تعمقی به سوره انسان بخش سوم
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: مطالب گوناگون
- بازدید: 41
بسم الله الرحمن الرحیم
در جلسه پیش آیات زیادی از سوره انسان را تلاوت کردیم در باب کسانی که نیکان و نیکان خاص بودند که چه امتیازاتی را خداوند نصیبشان می کند، در ادامه می خوانیم:
عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَسَاوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَ سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ﴿۲۱﴾
بر تنشان جامه های ابریشمی سبز و دیبای ستبر است.
خیلی برای من جالب بود ابریشم، دیبای ستبر دو تا جنس مخالف، به خودمان نگاه کنیم ما همان به بهشت نرفته همین جا این دو را داریم. می دانید چرا؟ بدن،جسم، سفت و ضخیم است آن چیزی که در درون آن می چرخد روح است، ابریشم این است، لطیف و سبز است. می دانید سبز نشانه استادی است؟
با دستبند های سیمین آراسته شده اند پروردگارشان باده ای پاک به آنان بنوشاند.
إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاءً وَ كَانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُورًا ﴿۲۲﴾
همانا این پاداشی برای شما است از تلاش شما سپاسگزاری شده است.
به جای این که ما از خدا سپاسگزاری کنیم که ما را این قدر وزین، درست، به قاعده، زیبا آفریده و پر از نعمت هستیم. خداوند به خاطر این که از نعماتش خوب و درست استفاده کردیم و حرام نکردیم و باور کردیم که این ها از جانب خدا است به ما پاداش داده و این پاداش جهت سپاسگزاری از ما است. این آیه را که خواندم خیلی خجالت کشیدم؛ آیا به اندازه کفایت از نعمات خدا سپاسگزاری کردم که خداوند یک روزی بخواهد از من بنده سپاسگزاری کند به دلیل این که من اوامرش را اطاعت و از نعماتش خوب استفاده کردم.
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلًا ﴿۲۳﴾
به تحقیق ما قرآن را آن طور که باید بر تو نازل کردیم.
پس دیگر جای بحث ندارد اگر این آیه و این دستورنبود، این دستور برای 1400 سال پیش است و امروزه به درد نمی خورد از این قصّه ها اصلا نداریم؛
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا ﴿۲۴﴾
پس برای حکم پروردگارت صبور باش از آن ها هیچ گناه پیشه یا ناسپاسی را اطاعت مکن.
به حرف بقیه گوش نکنید به خصوص طبقه جوان که به طور دائم در حال چرخ و فلک زدن در فضا های مجازی هستند، به حرف هایشان گوش نکنید، دلیل ندارد که درست بگویند. گاهی اوقات پیشنهادهای پزشکی می دهند غلط از آب در می آید، پُر از ایراد است حالا اگر پیشنهاد های اعتقادی بکنند به نظر شما کاملاً درست است؟ ما مرجعی به این بزرگی و با عظمتی داریم پس برای حُکم پروردگارت صبور باش. می گوید این چنین باش بگو چشم، من یادم می آید اوایل انقلاب، من قبل از انقلاب هم بدون حجاب نبودم مدرسه که می رفتم گفتند که باید با مقتعه بیائید رفتم. دچار آلرژی شدید بودم تمام صورتم پُر از جوش می شد به دکتر گفتم چرا چنین است گفت تو برای سرزمین لختی ها خوب بودی گفتم: چرا؟ برای این که آن جا مجبور نباشی مقنعه سر کنی، مقنعه که سر می کنی باعث می شود صورتت جوش بزند. ما هم سرمان کردیم، روسری و مقنعه سر کردم. حاج آقا از مقنعه خوشش نمی آمد می گفت در جلساتت بپوش من گفتم چشم. اطاعت امر شما روسری مان را سر می کنیم، ولی به هر حال همین بود. پس برای حُکم پروردگارت صبورباش همان که اطاعت کردم ایشان که از دنیا رفتند، شیون نکردم و روی زمین نیفتادم چون به من خداوند صبر و تحمل را آموخت. از آن ها هیچ گناه پیشه یا ناسپاسی را اطاعت مکن. کلاً از آدم ها اطاعت نکنید فقط کلام معصوم اگر سند 100 درصد معتبر داشته باشد قابل باور و قابل استفاده است و قرآن. آدم ها در نهایت فهم و اداراک یک جایی خطا می کنند، در قرآن داریم راجع به آن بنده خدایی که تمام عمرش در دیرها اطاعت کرد و در آخر به تعظیم کردن به شیطان از دنیا رفت، اطاعت نکنید.
وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿۲۵﴾
هر صبح و شام نام پروردگارت را یاد کن.
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَ سَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا ﴿۲۶﴾
پاسی از شب را برای او سجده کن، بخشی طولانی از شب او را تسبیح گوی.
إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا ﴿۲۷﴾
به تحقیق اینان دنیای زودگذر را دوست دارند روزی گران بار را پشت سرشان رها می کنند.
این هایی که به دنیا و دنیا دوستی دعوت می کنند، آن هایی که شما را دعوت می کنند به این که ببیند در عالم چه می گذرد و چه خبر است و.... این ها از روزی که باید به آن برسند رها کردند و به آن کاری ندارند گول نخورید این ها دنیای زودگذر را دوست دارند بگذارید دوست داشته باشند چه اشکالی دارد، هیچ ایرادی ندارد. من یادم می آید دختر خانه بودم با یک خانواده های رفت و آمد می کردیم دخترای آن خانه با چه تعجبی می گفتند که خاله ما کت و دامن شیک می پوشد روسری هم سر می کند در اتاق را می بندد و به نماز می ایستد گفتم: چرا؟ گفتند به خاطر این که مردی وارد آن اتاق نشود ولی خب حاضر نیست چادر سرش کند، گفتم خب سر نکند شما چه کار دارید او می داند با خدای خودش رهایش کنید اگر آمد پیش نماز شما شد ایراد بگیرید، بگوئید تو حق نداری هیچ چیز را در دین ما تغییر بدهی شاید او دلش بخواهد هر کاری بکند هیچ ایرادی ندارد. فلان خانواده بچه اش به دنیا آمده و سه ماهه است در استخر رهایش می کنند من را بکشند اجازه نمی دهم با بچه من چنین کاری بکنند اما دلیل ندارد به آن ها ایراد بگیرم به من چه؟ خودش می داند.
نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَ شَدَدْنَا أَسْرَهُمْ وَ إِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِيلًا ﴿۲۸﴾
ما آن ها را آفریدیم چه کسانی را؟
من که متقّی هستم و او که اعتقادات درستی ندارد خداوند فرق نگذاشته.
ما آن ها را آفریدیم بند بند اندامشان را استوار کردیم و هر وقت بخواهیم آن ها را می بریم به راحتی امثالشان را جایگزین می کنیم.
همین طور هم هست. شخصی در خانواده اش یک نفر از دنیا می رود درست در همان روز یک بچه به دنیا می آید خداوند جایگزین می کند ما هستیم که مرگ را، مرگ و نیستی می بینیم. مرگ که نیستی نیست تغییر لباس و فضا است. شما فرودگاه می روید کسی که از گیت رد می شود خداحافظی می کنید دیگر آن ها را نمی بینی، آیا مطمئن هستید که دوباره خواهید دید؟ چه کسی می داند؟ شاید آن زنده نباشد، شاید شما زنده نباشید که دوباره به هم برسید پس چرا شیون نمی کنی؟ چرا خودت را به در و دیوار نمی کوبی؟ تو دیگر آن ها را نمی بینی، چرا؟ چون باور داری که آن شخص این جا نیست ولی یک جای دیگر زنده است؛ حالا چرا باور نکنیم عزیزی که از دست می رود این جا نیست یک جای دیگر بهتر از این جا زنده است یک جایی که مثل من عذاب نمی کشد تا راه برود، آن جا که بروم دیگر پاهایم برای خودم است برای خودم راه می روم حظ عالم می کنم، کدامش بهتر است؟ آن بهتر است دیگر. ولی خب نمی توانیم بگوئیم که باید برویم ما صبر می کنیم و به تقدیر الهی گردن می گذاریم.
إنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا ﴿۲۹﴾
مسلماً این آیات تذکاری است، تذکری است پس هر که خواهد راهی به سوی پروردگار خود پیش گیرد.
این ها تذکر است برای کسانی که دنبال راه می گردند؛ تلویزیون شهر فرش را تبلیغ می کند پسر جوان یک تابلو در دست دارد به همه می گوید از آن طرف بروید راه را عوضی به دیگران نشانی می دهد. هر بار نشان بدهد نگاه می کنم و می خندم؛ خیلی ها در عالم با ما این کار را انجام می دهند می دانید، خبر دارید؟ خیلی ها در این عالم کاری که آن پسرک انجام می دهد راه را بر عکس به همه نشان می دهد با ما این کارها را انجام می دهند. خدا می گوید ما این آیات، تذکرات و احکامی را فرستادیم پس هر کس بخواهد راهی به سوی پروردگار خویش پیش می گیرد. بگذارید پیش بگیرند از شما سؤال کردند جواب بدهید ولی خودتان را نکشید ما قادر به تغییر آدم ها نیستیم ما فقط در این عالم قادر هستیم خودمان را تغییر بدهیم. خیلی از زن و شوهرها از هم جدا می شوند، چرا؟ خانم می خواهد آقا را عوض کند و بالعکس. بابا سر جدت کوتاه بیا او یک آدم است و تو یک آدم دیگر، با هم قرار بستیم طبق مقرراتی، قوانینی که ان شاءالله عشق بر آن حکم می کند کنار هم باشیم، عوض کننده همدیگر نباشیم. هر جا خواستی کسی را عوض کنی حتماً تیرت به سنگ می خورد. فرزند خودتان را نمی توانید عوض کنید اگر می خواهید فرزند شما تغییر بکند اول خودتان را تغییر بدهید؛ اگر فرزند اطاعت نمی کند یک چیزی در شما غلط است و ایراد دارد و همان ایراد سبب می شود آن چیزی را که شما می گوئید او نپذیرد.. من خیلی از مواقع به فرزندانم تذکر می دهم که مادر روی سنگ های خانه با پای برهنه و بدون دمپایی راه نروید کمرتان درد می کند، کلیه هایتان درد می گیرد، من تجربه کردم حالا شما نکنید، گوش نمی دهند باز هم دمپایی هایشان را کنار دیوار پارک می کنند به خودم گفتم مگر من حرف بدی می زنم چرا حرف من را گوش نمی دهند؟ یک دلیل بیشتر ندارد چون تمام جوانی من را دیدند من همین طور دمپایی هایم کنار دیوار پارک بودند و پا برهنه راه رفتم خیلی عجیب نیست. حالا بیایم آن عادت را پشت و رو کنم زمان می برد هیچ انتظاری نمی توانم داشته باشم ولی نشانشان می دهم می گویم مادر این جوراب پشمی و پاپوش هایم را پایم کنید بعد می گویند مادر من، می گویم مادر من ندارد عاقبت آدم این می شود. سعی بر عوض کردن آدم ها نکنید. اولادتان، همسرتان، شوهرتان، همسایه تان است هر کسی می خواهد باشد، آدم ها را عوض نکنید خودتان را عوض کنید، هر جا تنگ آمدید خودتان را عوض کنید.
وَ مَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۳۰﴾
و این را نمی خواهید مگر آن که خدا بخواهد.
این خواست در قلب شما وارد نمی شود مگر این که خدا برای شما تعیین کند. می گوید: وقتی خدا نمی خواهد پس من چه کاره هستم نشد دیگر، کلک نزن خدا روزی که به تو دستور داد تو چگونه زندگی کنی می خواست تو این مدلی باشی راهش را هم نشان داد پیامبر، امام و کتاب فرستاد این محدوده زندگی سالم است تو می گویی نه حالا من اراده نمی کنم برای تو راه تعیین کنم پس اول از خدا بخواهیم. خدایا راه درست را برای من تعیین کن. امشب شب قدر و شب تقدیرات است تا این سن رسیدم ندانستم چگونه زندگی کردم امشب تو برای من مقرر کن از این به بعد چگونه زندگی کنم و چگونه باشم مثل تو باشم؛ ما روی زمین آمدیم که مثل خدا بشویم تا مثل تو بشویم این را نمی خواهید مگر آن که خدا بخواهد، قطعاً خدا دانای حکیم است.
يُدْخِلُ مَنْ يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۳۱﴾
هر که را خواهد به رحمت خویش در می آورد و برای ظالمان عذابی دردناک را آماده کرده است.
هر که را خدا بخواهد به رحمت، برکت، مغفرت و بزرگی خودش وارد می کند اما برای ظالمان عذاب دردناک آماده کرده است. می توانید ظالم به خودتان باشید، می توانید ظالم به مردم باشید. کسی که ظالم به مردم می شود قطعاً اول ظالم به خودش بوده، در حق خودش ظلم کننده بود که امروز قدرت پیدا کرده به مردم ظلم کند، مراقب خودمان باشیم.