منو

شنبه, 03 آذر 1403 - Sat 11 23 2024

A+ A A-

شب نیمه شعبان 1398

بسم الله الرحمن الرحیم

شب نیمه شعبان شبی بسیارعظیم وبزرگ است در ایامی بسیار سخت وتاریک و پر از مشکلات هستیم ، امید که بهره برداریم :
دلت را خانه ماکن ، مصفا کردنش با من به ما درددل افشا کن ، مداوا کردنش با من
اگر گم کرده ای دل،کلید استجابت را ، بیا یک لحظه با ما باش ،پیداکردنش بامن
بیفشان قطره اشکی که من هستم خریدارش بیاورقطره ای اخلاص ،دریاکردنش بامن
اگر درها برویت بسته شد، دل برمن کن بازآ دراین خانه دق الباب کن ،بازکردنش بامن
به من گو حاجت خودرا، اجابت می کنم آنی طلب کن آنچه می خواهی ،محیا کردنش بامن
چوخوردی روزی امروز،مارا شکر نعمت کن غم فردا مخور ، تاءمین فردا کردنش بامن
بیا قبل از وقوع مرگ، روشن کن حسابت را بیاور نیک و بد را ،جمع و منها کردنش با من
اگر عمری گنه کردی ،مشو نومید از رحمت تو ، توبه نامه را بنویس ، امضا کردنش با من
از عارفی پرسیدند شما و شاگردانت چه می کنید ؟گفت می نشینیم راه می رویم و غذا می خوریم.گفتند اما همه این کار را می کنند . عارف گفت وقتی ما می نشینیم می دانیم که نشسته ایم وقتی راه می رویم میدانیم که راه می رویم ،ما گمشدگان زمانهای گذشته و آینده نیستیم .با تمرکز در زمان حال زندگی می کنیم.
این کلام را در ذهن خویش داشته باشید تا شما را ببرم به فضاهای متعدد کاملا نورانی ، پر از رنگهای زیبا و دکورهای شعف انگیز که چشمها را خیره می کند و نواها و مولودی هایی که قلب را می لرزاند و صدای کف زدنهایی که تا عرش خدا بالا می رود .اما اگر قدری از میان اینهمه هیاهو و رنگ و نور و شیرینی و شکلات خارج شویم ودر سکوتی خاص به قلبهای همین آدم ها گوش فرا دهیم.صدای ناله هایشان و اندوه درونیشان از دریایی از مشکلات و سختی هایشان قابل شنیدن ودیدن است وافسوس این تضاد قابل باور نیست .که برای آمدن وَلِيِّـي که امروز در عین غایب بودنش باز هم از نعمت بودنش بهره مندیم چگونه بهره مندی خودمان را باور نداریم .بهره مندی از وجود مبارکی که گستره وجودش پهنای هستی را در اختیار دارد نه تنها سرزمین ما را .
همین تضاد های بیرون و درون ما .بیرونی پر از شعف و شور و خوشحالی و درونی پر از درد و اندوه و نا امیدی و سختی سبب می شود که بین ما و ایشان هر لحظه فاصله طولانی تر می شود .
آیا واقعا در هنگام شادی نمودن کف زدن فقط به رویداد عظیمی که بر جهان هستی عطا گشته فکر می کنی ؟آیا در لحظه ای که شعف می کنی برای آنکه خداوند وجود مبارک ایشان را به ما عطا فرموده در همان لحظه در شعفمان زندگی می کنیم ؟
یعنی در همان لحظه و همین نقطه در باور بزرگی که ایشان سهم ماست و مال ماست و بعد از پروردگار نقطه امید و پشتیبان ماست با همه وجود باور داریم یا خیر؟
قبل از آنکه به استقبال احیای شب نیمه شعبان عازم شویم خوب است که به این مسایل فکر کنیم.آیا در شب نیمه شعبان می خواهیم در بودن امام زمانمان در پهنه هستی قرار گیریم یا در کوله بار های اندوه و سختی آن هم آنچه که از گذشته آورده ایم و وآنچه که در آینده نگرانش می باشیم ؟بسیار جای تفکر دارد.
برای امشب چهار ذکر تسبیح پروردگار بسیار از جانب ائمه وآقا رسول الله توصیه گشته .آیا ضمن گفتم الله اکبر با الله اکبر در حرکت خواهیم بود؟آیا با ذکر الحمدلله در پهنه الحمد لله حرکت می کنیم ؟ اگر چنین نباشد بازهم شب نیمه شعبان دیگری برما خواهد گذشت بدون آنکه از آن بهره کافی و وافی برده باشیم . برای شیعه امیر المومنین و فرزندانشان و آخرین ولی این شجره حجت بن الحسن العسگری اگر باور محکمی در هر لحظه وجود نداشته باشد دیگر شیعه محسوب نمیشود . به پاسخ عارف توجه بفرمایید که گفت : ما وقتی نشسته ایم میدانیم که نشسته ایم . و وقتی راه میرویم میدانیم در حال راه رفتن هستیم . کاری با گذشته و آینده مان نیست . در آنها گمشده نیستیم . آیا هنگام دعا و ذکر، خواندن قرآن میتوانید در همان فعلی که به آن مشغولید قرار بگیرید و باقی بمانید ؟ یا اینکه بازهم به گذشته سفر میکنید و افسوسها و حسرتها و سختیها را با خود به سختی می کشیم و می آوریم ؟ یا برای آینده ای که هنوز نیامده وتکلیفش معلوم نیست آیا اندوهگین و نگران میشویم ؟ چیزی که امروزه در جامعه حداقل در سرزمین من و مردم ما بسیار به چشم میخورد و این فقط برخاسته از مومنینی است که در ظاهر شیعه و مومن و در قلب شیعه قرار ندارند . شیعه تابع ولایت باید همانند آن عارف حرکت کند . در هر لحظه ای که عبورمیکند بداند امامی و سرپرستی او را می بیند و مراقب اوست آنوقت به گونه ای زندگی میکند که ایشان ظاهر یا غایب باشند فرقی برایش نداشته باشد . درروزگارسخت امروز تکلیف بر گردن مردمی که در این زمان زندگی میکنند بسیار سنگین است . چون هم باید پهنه باور خویش را گسترش بدهد و هم باید در پهنه باورشان نسلی که در حال رشد است بتواند جولان دهد و تکلیف خویش را بیابد . این مسئولیت سنگین را فقط کسانی از عهده اش بر می آیند که هرزمان در همان لحظه زندگی میکنند و در همان ماجرای همان لحظه بسر میبرند و در هر لحظه میدانند که دوچشم تیزبین آنها را می نگرد و از زیر این چشمان عبوری نخواهد بود . در این روزگار لازم نیست که سر دربیاوریم که خدا چطور میخواهد مشکلات من و شما را حل کند ؟ این مسئولیت خداست . حل مشکلات ما به هر نحوی حتی اگر در چشم ما غیر ممکن است مسئولیت خداست . کار من و شما نیست . کار من و شما این است که به خدا ایمان و اعتقاد داشته باشیم . کار ما این است که با ایمان و انتظار زندگی کنیم و موقعیتی را که در آن بسر می بریم فقط به خدا بسپاریم . فقط به خدا اعتماد کنیم . خدای ما خداییست ما فوق طبیعی . ما فوق طبیعی میتواند آنچه را که بشر قادر به انجامش نیست به انجام برساند . مافوق طبیعی محدود به قوانین طبیعت نیست . بارها اتفاق افتاده الان هم اتفاق می افتد در آینده نیز چنین خواهد بود که در زندگی دفعتا متوجه میشویم که خداوند کارهایی در زندگیمان کرده که خود به تنهایی قادر به انجامش نبودیم و بازهم فریب شیطان را میخوریم و از خدایی که مافوق طبیعیست میخواهیم خدایی طبیعی بر سطح زمین ابداع کنیم وهمین سبب شکست ماست . بگذاریم خداوند آنچه را که مربوط به خودش میباشد و مسئولیت خداوند است انجام دهد . کار ،کار خداست . کار ما نیست . کار ما فقط این است که با ایمان و انتظارزندگی کنیم و در ایمان و انتظار در هر لحظه بسر ببریم . شب نیمه شعبان است . شب را هر چقدر میتوانید به ذکر و دعا بپردازید . حتی بالاتر از ذکر و دعا به تفکر در جهان هستی بپردازید . به تفکر در بودن و سیطره امامی که همه هستی در وجودش و در پنجه قدرتش قرارداده شده . امامی که خداوند اورا مامور بر انجام چنین کاری فرموده .
روزهای سختی را میگذرانیم . بسیار سخت . پراز لحظات پراسترس و اضطراب و اگر که نخواهیم خود را در این روزها در لحظه و در پناه چنین بزرگواری قرار ندهیم معلوم نیست عاقبت ما چه خواهد شد ؟ آنچه که میدانم و آنچه که تا به امروز با پوست و گوشت وتک تک سلولهایم درک کردم این است . در دنیا من بنده هستم و تنها وظیفه ام بنده گیست و بنده در آنچه که بر او از جانب خالقش امر گشته باید مطیع باشد . جز اطاعت هیچ کار دیگری ندارد و خدایی کردن مخصوص پروردگار یکتاست . ولی بودن مخصوص امامیست که در پهنه هستی بودنش همه جا و همه نقاط است . امشب راس ساعت یازده با دعای فرجی که خوانده میشود همه باهم همراه بشویم . یکدل و یکزبان دعا را بخوانیم و درخواست کنیم و درخواست همگانی در یک زمان معین را باهم تجربه کنیم باشد که در مسائل و مشکلات و مراسم و مناسبتهای دیگر بتوانیم هرکدام در هر کجا که هستیم باز هم از این تجربیات خاص داشته باشیم . باهم دعا بخوانید و امشب را جدا از همه دغدغه های روز و روزهای قبل و روزهای بعد که نیامده است بسر ببرید . برای فرج مولا امام زمان بسیارزیاد دعا کنید که دنیا نیازمند حاکم اصلی خودش میباشد . عرصه روزگار روز به روز تنگ تر و سخت تر میشود چرا که اگر انسان درسختی قرار نگیرد از جا حرکت نمیکند . دست به دعا برنمیدارد . هر چه پیشتر رویم گذرگاه دنیا تنگ تر میشود و برای عبور از این تنگنا بطور حتم نیازمند راهنمایی بزرگ هستیم و اینجاست که مردم دنیا ، تازه میفهمند که به سرپرستی بزرگ نیازمندند . سختی را تحمل کنید چون عزیزی میگفت : باد با چراغ خاموش کاری ندارد . اگر درسختی هستی و دست و پنجه نرم میکنی ، دست وپا میزنی بدان که هنوز روشن هستی که باد عزم خاموش کردنت را دارد و خاموش نشو . خاموش نشدن با بارقه امید امکان پذیر است . اگر بارقه امید در دلها خاموش شود دیگر چراغی روشن نخواهد ماند و بارقه امید فقط و فقط با نور مولا امام زمان و باور وجود مبارکشان در دنیا و همراه بودنشان با ما میتواند دوام بیاورد . بارقه های امیدتان را شارژ کنید . پرنورتر ، مصمم تر ، راسخ تر و با امیدی بیشتربه حرکت در آیید . باشد که فتح و پیروزی عنقریب فرارسد .درپناه حق باشید .

دیدگاه‌ها   

 
0 #1 سیری 1398-02-03 07:44
بنام خدا
هله نومید نباشی که تورا یار براند گرت امروز براند نه که فردات بخواند
در اگر برتو ببندد مرو وصبر کن آنجا زپس صبر تو را او به سر صدر نشاند
*واگر بر تو ببندد همه ره ها و گذر ها ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
نه که قصاب به خنجر چو سر میش ببرد نهلد کشته خود را کشد آن گاه کشاند
چو دم میش نماند زدم خود کندش پر تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند
به مثل گفتم این را و اگر نه کرم او نکشد هیچ کسی را وزکشتن برهاند
همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد بدهد هرد جهان را و دلی را نرماند
دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش به کی ماند به کی ماند به کی ماند به کی ماند
هله خاموش که بی گفت از این می همگان را بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند


مولانا (دیوان شمس)
نقل قول کردن
 

نوشتن دیدگاه