منو

پنج شنبه, 29 شهریور 1403 - Thu 09 19 2024

A+ A A-

تعمقی به سوره فجر بخش اول

  • نوشته شده توسط مدیر سایت
  • دسته: مطالب گوناگون
  • بازدید: 9

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوندی که رحمان است و رحیم.
وَالْفَجْرِ ﴿۱﴾
سوگند به صبح
این صبح حکایت بسیار زیبایی دارد،پایان دنیا می شود صبح، یعنی نور، روشنایی شب تاریک، وقتی برای نماز شب، نماز صبح بیدار می شویم آرام آرام تاریکی تبدیل به نور می شود. صبح، تاریکی وجود انسان که از دنیا درکی ندارد و در سختی ها فقط دست و پا می زند وقتی خودش را از قید و بند رها می کند، رها می شود به صبح روشن می رسد.
صبح، معانی خیلی زیبا و عجیبی دارد هر کجا به دنبالش بگردید در زندگی انسان تلألو دارد اگر آدمی بخواهد ببیند.
وَ لَيَالٍ عَشْرٍ ﴿۲﴾
و به شب های ده گانه
شب های ده گانه به شب های اول ذی الحجه گفته و تعبیر می شود که به عید قربان ختم می شود و به شب های ده گانه انتهای ماه رمضان هم گفته می شود که در آن شب ها سه شب قدر وجود دارد، با آن تعاریف مخصوص به خودش، شب اول چه؟ شب دوم چه؟ شب سوم چه؟ و شب های ده گانه آخر ماه رمضان محصول چینی آدم است اگر که ماه رمضانش را درست رفته باشد. اهمیت هر دو دهه این شب ها به دلیل عباداتی است که در این روز ها وجود دارد و پالایشی است که از ظلمات روح انجام می گیرد.
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿۳﴾
به زوج و فرد.
به روایتی می گویند شفع روز 8 ذی الحجه است که حاجیان به عرفات کوچ می کنند. خداوند در طول عمر دنیایی هر انسانی حداقل یک بار قسمت کند تا به این مقام نائل بشود یعنی روز 8 ذی الحجه را ببیند، بارش را ببندد و عازم صحرای عرفات بشود. وتر روز عرفه را یاد می کنند که روز عرفه یگانه و تک است هیچ جای دیگری نمی توانید نظیرش را پیدا کنید. نماز شفع و وتر که جزء نافله های نماز شب است، منظور زوج و فرد هم هست. عده ای هم می گویند شفع جمیع آفرینش است، وتر خدای متعال است همه این معانی در این آیه می تواند وجود داشته باشد و شاید بسیاری از معانی دیگر.
وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ ﴿۴﴾
به شب آن گاه که برود.
شب عید قربان شب عجیبی است که انسان ها، حاجیان از عرفات خارج می شوند و در مشعر می مانند و صبح از مشعر برای رمی جمرات خارج می شوند. آن صبح، خیلی صبح خاص و عجیبی است باید رفت و دید همه چیز در کلمات نمی گنجد. می توان این شب را، آن را گفت. می توان آن شبی باشد که از روح انسان ظلمات برداشته می شود و روح انسان به صبح روشن الهی و حقایق الهی نورانی می شود و هزاران مورد دیگر.
هَلْ فِي ذَلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ ﴿۵﴾
آیا در آن برای خردمند سوگندی است؟
بعضی از انسان ها عادت دارند برای هر چیزی قسم می خورند. می پرسد این را می خوری؟می گوید به حضرت عباس اگر بخورم. بگو نمی خورم دیگر قسم برای چه؟ می پرسد نمازت را خواندی؟ می گوید به الله به خدای احد و واحد نمازم را خواندم، این ها اصلاً قسم لازم ندارد. آیا برای امور پر اهمیّت و روشن سوگندی لازم است؟ آیا لازم است شما قسم بخورید به دختر جوانت بگویید که حجاب برای تو بهتر است؟ خیر. یا خردمند و عاقل است می فهمد یا درک ندارد. خب ندارد دیگر حالا شما 100 تا قسم بخورید. آیا لازم است به فرزندانتان قسم بخورید که اگر نماز بخوانی چنین و چنان می شود؟ خیر. یک چیز واضح و روشنی است و ایشان در این روشنایی باید سر در بیاورند وگرنه هرگز نماز خوان نمی شوند به درد هم نمی خورد.
اَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ ﴿۶﴾
آیا ندیدی پروردگارت با قوم عاد چه کار کرد؟
قوم عاد از قوم های نیرومند بودند با پیامبر زمان خود در افتادند و به یک سرنوشت دردناک گرفتار شدند در این جا خداوند اشاره می کند که مشرکان مکه بفهمند که حساب کار دستشان بیاید. امروزه خداوند مشرکان مکه را راهنمایی می کند؟ خیر، ما را راهنمایی می کند. ما این آیات را می خوانیم، هر مسلمانی در هر زمانی به این آیات که رسید بلافاصله باید متوجه بشود که خداوند به او یادآوری می کند، فکر نکن که تو خیلی قدرتمند، خیلی دانشمند، پولدار و دارای مقام هستی، از تو بزرگترها هم بودند. سرگذشت قوم عاد را بخوانید که خدا با آن ها چه کار کرد.
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿۷﴾
ارم که برای قوم عاد دارای کاخ ها بود.
جایی بود که کاخهای بسیار بزرگ و با عظمت داشت.
اَلَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ ﴿۸﴾
که نظیرش در شهر ها ساخته نشده بود همه را داغان کرد.
وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿۹﴾
با قوم ثمود که در آن وادی سنگ را می بریدند.
در آن زمان، قوم ثمود این قدر قدرتمند بودند که سنگها را برش می دادند. آن کاخها، قوم ها از بین رفتند با این که قوم ثمود خیلی مرفه و قدرتمند بودند صخره های عظیم را از کوه ها به زمین های خود حمل می کردند و با آن خانه و کاخ می ساختند حتی محکم تر از خانه های ما، و تمام خانه های بساز و بفروش این دوره که می سازند دست ملّت می دهند با یک تکان از وسط نصف می شود. اما با پیامبرشان مخالفت کردند خدا به عذاب آسمانی گرفتارشان کرد.
وَ فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ ﴿۱۰﴾
با فرعون صاحب میخ ها.
می گفتند هر کس با فرعون مخالف بود آن ها را به زمین یا دیوار میخ می کرد. فرعون صاحب میخ ها، دیدید با آن ها چه کار کرد؟
الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ ﴿۱۱﴾
همان ها که در شهر ها طغیان می کردند.
فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ ﴿۱۲﴾
در آن ها فساد را به اوج رساندند.
هر کاری که توانستند انجام دادند. دیدید با فرعون چه کار کرد؟ قصّه فرعون از آن داستان هایی است که در قرآن خیلی معروف هست و همه می دانند با تمام عظمتش در وسط آب خودش و سربازانش را غرق کرد .
فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿۱۳﴾
پس پروردگارت تازیانه عذاب را بر سرشان کوبید.
خیلی خبر سختی است، اگر هر کدام از ما هر حرکتی در دنیا کنیم که شباهتی به این اقوام داشته باشد آن تازیانه عذاب پشت سرمان است و خیلی زود خواهد آمد.
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿۱۴﴾
همانا پروردگارت در کمین است.
مرصاد چیست؟ پروردگارت در کمین می ایستد؟ مفهومش این است خداوند می داند که بندگانش چه کارهایی انجام می دهند اما در کمین، نهان گاه می ایستد تا این ها فضای امتحانشان از بین نرفته و فضا برقرار باشد حالا کسی که کار بد انجام داده به خشم الهی گرفتار بشود، کسی که کار صحیح، عمل صالح انجام داده پاداشش را می گیرد، اما اگر از کمین بیرون بیاید دیگر داوری، پاداش، سزایی نمی ماند. خدا در کمین همه ما نشسته است، خبر داریم؟ همه ما می دانیم که هر لحظه خدا در کمین نشسته ما را نگاه می کند. امروز از پله ها پایین می آمدم خواهرم گفتند جلوی مانتویم را باید کوتاه کنم، خندیدم چون من مدام این کار را انجام می دهم در این 3 سال اخیر چند بار مانتوهایم را کوتاه کردم، آن ها را می پوشیدم چه اتفاقی افتاده است؟ یا می فهمم یا نمی فهمم. اگر می فهمم حواسم را باید جمع کنم، اگر نمی فهمم وای به حالم. خداوند در قرآن فرموده که ما هر دم از اطراف زمین می کاهیم، کم می کنیم. مگر علما، عرفا نگفتند که انسان عالم کبیر است پس من و شما از زمین بالاتر هستیم، هر دَم از ما، از سرشانه ها، اطراف بدنمان می کاهد، پس چرا مانتو بلند می شود؟ مگر روزی که دوختیم اندازه مان نبود؟ چرا. هر دَم از ما کم می کند. نگذارید به صفر برسیم بعد بگوییم ای وای من را برگردان جبران می کنم، می گوید دیگر خبری نیست. خدا در کمین تک تک ما نشسته است نگاهمان، کلاممان، زبانمان، قلبمان، همه این ها را به طور مرتب برسی می کند.

نوشتن دیدگاه





تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید