منو

شنبه, 03 آذر 1403 - Sat 11 23 2024

A+ A A-

مباحثه ای از امام رضا(ع)

بسم الله الرحمن الرحیم

من یک بخش از گویش آقا امام رضا را در مجلس مأمون برای شما آوردم، گفتم شاید این کمک کند که ما نوع سخن گفتن را بیاموزیم، یادتان است در قرآن سخن گفتن حضرت یوسف را در این چند ماه چندبار مثال زدم؟ مطلب را از کتاب "عیون اخبار الرضا جلد 2" آورده ام، باب 26 سند متن از حسن ابن جهم است: روایت کردند که روزی به مجلس مأمون وارد شدم حضرت رضا در آنجا بودند و علمای علم کلام و فقها از هر فرقه و طایفه ای در آن مجلس بودند، یکی از آنها از حضرت سؤال کرد و گفت یا بن رسول الله، به چه دلیل امامت برای مدعی آن ثابت می شود؟ چطور ثابت می شود شما امامید؟ یا امام قبل از شما امام بود؟ امام فرمود به نص و دلیل، سائل پرسید دلالت امام در چیست؟  فرمودند: در علم و دانش و مستجاب شدن دعای او، گفت وجه خبر دادن شما به چیزهایی که بعداً واقع می شود به چه چیز است؟ شما چطور از اینده یا اتفاقاتی که می افتد خبر می دهید؟ فرمود: از راه آن علم معبودی که از رسول خدا به ما رسیده است صحیفه ی جامعه ای است که در آن حضرت رسول نوشته اند، به دست آقا امیرالمؤمنین ایشان هم نوشته اند و الان هم در نزد امام زمان است، سائل گفت: به چه چیز از نیات قلبی مردم آگاهی می یابید؟ فرمود: مگر به تو این خبر نرسیده که رسول خدا فرمود از فراست مؤمن بپرهیزید زیرا او به نور خداداد نظر می کند، مرد گفت: شنیده ام، فرمود: مؤمنی نیست مگراینکه فراستی ست مر او را ،که با نور خدایی باطنش به مقدار ایمان و مبلغ بینش و هوشیاری و دانش خود به جهان می نگرد، (گفتند چه کسانی؟ گفتند مؤمن، مؤمن باش برای شما هم می شود، )و خداوند جمع کرده است در ما امامان به اندازه تفرسی که به همه مؤمنین  داده، (هر آنچه که همه ما ان شاءالله  مؤمن باشیم داشته باشیم )همه را داده به امامان و خود در کتاب محکمش فرموده است، "اِنَ فیِ ذَلِک لِلاَیات لِلمتوِسَمین" آیه 75 سوره حجر، بدرستی که در این نشانه هایی ست برای متوسمین، یعنی کسانیکه به علائمی نظر کنند و از آن علائم حقیقتی را درک کنند و اولین فرد از متوسمان رسول خدا بود، سپس امیرمؤمنان، آنگاه حسنین از پس ایشان امامان از اولاد حسین (ع) تا روز بازپسین و قیامت، حسن ابن جهم گوید چون امام این سخن بگفت مأمون رو بدو کرد و گفت ابی الحسن سخنت را برای ما ادامه بده از آنچه که خداوند به شما خاندان اهل بیت عطا فرموده ما را نیز بیافزا، (مامون عجب خواب و خیال است؟ فکر می کند فقط با شنیدن مگر می شود مؤمن شد؟ می گویم فلان ذکر خوب است فوری در دفاترشان می نویسند، مهم اینست که بتوانید عمل کنید و جنم داشته باشید، قابلیتش را داشته باشید، نداشته باشید که نمی شود، )حضرت فرمود به راستی که خداوند عزوجل ما را به روح مقدس و مطهری از جانب خود مؤید فرموده که آن فرشته نیست و با هیچکس از گذشتگان نبوده مگر با رسول خدا، آن روح با امامان از ما هست و آنان را یاری و هدایت می نماید، و موفقشان می دارد، آن (روح) عمودی ست از نور میان ما و خداوند عزوجل، مأمون به او گفت ای ابی الحسن به من خبر دادند که جماعتی درباره شما غلو و زیاده روی می کنند و از حد می گذرد امام فرمود: پدرم موسی بن جعفر  او از پدرش جعفر بن محمّد(ع) او از پدرش محمّد بن علی(ع) او از پدرش علی بن الحسین علیهما السّلام او از پدرش حسین بن علی(ع) او از پدرش امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب(ع) و او از رسول خدا روایت کرده است، کلامها در همه یکسان، روایت کرده است که آن حضرت فرمود: مرا از آنچه حق و حد من است بالاتر نبرید، زیرا خداوند تبارک و تعالی مرا عبد قرار داده و پیش از آنکه رسول قرار دهد در کتاب خود فرموده: سوره آل عمران آیات80 و 79، مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ ﴿۷۹﴾ وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۸۰﴾ "هیچ بشری را که خداوند بر او کتاب و حکمت فرستاده است و او را به نبوت برگزیده نمی رسد که پس از آن به مردم بگوید بندگان من باشید، مرا پرستش کنید نه خداوند را بلکه پیامبران بر حسب وظیفه خود به مردم می گویند خدا را بپرستید کاملاً در آموختن بکوشید و عمل کنید و آنچه را که آموخته اید از کتاب به دیگران بیاموزید (حضرت وظایف ما را می گویند) و امر نمی کنند شما را که فرشتگان و انبیاء را پروردگار خود بدانید چگونه ممکن است آنان شما را به کفر بخوانند پس از آنکه به خدای یگانه ایمان آوردند، "گفتگو را توجه می کنید؟ امام است، وقتی این را به او گفتند برنگشت بگوید کی؟ غلط می کند، من و شما می گوییم، غلط کرد، بیخود کرد، ادله قرآنی می آورد امام، چقدر گفتگویش با ما فرق می کند؟ ما چقدر فاصله داریم، همین امامی که داد می زنیم می گوئیم آقا جان به دادمان برس، تو ضامن آهویی نمی خواهی ضامن من باشی؟ ببینید ما چکار می کنیم؟
و علی علیه السلام فرموده : دوطایفه در باره من خودشان را هلاک کردند و مرا گناهی نیست . یکی دوست تجاوزگر و افراط کار که رعایت حدود اشخاص را نمیکند دیگری دشمنی که دشمنی را از حد گذرانده و ما بیزاری میجوییم وبه خداوند تبارک و تعالی پناه میبریم از کسی که درباره ما غلو کند . ما را از حد بندگی خدا بالاتر برد و بعد از آن آیاتیست که در باب حضرت عیسی در قرآن آمده و گفتگوی خداوند در مورد ایشان که عیسی پیامبری بود از جانب ما و ما ایشان را فرستاده بودیم . قسمتی از آیه 172 سوره نسا. لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْدًا لِلَّهِ و خداوند میفرماید : عیسی بن مریم باکی ندارد و ابا و امتناع هرگز نمیکند که خدا را بنده باشد . (پیامبر، خدا را بنده است . من و شما چرا خدا را بنده نیستیم ؟ به ما چه رسیده که خدا رابنده نیستیم ؟ در دنیا همه چیز را بنده هستیم اما خدا را بنده نیستیم .) پس هر کس برای پیامبران خدایی قائل باشد یا برای امامان ربوبیتی مدعی گردد یا نبوت ایشان را معتقد شود یا در حق غیر ایشان پیشوایی و امامت قائل گردد ما از او بیزاریم . امام از کسی که چنین افکاری را با خودش داشته باشد برائت میجوید ، هم در دنیا و هم در عالم آخرت . پس مامون پرسید که شما درباره رجعت چه میفرمایید ؟ امام فرمود : آن بجا و حق است . در امتهای پیشین هم بوده . قرآن مجید هم بدان ناطق است . رسول خدا هم فرموده : هر چه در امتهای سابق اتفاق افتاده در این امت نیز اتفاق می افتد . (یعنی ما هم مثل مسیحیها میشویم ؟ میرسیم به سه خدایی ؟ در آن امت اتفاق افتاده . خدا آن روز را نیاورد . چه کنیم که آن طور نباشیم ؟ چطور حرکت کنیم ؟) در این امت نیز اتفاق خواهد افتاد بی کم و کاست و بدون تفاوت . و فرمود : هر گاه مهدی امت از اولاد من خروج کند عیسی بن مریم نازل شود . پشت سر او با او نماز گزارد وفرمود اسلام با غریبی شروع شد و بزودی که به غربت بازگردد . (یک ذره خوب نگاه کنید . پس خوشا بحال غُربا . )پرسیدند : یا رسول الله سپس چه خواهد شد ؟ فرمود : سپس حق به صاحبش برخواهد گشت . مامون گفت : یا ابالحسن در باره تناسخ و قائلین به تناسخ چه میگویید ؟ امام فرمود : هر کس قائل به تناسخ باشد ( کتابهای نوین خوان حواسهایتان را جمع کنید ) به خداوند بزرگ کافر و بهشت و جهنم را تکذیب کرده . مامون پرسید : نظر شما درباره مسخ شدگان چیست ؟( باز این هم نکته مهمی است که من خیلی توی جامعه و توی این رد و بدلهای فضای مجازی گاها می بینم . )حضرت فرمود : اینان قومی بودند که خداوند بر ایشان غضب کرد و مسخ شدند . سه روز زنده ماندند و سپس هلاک شدند . تولید نسل هم ننمودند . بعد از مسخ شدن تولید مثل هم ننمودند . پس آنچه در دنیا از میمونها ، خوکها و غیر آنها دیده میشود آن حیواناتی هستند که نام مسخ شدگان را برآنها نهادند . و نیز آن حیواناتی که استفاده خوراک و هر نوع استفاده دیگری از آنها حرام است . (گرد این گفتگوها نگردید . این گفتگوهایی که پخش میشود شبهه دارد . )کلام صریح امام است . مامون گفت : خداوند مرا پس از تو زنده نگذارد ای اباالحسن . (این از آن دروغهای زیادی  است که ما به هم میگوییم . او هم به امام قالب کرد . بعد از تو مرا زنده نگذارد . چه دروغگو!) به خدا سوگند علم صحیح یافت نمیشود مگر نزد شما خاندان و علوم همه پدرانت یکجا به تو رسیده است. خداوند از اسلام و اهلش تورا جزای خیر دهد . حسن بن جهم میگوید : این جای صحبت که رسید امام بلند شدند از مجلس مامون خارج شدند . میگوید : دویدم دنبالشان رفتم که دیدید آقا ، مامون چطور شما را تعظیم و تکریم کرد ؟ چطور شما را بالا برد و اجر گذاشت ؟ گفت : خیلی باور نکن که به دست او من کشته خواهم شد اما تا من نمردم و از دنیا نرفتم این مطلب را پخش نکن .
( مواظب ابراز دوستیهایتان باشید . من تا آخر عمرم با تو هستم . از تو جدا نمیشوم . من همیشه با تو هستم . خیلی زود بواسطه اعمالمان بینمان فاصله می افتد . مراقب باشیم . الان هم افتاده . هنوز چیزی نیست . خیلی نازک است . هنوز شکاف عمیق نیست . باید عمیق بشود تا همه حسش کنند. )

نوشتن دیدگاه