تعمقی در سوره مریم بخش دهم
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: تعمقی در سوره مریم
- بازدید: 467
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام آن خدایی که بخشنده است و مهربان که حتی غضبش شیرین می باشد و غضبش از سر محبّت و توجهی که به بنده دارد قرار می گیرد ؛ با نام این چنین خدایی کلام امروز را آغاز میکنیم .
در ادامه آیات سوره مریم در آیه 64 مکالمه ای است از جانب فرشتگان که می گویند :
وَ مَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَ مَا خَلْفَنَا وَ مَا بَيْنَ ذَلِكَ وَ مَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ﴿٦٤﴾
ما جز به فرمان پروردگار تو فرود نمی آییم .
به انسانها خطاب میکنند می گویند : ما فقط به فرمان پروردگارت به زمین فرود می آییم و نزد شما می آییم . از آن اوست گذشته ، آینده ما و آن چه میان این دو است و پروردگار تو فراموش کار نیست . پس آن چه که واقع میشود در حقیقت در تقدیر آدمی قرار گرفته و محصولی است که از قبل برای خودش تدارک دیده . فرشتگان فقط به اذن پروردگار به پایین می آیند ، فرود می آیند ، نزد بندگان خدا می آیند و گذشته و آینده جهان و آن چه که در جهان خلقت وجود دارد و هر چه که ما بین این ها است آن ها را فقط خدا میداند .
گذشته و آینده و آن چه میان این دو است . خیلی جالب است : گذشته که گذشته است ، ما با کلمه گذشته کلنجار بسیار رفتیم ؛ آینده هم که آیندهای است که هنوز نیامده ، این را هم زیاد گفتگو کردیم ؛ چه ما بین گذشته و آینده است ؟ جز حال . لحظه حال همه حقایق هستی را در خودش و در بطنش دارد که آدمی را خداوند با این کنایه ظریف و زیبا دعوت میکند به این که این مابین را نگاه کن ؛ گذشته را که دیدید ، از آن عبور کردید خوب بود ، بد بود ، هر چه بود تمام شد دیگر به دست ما نمی آید ، دیگر نمیتوانیم آن طوری آن را بسازیم . آینده هم که نیامده که ببینیم چه کار می شود کرد اما لحظه حال وجود دارد . خدا در این آیه به ظرافت تمام بشر را دعوت میکند که به لحظه حال که ما بین گذشته و آینده است توجه کند .
پروردگار تو فراموش کار نیست . یعنی آن چه که در گذشته داشتید و آن چه که برای تو مقرّر کرده برای آینده وجود خواهد داشت ، فراموشی بر پروردگار وجود ندارد .
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا ﴿٦٥﴾
اوست پروردگار آسمانها و زمین و آن چه میان آن دو است .
این جا باز دوتا مطلب است ، آن جا گذشته ، آینده و آن چه میان آن دو بود . این جا آسمانها ، زمین و آن چه میان آن دو است . زمین که ما روی آن زندگی می کنیم ، آسمانها که بالای سر ما برافراشته است و بشر هردم تلاش میکند کشف جدیدی از آسمان ها برای خودش انجام دهد . چه چیزی ما بین این آسمانها و زمین است ؟ خلقتی از موجوداتی که ما آنها را قادر به دیدن نیستیم ، آن ها ما را میتوانند ببینند ، کنار ما زندگی کنند و در میان جمع ما باشند در حالی که ما آن ها را نمی بینیم و برای این که آسیب به آنها نزنیم ، برای این که خودمان مورد آسیب آن ها واقع نشویم خداوند رمز بسم الله الرّحمن الرّحیم را قرار داده است . پروردگار ، پروردگاری است که آسمان ها و زمین را آفریده و هر چه فی مابین آسمانها و زمین هست پرورده خداوند است حالا اینها میتواند گیاهان باشد ، حیوانات باشد ، مخلوقات انسانی باشد و ..... .
پس او را بندگی کن . کجا میتوانی خالقی پیداکنی با چنین قدرتی ، پس او را بندگی کن و در عبادت او شکیبا باش . آیا هم نامی برای او میشناسی ، آیا میتوانی کسی را پیدا کنی یا موجودیتی را پیدا کنی که همتای خداوند باشد و برای او نامی قرار بدهی . نام پروردگار بسیار طویل است ، بسیار بزرگ است ، همه آن چیزهایی را که خلق کرده می تواند نام بگیرد ، خالق این ، خالق آن ، پس بیشمار اسم خواهد داشت ، نام خواهد داشت . تا اینجا کلام از جانب ملائکه ، فرشتگان بود .
و انسان میگوید :
وَيَقُولُ الْإِنْسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا ﴿٦٦﴾
آیا وقتی مُردم راستی از گور زنده برآورده خواهم شد ؟
بله ، تا این اواخر که ماشاءالله گروه ما که به شخصه به طور دائم شاهد خاکسپاری بودیم ، دوستان و عزیزانی که دانه دانه در پارچههای سفید پیچیده شدند و در روی خاک قرار گرفتند ، عزیزانی که سبکترین ، نرمترین بسترها را داشتند بر روی خاک سرد قرار گرفتند و بر روی آن ها خاک سرد مجدداً ریخته شد . جای تعجّب ندارد آدمی باور نمی کند که این موجودی که الان زیر خاک است و این موجودی که پس از مدت کوتاهی دیگر اثری از او نخواهد ماند بتواند زنده همچون گذشته از جای برخیزد . می پرسد آیا وقتی مُردم واقعاً از گور زنده بیرون آورده خواهم شد .
خداوند جواب می دهد :
أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئًا ﴿٦٧﴾
آیا انسان به خاطر نمی آورد که ما او را پیش از این آفریدیم در حالی که چیزی نبود ؟
وقتی که آناتومی بدن انسان را مطالعه میکنیم . وقتی که به ظرایف بدن انسان توجه می کنیم علی الخصوص در تشکیل جنین حیرتانگیز است ، هیچ چیز نیست ، هیچ چیز و این هیچها موجودیتی مثل من و شما می شوند و بعدها روی زمین راه می روند . خداوند میپرسد به خاطر نمی آوری که هیچ چیز نبودی ؟ و ما تو را آفریدم ، هیچ چیزی نبودی ولی ما تو را آفریدیم .
فَوَ رَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا ﴿٦٨﴾
پس به پروردگارت سوگند که حتماً آن ها را همراه شیاطین گِرد می آوریم .
این از آن قسمتهای بسیار اسفبار است که انسان در دنیا توشهای برندارد . ما که در دنیا به طور دائم همسفری شیاطین را داریم بعد از این که دنیا را ترک کردیم در آن روز خاص ما را با شیاطین در یک حلقه ننشانند .
آن گاه همه را به زانو نشسته پیرامون جهنّم حاضرمی کنیم . دیگر این قسمت خیلی اسفبار است مگر ما در دنیا از همسفری شیطان کم کشیدیم ؟ هر لحظه بر لب پرتگاه سقوط مگر کم قرار گرفتیم ؟ باید یک کاری بکنیم که در آن روز ما را در حلقه شیاطین قرار ندهند ، ان شاءالله . اگر قرار شد جهنّم را ببینیم پروازی از بالای جهنّم داشته باشیم نه آن که در آن قرار بگیریم ، ان شاءالله