منو

یکشنبه, 18 شهریور 1403 - Sun 09 08 2024

A+ A A-

نگاهی به سوره ملک بخش سوم

بسم الله الرحمن الرحیم

در آیات پیشین سوره ملک که شب های گذشته تلاوت شد دیدیم خداوند تا قبل از آیه 24 مرتبا تذکر فرمودند که به شما دوچشم ، دهان ، گوش و قلب دادیم . نعماتی را که خداوند به انسان بخشیده تذکر دادند و عاقبت کسانی که دچار کفر و رویگردان می شوند را بیان فرمودند و از جمله عذابی که برای کافران محسوب می شود . در آیه 25 میخوانیم که خداوند فرمودند در قبال این گفتگوها

وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۲۵﴾
و می گویند این وعده کی است . کی عذاب می رسد ؟ اگر راست می گویید منتظر عذابند و می گویند : این وعده کی می رسد ؟ در حالیکه دروغ می گویند آن ها اگر عذاب را ببینند زودتر از همه موجودات نابود میشوند . ولی باز می پرسند . می گویند : وعده ای که داده شده وقتش کی است ؟
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۲۶﴾
بگو علم آن فقط نزد خداست و من صرفا بیم رسانی آشکارم ، من فقط هشدار میدهم علم اینکه چه وقت عذاب می رسد، چه وقت مسایل اتفاق می افتد ؟ این علم نزد خداست پیغمبر خدا فقط هشدار دهنده است . حالا بگذریم که بعضی ها از جای پیغمبرهم عبور کردند ، بالاتر رفتند . خبر می دهند طرف میمیرد . همین دوروز دیگر از دنیا می رود . من سالها پیش درمان انجام میدادم بالای سر بیماری رفتم که به محض اینکه نبضش راگرفتم ، تکان خوردم . دیدم که تا صبح نمی کشد . یعنی به یک 24 ساعت عمر ندارد اما سکوت کردم و هیچ نگفتم چون به من ربطی ندارد و دقیقا به سحر نکشیده طرف از دنیا رفت . حتی اگر چیزی را ما دانستیم حق بیان نسبت به آینده را نداریم . نسبت به گذشته داریم . چون گذشته اتفاق افتاده همه خبر دارند . در کتاب ها نوشته شده است . در مسایل مختلف بیان شده است . برای عبرت دیگران میشود بیانش کرد . ولی در مورد آینده ، ما اجازه گفتار نداریم . حالا بگذریم که دکترهای نازنین امروزه باز یک عده ای جای خدا نشستند . بیمارمی بری پیششان ، میگویند : چیزی نمانده ، کارش تمام است . ما آدم داشتیم 24 سال پیش اورا بردند اتاق عمل برای آنژیو که از آنجا ببرند برای عمل قلب باز ، بعد از آنجا بیرون آوردند . گفتند : نمی شود چون رگهای قلبش نازک است ولی خیلی طول نمی کشد چون میمیرد . 5-24 سال گذشته است . بهتر نیست این آقایان و خانم های دکترهم یادبگیرند حرف نزنند ؟ شما آنچه را که از بیمارمیدانی بیان کن ، والسلام نامه تمام . آیا برای این بیماری درمانی وجود دارد ؟ آن اندازه که علم و دانش تو اجازه می دهد بیان کن . به بقیه اش کاری نداشته باش . اجازه این کار را نداری . دوتا بیمار را همزمان به دلیل دو تا بیماری خیلی سخت به من معرفی کردند . هر دو در حال از دنیا رفتن بودند . من به هر دو ذکر حمد دادم و گفتم : توکل می کنیم بر خدا ، توسل می کنیم بر امام رضا (ع). یکی از آنها خیلی سریع از دنیا رفت و دیگری با اینکه سن خیلی بیشتری داشت هنوز هم زنده است . یادمان باشد زیادی و بیشتر از حد واندازه مان حرف نزنیم . خیلی جاها خوب است که از قد و اندازه مان هم کمترو کوتاهتر حرف بزنیم . بگو علم آن نزد خداست و من صرفا بیم رسانی آشکارم . من آمده ام آشکارا برای شما بیان کنم که چه اتفاقاتی پیش رو است . قبلی ها این کارها را کردند ، به عذاب خدا گرفتار شدند . پس شما هم مواظب باشید این کارها را نکنید که قطعا عذاب خدا خواهد رسید چون قبلا هم رسیده دیگر. نمونه آشکاری دارد .
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ ﴿۲۷﴾
و چون آن وعده را نزدیک ببینند چهره کافران در هم رود . گفته شود : این چیزیست که طلب می کردید ؟ منکران معاد چون وعده را می شنوند از هول این که عذاب به ایشان برسد صورت هایشان زشت و سیاه می شود . غم و اندوه به جانشان می افتد . به آن ها گفته می شود : این آن چیزیست که می خواستید ؟ مگر نگفتید : اگر وعده اش راست است نشان بده و بگو کی است ؟ مگر دایم این را نمی پرسیدید ؟ خب ، حالا عذاب را نزدیک می بینید و این همه می ترسید . این همان چیزیست که طلب می کردید و می گفتید : زودتر بگو کی است اگر راست می گویی ! رسول خدا فرمودند : هر که بمیرد قیامتش برپا شده است . و خوش به حال آن ها که در دنیا قبل از اینکه نفس آخر را بکشند ، از هوای نفس ، از زیاده خواهی و رذیله های اخلاقی میمیرند . وقتی می میرند قیامتشان برپا می شود . حالا این قیامت را به چه شکلی می بینند ؟ خداوند برایشان تعیین می کند ما که نمی دانیم .
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَمَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَنْ يُجِيرُ الْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۲۸﴾
بگو به من بگویید اگر خدا من و همراهانم را هلاک کند یا به ما رحم کند پس کی کافران را از عذاب دردناک پناه می دهد . اینجا یک جور کنایه است . می گوید : ما خدا داریم . نگران هستیم که هلاک می شویم یا مورد رحمت قرار می گیریم . در هر صورت هر کدامش به ما برسد ما خدایی داریم که ما را حمایت می کند . اما شما کفار ، شما چه کسی را دارید ؟ شما هیچ کس را ندارید . با چه امیدی نشستید و همینطور روزگار می گذرانید ؟ فکری به حال خودتان نمی کنید . پس مومن نباید فقط به اعمالش متکی باشد باید یک حرکتی هم برای ذخیره آخرتش انجام بدهد .
قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَيْهِ تَوَكَّلْنَا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۹﴾
بگو اورحمان است . یعنی رحمتش شامل همه می شود پس نا امید نباش به تو هم میرسد هر چقدر هم که بد باشی اگر از او بخواهی به تو هم می دهد بگو او رحمان است به او ایمان آوردیم بر او توکل کردیم پس خواهید دانست چه کسی در گمراهی آشکار است کسانی که اعتقاد به خدا و پشتیبانی امام زمانشان را دارند ، ممکن است بترسند و اندوه به قلبشان وارد شود ، ولی خیلی زود عبور می کند . عین ابرهای تیره زود گذر خیلی سریع عبور می کند چرا ؟ چون ایمان دارد می داند خدایی هست که او را حمایت می کند میداند بزرگی هست در دنیا که اموراتش به دست او سپرده شده است اگر چنین زندگی کنید آن وقت متوجه می شوید چه کسی در گمراهی آشکار است، و در آن گمراهی آشکارش می ماند چون بازهم روی می تابد
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ ﴿۳۰﴾
بگو خبر بدهید اگر آب شما فرو برود، آب کجا فرو میرود، زمین، چه کسی آب شما را روان میکند
این همه بارندگی، الان دعوا و گفتگوهای آب است که بزودی آب در این کره خاکی کم خواهد شد، جنگ های بعدی بر سر زمین نیست بر سر آب است، چرا باید آب نباشد؟ چه تغییری بوجود آمده؟ تغییرات فیزیکی؟ این تغییرات فیزیکی را من و شما آدم انجام دادیم؟ خدای رحمان اگر آب را از انسان دریغ کند و در زمین فرو ببرد و برنیاورد، چه کسی می خواهد آب را از زمین در بیاورد؟ هر نعمتی را که در دنیا از آن بهره می برید به آن توجه کنید، امروز از صبح در منزل میهمان داشتم بچه هایم بودند من بطور عادی خودم تنها هستم کولر را روشن نمی کنم به خاطر پاهایم از صبح کولر روی تند میزد، خیلی از مواقع کولر روشن نمی کنم پتو روی پاهایم است، ولی اگر کولر روشن کنم بدون اختیار دستم می رود پتویم را می کشم روی پاهایم، از صبح بدون پتو نشستم، وقتی پایین می آمدم متوجه شدم، گفتم خدایا شکرت چه کسی می توانست این نعمت را به من بدهد؟ که در این روز به این گرمی مجبور نباشم پاهایم را زیر لحاف قایم کنم و خیس عرق بشوم، این یک نعمت است، اگر در جایی دردتان سبک می شود سریع خدا را شکر کنید، خدا بنده ای را که این قدر حواسش جمع است و شعورش بالاست دوست می دارد، از نعمتش دور نمی کند، بچه تان جلویتان راه می رود، الان خیلی ها دلشان می خواهد بچه داشته باشند ندارند، نه اینکه آدم هایی باشند که خدا نمی خواهد به آنها بدهد یک جاهایی صلاحشان نیست، در داستان خضر و موسی(ع) دیدید؟ یک بچه ای را از یک پدر و مادر مومن خضر کشت موسی (ع)به او اعتراض کرد، گفت این بچه بود از یک خانواده مومن، تو چرا این را کشتی؟ گفت برای اینکه این اگر بزرگ میشد پدر و مادر و قومش را از خدا بری می کرد و از دین بیرون می آورد، ما خیلی چیزها را نمی دانیم، می دهد شکر می کنیم . من هروقت سر ذوقم اینطور شکر میکنم می گویم، خدایا به هرچه که دادی و من فهمیدم، شکر، وظیفه ام است شکر وتشکر کنم، اما هرچه را دادی من نفهمیدم این نعمت توست که به من دادی برای آن ها هم الان شکر می کنم، آن زمانی هم که نکردم معذرت می خواهم برای همه آن چیزهایی که من خیلی دلم می خواست داشته باشم تو هم به من ندادی برای همه آنها هم شکر می کنم، شکر، نعمتها را افزون می کند،غم ها را بیرون می کند ، خنده ها را بر لب می نشاند، قلبها را پر از نور می کند.اما نه شکر زبانی به درد نمیخورد ، شکری باید از عمق قلب انجام بشود.

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید