منو

چهارشنبه, 03 بهمن 1403 - Wed 01 22 2025

A+ A A-

تعمقی بر سوره لیل بخش اول

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره لیل یک شأن نزولی دارد که در کتاب مجمع البیان آمده است: شاخه درخت نخل مردی از خانه اش به خانه همسایه افتاده بود، همسایه خانواده نیازمندی بودند هنگامی که این شخص می آمد درخت خرماهایش را بچیند یک تعدادی موقع چیدن به خانه همسایه نیازمند می ریخت بچه های آن خانواده خرماها را برمی داشتند و می خواستند بخورند و استفاده کنند صاحب درخت نخل وقتی پایین می آمد خرماها را از دست بچه ها می گرفت؛ پیامبر خدا از این موضوع با خبر شد به صاحب این درخت نخل فرمود این درخت را به من می دهی تا نخلی در بهشت از آن تو باشد؟ او گفت خیر، دنیا را می خواهد. شخصی به نام ابودحداح آن جا بود عرض کرد یا رسول الله اگر این درخت را من بخرم به شما بدهم آن درخت بهشتی را به من واگذار می کنی؟ حضرت فرمود: بله. ابودحداح به صاحب درخت گفت این درخت را به من بفروش صاحب درخت دید وضع خوب است گفت به اندازه مبلغ 40 تا نخل این را به تو می فروشم این شخص با قیمت گزاف خرید و به پیامبر تقدیم کرد، پیامبر هم در اختیار آن مرد فقیر گذاشت؛ این سوره نازل شد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوندی که رحیم است و رحمان. به نام خداوندی که مهربانی اش خاص و عام را با هم در بر می گیرد.
وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى ﴿۱﴾
قسم به شب وقتی فرا پوشد.
باز یادتان باشد این ها قسم است دفعه پیش خدمتتان عرض کردم که در سوره شمس 11 قسم خداوند یاد کرده که در انتها یک چیزی برای آدم ها معین کند حالا ببینیم این سوره چند تا قسم است و چه چیزی به ما می گوید.
قسم به شب وقتی فرا پوشد. شب که می رسد همه جا را می گیرد هیچ کجا از تاریکی شب در امان نیست، هیچ کجا نمی تواند از خودش نوری داشته باشد مگر این که نوری مصنوعی مثل نورچراغ برق و... بخواهد یک محیطی را روشن کند.
وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى ﴿۲﴾
و به روز آن گاه که تجلّی کند.
دو مطلبی که به هیچ عنوان انسان در آن نمی تواند دخالت داشته باشد. شما نمی توانید جایی را تاریک کنید که هیچ نوری از خودش نداشته باشد یا بالعکس، نمی توانید روزی با این عظمت را به وجود بیاورید.
وَ مَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى ﴿۳﴾
و به آن که نر و ماده را آفرید.
در انسان، حیوانات، گیاهان نر و ماده وجود دارد.
إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى ﴿۴﴾
که تلاشتان متفاوت است.
خداوند سه قسم پشت سر هم یاد کرده که بگوید اگر ما صفات رذیلمان را اصلاح نکنیم تاریکی درون ما را می گیرد و هرگز در بیرون از روشنایی روز بهره ای نمی توانیم ببریم چون درون ما تیره و تاریک است، در آخر هم به نر و ماده و زوج بودن اشاره کرده که علی رغم این که زوج و نر و ماده هستید ولی بدانید تلاش هایتان متفاوت است برای مرد و برای زن. در مورد گیاهان و حیوانات موضوع فرق می کند اما در مورد من و شما که انسان هستیم باید توجه کنیم در چه مسیری قدم بر می داریم. رذایل درونی مردها با رذایل درونی زن ها متفاوت است حواس بدهیم گرفتارش نشویم که اگر مسیر درستی را قدم برداریم برکت خواهد بود و ساده.
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى ﴿۵﴾
پس آن کس که انفاق کرده، پارسایی نمود و تقوا پیشه کرد.
وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنَى ﴿۶﴾
وعده نیکو را باور کرد.
پیامبر به آن شخص گفت درخت را به من می دهی تا من در عوض آن یک درخت در بهشت به تو بدهم گفت: نه، چون وعده نیکو را باور نکرد اما شخص دیگری گفت: اگر من این را بخرم به شما بدهم این درخت را در بهشت به من می دهی؟ گفت بله، کلام پیامبر را باور کرد؛ شما این کتابی را که پیامبر آورده کدامش را می خواهی باور نکنی. خیلی از وعده ها در قرآن را ما امروز به چشم نمی بینیم پس باور نکنیم؟ کسی که باور می کند می شود همان آدم، و کسی که باور نمی کند اهل رذالت و تاریکی خواهد بود.
فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى ﴿۷﴾
پس کارش را آسان تر کنیم.
دیدید بعضی ها تمکن مالی ندارند ولی به خوبی و خوشی زندگی می کنند، در یک آسایش و امنیّتی به سر می برند. این ها کسانی هستند که وعده خداوند را باور کردند، کسانی هستند که از هر آن چه که دارند هر چه قدر که دارند از همان می بخشند.
وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى ﴿۸﴾
اما آن که بخل ورزید و بی نیازی کرد.
بخل کرد گفت: نه نمی خواهم، من درخت خودم را نگه می دارم درخت در بهشت شما را باور ندارم و نمی خواهم.
وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنَى ﴿۹﴾
نیکویی را انکار کرد.
فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى ﴿۱۰﴾
پس کارش را سخت تر کنیم.
وَ مَا يُغْنِي عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى ﴿۱۱﴾
آن گاه که به هلاک افتد مالش سودی ندهد.
گرچه در دنیا خیلی از مواقع جهنّم را می بینیم و نمی فهمیم ولی بالاخره یک روزی می آید که حسابرسی می شود. در آن موقع حسابرسی، آن موقع است که مال شما به دردتان نمی خورد. رفتیم کربلا خانم ها رفتند خلعت بخرند قیمت خلعتی را پرسیده بودند و گفتند غیر از این چه چیزی دارید؟ گفته بود این مثلاً 380 و یکی بهتر دارم 550 تومان، بهترش یعنی چه؟ این ها باورشان نشده که انسان هیچ چیز با خودش نمی برد بعد این ها می گردند که این خلعت ها با تربت رویش آیات قرآن نوشته شده باشد آیا به نظر شما این آیات نوشته شده روی خلعت برای آدم گنهکار در عالم قبر می تواند نجاتش بدهد؟ می تواند تاریکی او را بردارد؟ می تواند نکیر و منکر را بر او مهربان کند؟ می تواند جلوی سوسک و مورچه و ... را بگیرد تا گوشت آن ها را نخورند؟ هرگز چنین اتفاقی نمی افتد پس برای چه ما این کار را انجام می دهیم. کسی که افکار، نیّات و اعمالش درست است در آن عالم اگر این آیات روی کفنش نوشته شده باشد نور می دهد فضایت را روشن می کند باعث می شود در آن عالم نترسی و 1000چیز دیگر و گرنه داشتن فقط آن آیات به درد شما نخواهد خورد مگر با اعمال درست همراهی کند.
إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى ﴿۱۲﴾
همانا هدایت بر ماست.
خداوند امر هدایت را بر عهده خویش قرار داده است، تو هدایت از چه کسی می خواهی؟ چله ای را شروع کردم هر چلّه ای به یک امام معصوم تعلق داشته است اعمالم را که به جا می آورم به انتهای کار که می رسد تقدیم می کنم، الان امام جواد(ع)هستم می گویم آقاجان من چیزی ندارم خیلی هم نمی فهمم شفاعت من را نزد پروردگار کن از او اجازه بگیر که من را هدایت کند دقت می کنید؟ حواس بدهید امام رابط بین ما و خدا است، امام خدا نیست. در این ماجرا دقت کنید. برای بیمار دعا می کنم حمد تقدیم می کنم به آقا علب بن موسی الرضا می گویم آقاجان آبرودار و عزیز نزد خدا هستی شفاعت کن برای این بیمار که پروردگار اذن شفایش را بدهد، شما دستی روی سرش بکش.چرا به شیعه بهتان می زنند؟ برای این که نمی داند چگونه تکلّم می کند. گاهی اوقات ما از سر عشق، امیرالمؤمنین را هم خدا می دانیم. این قصّه ها نیست در قرآن خدا به مسیح می گوید: آیا تو به مردم گفتی که تو را خدا بدانند؟ می گوید: نه اینها خودشان این کار را کردند. ما باید به این نکته ها توجه کنیم و عبرت.
وَ إِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَى ﴿۱۳﴾
آخرت و دنیا از آن ماست.
آن چه که امروز در دنیا داری از آن خداست پس آخرتت هم از آن خداست. اگر می خواهی در دنیا و آخرت در آرامش و امنیّت باشی از خودش بخواه. اشتباه نکنید دنیای ما کاخ مجلل، ماشین شاسی بلند و حساب بانکی فلان نیست چه بسیار کسانی که پول فراوان داشته اند و بالاخره از شدّت ترس خودکشی کردند؛ ترسیدند، از چه چیزی می ترسی؟ خودش هم نمی داند، ترسیدند مُردند. آخرت و دنیا از آن خداوند است هر چیزی می خواهید از خودش بخواهید.
فَأَنْذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّى ﴿۱۴﴾
پس شما را به آتشی شعله ور بیم دادم.
لَا يَصْلَاهَا إِلَّا الْأَشْقَى ﴿۱۵﴾
که جزء شقی ترین بدان نسوزد.
خداوند ما را از آن آتش شعله ور می ترساند که انسان های شقی در آن سوخته خواهند شد.
الَّذِي كَذَّبَ وَ تَوَلَّى ﴿۱۶﴾
که تکذیب کرد و رخ برتافت.
گفت نه این گونه نیست، خدایی نیست، این اتفاقات نمی افتد، معادی وجود ندارد ما جایی دیگر دوباره زنده نمی شویم و... که تکذیب کرد و رخ برتافت.
وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى ﴿۱۷﴾
و متقّی ترین از آن دور داشته شود.
کسانی که تقوا پیشه کردند از این آتش دور نگه داشته می شوند. همه آتش را می بینند چون وعده خداست. وقتی می میریم همه از بالای جهنّم عبور می کنیم حداقل برای برزخ همه ما از برزخ اول عبور می کنیم که جایگاه آدم های شقی، بدکاره، همه آن هایی که ما در دنیا از آن ها می ترسیدیم و فرار می کردیم آن جا هستند که وعده خدا را ببینیم که حق است.
الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى ﴿۱۸﴾
او مالش را می دهد تا پاک شود.
وَ مَا لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزَى ﴿۱۹﴾
و کسی را نزد او حق نعمتی نیست که عوض دهد.
آدم ها آن جا می خواهند مالشان را بدهند تا پاک شوند اما کسی نزد خداوند حق نعمتی ندارد. اصلاً نعمتی ندارد که بخواهد عوض بدهد چون همه ثروتی که در دنیا جمع کرده بود آن هم مال خداست چه چیزی داری که می خواهی عوض بدهی؟
إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى ﴿۲۰﴾
جزءکسب رضای پروردگار بالایش.
فقط اگر رضای پروردگار را کسب کردید در آن جا می توانید عوض بدهید. خدایا من سعی کردم آن طور زندگی کنم که تو می خواهی من را ببخش، از من بگذر.
وَ لَسَوْفَ يَرْضَى ﴿۲۱﴾
و زودا که خشنود گردند.
چنین کسی خیلی زود از آن چه که در آن دنیا می بیند خشنود خواهد بود نه در آن دنیا، در این دنیا هم خشنود خواهد بود. اگر سکوت کنید و در سکوت بنشینید و وقایع را بنگرید سهم شما آرامش خواهد بود. اگر مثل بقیه، جیغ، بالا پایین بپر، داد بزن، با این دعوا کن، با آن مخالفت کن و از این کارها انجام بدهید، سهمتان همان است. آخرش یک زخم معده، تپش قلب، فشار خون بالاو... حتماً به این نکته توجه بفرمایید.

نوشتن دیدگاه