بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

دیشب خواندیم امام فرمود که همه رنج ها را از من دور ساختی، کلام امام حسین است توی صحرای عرفات روز عرفه پای جبل الرحمه .زمانی که دشمن پشت سرش ایستاده و قصد کشتنش را دارد و میخواهد سریعا از مکه خارج شود که حرم امن خدا ایمن باقی بماند .
لَمْ يَمْنَعْكَ جَهْلى وَجُرْاءَتى عَلَيْكَ ،و یا اینکه من در برابرت نادان و جسور بودم اینها مانع نشد،
ما خیلی از مواقع با خدا قهر می کنیم، دعوا می کنیم، داد و بیداد می کنیم، این همه جرآت و جسارت ما مانع از اینکه او ما را دوست داشته باشد و هوای ما را داشته باشد نشده، چند دفعه نزدیک بود آبرویت برود خدا جلویش را گرفت؟ چند دفعه نزدیک بود دستت جلوی دیگران دراز شود جلویش را گرفت؟ اگر قرار بود خدا به کرده ما نگاه کند هیچکدام اینها اتفاق نمی افتاد .
اَنْ دَلَلْتَنى اِلى ما يُقَرِّبُنى اِلَيْكَ، از اینکه راههای نزدیک شدن به خودت را نشانم دهی، هرکجا گیر افتادیم بد کردیم خطا کردیم خدا باز هم راه نشان داد وگفت این راه را می آیی؟اگر دوست نداری از این یکی بیا، آن را دوست نداری از آن دیگری بیا، من هر وقت که خیلی بد هستم و عصبانیم رویم نمیشود با خدا صحبت کنم،آن وقت می روم در خانه امام رضا، آخر خودش نشانم داده گفته هر وقت خجالت کشیدی پیش من بیایی برو پیش او، با او حرف بزن خودش راهها را نشان می دهد، شما آمدی گفتی من چکار کنم گرفتارم، من به شما زبان بازکردم گفتم کسی که امام رضا را دارد غصه ندارد، خدا زبان مرا لحظه ای بکار گرفت حرفش را به شما زد، اینهمه جسارت و پررویی و گستاخی ما مانع از این نشد که خدا راههای نزدیک شدن به خودش را نشان ندهد، نشان می دهد،
وَوَفَّقْتَنى لِما يُزْلِفُنى لَدَیک،برای کارهایی که به درگاهت نزدیکم می سازد موفقم کنی، فقط در این ده دوازده روزه می دانید چقدر آذوقه و گوشت جابجا شده؟ خدا خودش ما را موفق می کند ما را برای آنکه بتوانیم به درگاهش نزدیک بشویم، ما گوشت می دهیم آذوقه می دهیم، آن بنده خدایی که اسلام شهر برده، دوا برده دکتری کرده دست و بال مردم را جا انداخته؛ پول نقد هم به آنها داده، یکی یک سبد میوه هم به آنها داده مگر ما آنها را دادیم؟ نه، ولی خدا یادمان داد اینها را حاضر کردیم، بعد یک دسته دیگر با ما راه افتادند یک کار اضافه تر کردند، خدا خودش راه نشانمان می دهد
فَاِنْ دَعَوْتُكَ اَجَبْتَنى، از اینرو اگر تو را صدا زنم پاسخم را می دهی،
به دلیل همین احسانت و محبت و بزرگیت است که به گستاخی من نگاه نمی کنی و راه نشانم می دهی که من یاد بگیرم تو را صدا کنم، خودت یادم میدهی، این شبها جمع شدیم فقط برای همین، سینه می زنیم تا ماجرا را زنده نگه داریم، می دانید پرچم دار جنگ وظیفه اش چیست؟ تا زمانیکه جنگ است پرچم بالا نگه داشته شود، اما کسی که در میدان جنگ مخلصانه می جنگد، برای حق می جنگد، فقط به پرچم دار نگاه نمی کنند، اگر پرچمدار تیر خورد افتاد، دیگری می دود پرچم را بالا نگه می دارد، تا ما زنده ایم، باید چراغ را روشن کنیم، این بودن را خدا عطا می کند به شرط اینکه نوع بودنتان را انتخاب کنید، شما می خواهید چطور بودنی داشته باشید؟ بودن پر از شک؟ بودن فقط با عقل ناقص؟ چه بودنی را انتخاب کردید؟ بودن با غر غر؟ یا بودن خالص و مخلص؟ میتوانید بدوید پرچم را بردارید، اگر نمی توانید کسی که می تواند لااقل جلوی پایش را نگیرید، جفت پا برایش نیایید که بخورد زمین اگر پایتان دراز است جمع کنید بگذارید او بدود.
وَاِنْ سَئَلْتُكَ اَعْطَيْتَنى، اگر از تو چیزی بخواهم عطایم می کنی،
ای مسلمانان خدا از این موجود حقیر و کوچک که اسمش بنده ی خداست و قبول می کنید هرچه از خدا خواستید با بدن پاکیزه و طاهر، با لباسی پاکیزه و دلی عاری از نفرت و خشم و دروغ از خدا بخواهید و مسرانه بخواهید، در خواست کنید دستور ندهید در خواست کنید بخواهید اگر جواب نگرفتید بیایید پیش من.قوانین هستی یک به یک جلوی چشممان می آید حواستان را جمع کنید قانون های زندگی تان را توی چیزی که اتفاق می افتد پیدا کنید و ازش بهره ببرید.

• < قبلی
• بعدی >