكُرُوا ٱسْمَ ٱللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَت
جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا ٱلْقَانِعَ وَٱلْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَـهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿٣٦﴾
در این آیه خداوند اشاره می کند به شتران فربه ای که فرمودند: برای شما از جمله شعائر خدا قرار دادیم. شتر را برای چه کاری قرار دادند؟ برای این که قربانی کنند. قربانی کردن در دین ما بسیار بسیار کار عجیب، ظریف و لطیفی است علی رغم این که خونریزی می شود یعنی سر یک حیوانی بُریده می شود ولی برای انسان ها خداوند بسیار ارزش قائل بوده ما قربانی را در مواقعی انجام می دهیم که یک کار خیلی سختی را انجام دادیم، در شرف یک کار خیلی سختی هستیم، یک چیز خیلی سنگینی می خواهیم یا ایّام حج بوده که اّیام حج که خودش خیلی مسئله بزرگی است که کسی از عهده تمام آن چیزهایی که خدا دستور داده در ایّام حج بر بیاید. گذراندن صحرای عرفات یک 24 ساعت هم بیشتر نیست ر ولی وقتی در آن فضا قرار می گیری آن قدر بزرگ و عظیم است که گاهی اوقات آدم فکر می کند شاید من تا فردا بعدازظهر زنده نمانم. سنگین نیست، عظمت آن قدر بالاست که جسم و روح انسان انگار نمی تواند تحمل کند، خداوند دستور قربانی می دهد. وقتی یک خطری برای ما اتفاق می افتد، ماشین می خریم، خانه می خریم، دختر عروس می کنیم، پسر داماد می کنیم بچه جدید به دنیا می آید، می گوید قربانی بکنیم، این قربانی کردن یک آرامشی بر قلب آدمیزاد بوجود می آورد که انگار خیال آدم راحت می شود که در ازای آن چیزی که خواسته، کاری که کرده یا چیزی که در پیش دارد یک حرکتی کرده که خداوند از او پذیرفته و او را در این راه یاری می کند. در اصل قربانی کردن برای خودمان است نه بخاطر خدا، نه گوشت آن به خدا می رسد، نه پوست آن، نه خون آن، نه استخوان آن، به هیچ کدام آن ها نیازی ندارد ولی بخاطر خود ما قرار می دهد.
و شتران فربه را براى شما از جمله شعائر خدا قرار داديم، در آن ها براى شما خِير است. این را که می خواندم یاد یک مطلبی افتادم. گاهی اوقات دوستان به من می گویند که یک قربانی می خواهم، معمولاً از آن ها می پرسم که قربانی شما چه قدری باشد؟ اوایل مقدار پول را به من می گفتند، گفتم پول به من نگویید، بگویید این قدر کیلو مثلاً 40 کیلو،50 کیلو، چون اعتقادم بر این است اگر می خواهیم قربانی کنیم صلاح بر این است که بهترین را قربانی کنیم؛ حالا شما ممکن است فکر کنید که بهترین قربانی80 کیلویی است، می گویم نه! چون حیوانی که تا 80 کیلو رفته هم گوشتش پیر است، هم چربی زیاد دارد بعد گوسفند باید نسبتاً جوان باشد، کم چربی باشد، کم دنبه باشد و گوشت بیشتری را ارائه بدهد. می بینیم که خداوند هم می گوید شتران فربه، حیوان اهلی که می خواهید قربانی کنید فربه، می گوید: شاید من پول نداشته باشم مثلاً یک دانه قربانی بدهم 4میلیون ولی در عین حال هم می خواهم خونی ریخته بشود هیچ اشکالی ندارد با یکی دیگر شریک شو، هر کدامتان برای نیّت خودتان مبلغی را بگذارید ولی گوسفندی را بخرید، قربانی را بدهید که گوشت آن خوب باشد، مردم فقط استخوانش را نپزند بخورند. یکی از توفیقاتی که خداوند به من عنایت کرده این است که قریب 27 الی 28 سال که این کار را پیاده کردم که همه می توانند قربانی بدهند، حسرت از روی دل خیلی ها برداشته شد خیلی از آدم ها قادر نبودند حتی آن موقع که یک گوسفند را ما می خریدیم مثلاً 20 یا30 هزار تومان را بدهند. گفتیم ما صندوق می گذاریم هر کسی می خواهد در قربانی شرکت کند به صندوق بیاندازد. پانصد تومانی در صندوق داشتم، آن موقع که 100 تومانی و 200 تومانی بود، 100 تومانی و 200 تومانی در صندوقم داشتم؛ این نشان دهنده این بود که فردی که می خواسته قربانی کند پول نداشته 100 تا تک تومانی در آن انداخته و الحمدالله بطور مستمر قربانی کردیم هر بار بیشتر از قبل تا به امروز.
پس نام خدا را بر ذبح آن ها در حالى كه ايستادهاند بِبَريد.
نه این که حیوان را بخوابانی زمین خوار و ذلیل باشد بعد بگویید بسم الله الرّحمن الرّحیم؛ حیوان وقتی ایستاده است شما بسم الله را بگویید چون آن روحی که در درون آن حیوان هست نام خداوند را می شنود و امنیّت خاطر پیدا می کند و می فهمد که بنام خدای خود در حال قربانی شدن است، در حال سر بُریدن است.
و چون به پهلو افتادند از آن ها بخوريد. وقتی که به اصطلاح زمین گذاشتند و سر بُریدند شما می توانید از گوشتش بخورید.
و فقیر خویشتن دار و فقیر سائل. چرا خداوند در این جا فقیر را دو جور کرده؟ یک فقیر داریم که نیازمند است ولی نیازش را هیچ وقت اِبراز نمی کند. ما افرادی را داریم در پخش آذوقه مان که گاهی شش ماه یکدفعه هم خانه شان گوشت نمی رود مگر ما قربانی بفرستیم اما هیچ وقت نمی گوید قربانی بده یا قربانی داری به من بدهی؟ مگر از او سؤال کنم قربانی می خواهی؟ گوشت داری توی فریزر یا یخچالتان؟ که بگوید اگر باشد خوب است. فقیری هم داریم یا بعبارت بهتر نیازمند دیگری هم داریم هر بار من را ببیند این طوری می کند قربانی نداری؟! قربانی دارید؟ می توانم یک گوشت ببرم، می توانم دو تا گوشت ببرم، اگر یک بسته بدهم می گوید می شود دوتا ببرم؟ خداوند می گوید: به هر دوی آن ها کمک کنید، کارتان نباشد، دخالت نکنید تا نیاز نباشد اِبراز نمی شود منتها بعضی ها به اِبراز نیازهایشان عادت می کنند و مرتب تکرار می کنند.
فقير خویشتن دار و فقير سائل را اطعام كنيد. اين گونه آن ها را مُسخّر شما کردیم، باشد که شکرگزار باشید.
لَن يَنَالَ ٱللَّهَ لُحُومُهَا وَ لَا دِمَاؤُهَا وَ لَـكِن يَنَالُهُ ٱلتَّقْوَى مِنكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا ٱللَّهَ عَلَى مَا هَدَى كُمْ وَ بَشِّرِ ٱلْمُحْسِنِينَ ﴿٣٧﴾
هرگز گوشت و خون آن ها به خدا نخواهد رسيد و ليكن تقواى شماست كه به او مىرسد. آن چه که از قربانی کردن یا انجام هر حُکم دیگری به خدا می رسد خویشتن داری و تقوای ماست، اطاعت دستور از جانب ماست. اگر ما می آییم و غذا می پزیم و به خانواده ها می دهیم خدا از آن غذا نمی خورد؛ اما آن چه را دستور داده، فرموده انفاق کنید، به مردم رسیدگی کنید. این دستور اجرا کردن است که به خدا می رسد و از ما خشنود می شود. و لیکن تقوای شماست که به او می رسد، این گونه آن ها را مُسخّر شما کرد تا خدا را به خاطر آن که هدایتتان کرده به بزرگی یاد کنید.
حیوانات اهلی در تسخیر ما هستند؛ اگر شما توانستید این طوری یک پلنگ را سر بِبُرید! مگر شکارش کنید اما شما گوسفند را راحت می گیری، می آید بغل دستت هم می ایستد و شما آن را ذبح می کنید، گاو به همچنین، شتر به همچنین. بنابراین اگر این ها در تسخیر ما هستند شکرگزاری دارد. خدا این ها را این گونه قرار داده است تا ما بتوانیم، به دلیل این که ما را هدایت کرده خدا را به بزرگی یاد کنیم و اطاعت کنیم.
نیکوکاران را مژده رسان؛ چه مژده ای؟
إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ ﴿٣٨﴾
قطعاً خداوند از کسانی که ایمان آورده اند دفاع می کند زیرا خدا هیچ خیانتکارِ کفر پیشه ای را دوست ندارد.
پس آدم ها دو دسته می شوند: یا ایمان آوردند و کار نیکو در پیش گرفتند، یا کفر پیشه اند. خداوند کسانی که ایمان آوردند از آن ها دفاع می کند، حمایتشان می کند. شما بارها حمایت خدا را دریافت کردید اما به خاطر ندارید چون انسان بسی فراموشکار است از این طرف حمایت می شود، از آن طرف یادش می رود. خداوند بسیار زیاد از ما حمایت کرده، هدایت کرده، خطا نرفتیم گاهی به مرز گناه به طور کامل رسیدیم اما برگشتیم و به گناه نرسیدیم. حمایت خدا را بخواهید، بگذارید شما را حامی باشد و نیازتان را به خدا به طور دائم اِبراز بفرمائید.