منو

پنج شنبه, 01 آذر 1403 - Thu 11 21 2024

A+ A A-

گلهایی از بوستان کلام امیرالمومنین ع بخش دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

طبق گفت و گوی شب گذشته امشب هم سری بزنیم به مخزن در و گوهر کمیاب و سعادت آفرین انسانها بنام نهج البلاغه که کلام امیرمومنان علی (ع) است امشب از کلام امام در این بخش استفاده کردم در سود وزیان بعضی از خوی ها و خصلت ها :

می دانید آدم ها دارای خصلت های مختلف و خلق و خوی های متفاوت هستند که هیچ وقت هم نمی توانیم بگوییم این گناه است ،ولی یک سود و زیان هایی برای خودش دارد امشب می پردازیم در قسمت اول به همین ماجرا .
1_امام فرمودند هرکه در عیب خود بنگرد از عیب دیگران باز می ماند چرا؟ چون به اصلاح عیب و زشتی خودش می پردازد هیچ کس دوست ندارد زشت باشد اگر شما در آینه ی قدی خودت را ببینی که لباس شما کج وایستاده با همان لباس بیرون میروی؟امکان ندارد اول می ایستید لباس خود را صاف می کنید و مرتب می کنید عیب آن را می گیرید بعد بیرون می روید. اگر آدم ها به جای دیگران به عیب خودشان نگاه کنند هرکسی مال خودش را ببیند و وقتی عیب را متوجه شد تلاش می کند این عیب را برطرف کند و وقتی تلاش بر این کار کرد دیگر وقتی ندارد عیب دیگران را نگاه کند فقط خودش را نگاه می کند .
2_هرکس به روزی که خدا داده خشنود باشد به آنچه که از دست داده اندوهگین نمی شود خدا همسرم را رحمت کند بیست سال پیش یک معامله ای کردیم با یک جوانی ،خدامی داند لللهی در راه خدا این معامله را کردیم و سند نگرفتیم گفتیم جوان است بگذار ملک برای خودش شود اعتبار او بالا برود .50 درصد آن ملک برای ما است بعدها دست و بال او باز شد سهمیه ی ما را می خرد و ما هم در نهایت به سودمان می رسیم خورد و رفت همسرم می گفت پولی که رفته نگرانی ندارد ما با برادرم در این پول شریک بودیم برادرم می گفتند این چه حرفی است یک آدمی این جوری کلاهبرداری کند همسرم گفت این پول مال ما نبوده اگر مال ما بود در جیب ما می ماند هیچ کس نمی توانست آن را برداشت کند حالا که رفته ، رفته من فقط دلم برای او می سوزد که بعداً روز حساب و کتاب می رسد چطوری می خواهد این حساب کتاب را پس بدهد. هرکس به روزی که خدا داده خشنود باشد به آنچه که از دست داده اندوهگین نمی شود چرا؟ چون به آنچه که از روزی به دست او آمده در دستش می ماند و چون در دست او می ماند نشانه ی این است که روزی او همین قدر بوده و آنچه را جست و نیافت یا اینکه بدست آورد و از دست داد مثل حکایت ما می داند روزی او نبوده حرص و جوش اضافه نمی خورد .
3_ هرکسی شمشیر ستم از غلاف بیرون کشد بسیار ستم کند به همان شمشیر کشته می شود هم دنیا و هم آخرت او تباه می شود خب ما که شمشیر کش نیستیم چاقو هم دست مان نمی گیریم اما یک زبان داریم به قدرت خدا به اندازه ی لشگر معاویه شمشیر دارد همه چیز از آن بیرون می آید این چرا این طوری است؟ این چرا اینجاست؟این چرا همچین کرد؟این چرا به شوهر خود نمی رسد؟ او چرا زن خود را این طوری می گرداند؟دائم داریم کار می کنیم زبان شمشیر ستم هست خیلی جاها اگر از داخل غلاف ستم بیرون بیاید آن وقت ستم می کند دائم ستم می کند دائم عیب جویی می کند دائم تهمت می زند دائم بهتان می زند دائم دروغ می گوید دائم آدم ها را با پنجول می خراشد چرا؟چون شمشیر او از غلاف در آمده لب تیز آن آزاد است هرکاری دلش بخواهد می کند .با همان شمشیر هم کشته می شود صبر خدا زیاد است ولی بالاخره با همان وضعیت یکی پیدا می شود حساب و کتاب او را روی دستش می گذارد به آن بهتان می زند به آن تهمت های بد می زند آتشش می زند ،دنیای او سوخت آخرت او هم که سوخته چون کار بدی کرده است.
4_هرکس بی اسباب کافی در کارهای سخت بکوشد رنج هم بکشد با قضا و قدر درهم آمیخته و هلاک شود من آدم می شناسم که به نان شب محتاج است یعنی امروز کار کند شب میخورداگر کار نکند شب ندارند بخورند بچه هم دارد زندگی هم دارد ،پول به او دادم یک مقدار کوچک پس انداز کرده است . فلانی از راه رسیده و گفته است که من می خواهم ماشین رختشویی بخرم ، رخت می شویم دست هایم درد می کند ، پول ندارم . بلافاصله 2 میلیون تومان به او داد . قرض الحسنه یا به عبارت دیگر در شرایط زندگی آنها قرض پس نده . بعد فکر کن بچه اش دندان درد دارد ، از دندان درد شب ها نمی خوابد . شما چی فکر می کنید ؟ فکر می کنید کارش خوب است ؟ نه . هرکسی بی اسباب کافی ، در کارهای سخت بکوشد . رنج هم بکشد . قضا و قدر آدم ها را به هم ریخته است . هم مال خودش را و هم مال آنها را . آن وقت چی می شود ؟ هلاک می شود .
5- هرکسی خود را در گردآب های سختی و رنج بیفکند یعنی با ناتوانی به کار بزرگ و سخت دست بیاندازد ، غرق می شود . دکتر به من می گوید که اگر بیشتر از 2 کیلو برداری خطرناک است . بعد میزناهارخوری ما آمده بود وسط تر ، کلافه شدم . بچه ها هم نبودند که بگویم این را جابه جا کنید . به این خانمی که پرستار من است گفتم بیا سرش را بگیریم و هول بدهیم . او یک خورده من را چپ چپ نگاه کرد و گفت حاج خانم ، گفته 2 کیلو برندار . یک چیز به این سنگینی را می خواهی با من جابه جا کنی . خب اگر کرده بودم دوباره با کمردرد می خوابیدم . حسابی هم می خوابیدم . چه بسا یک دفعه به یک جایی می رسید که دیگر از کمر به پائین نمی توانستم تکان بخورم. هرکسی خودش را در گردآب های سختی و رنج بیفکند یعنی با ناتوانی به کار بزرگ و سخت دست بزند ، غرق می شود .
6_هرکسی در جاهای بد داخل شود ، مردم به او بدگمان می شوند . هرچند کار بد نکرده باشد . آن اوایل و روزهای اولی که من کارم را شروع کرده بودم ، استادی داشتیم . ایشان در ارتباط با ارواح ید طولایی داشت . بعدها من کاملاً بعد از یکی دو سال از ایشان جدا شدم ، چون دیدم نمی شود . این مسیر من نیست . ایشان در مجالس رقص و طاغوتی و همه گیلاس به دست شرکت می کرد . به او می گفتم آخر استاد گیلاس مشروب را که به دستت می دهند چه کار می کنی ؟ می گفت گیلاس مشروب را دستم نگه می دارم ، همچین که رویشان را برگرداندند می ریزم پای گلدان . نمی خورد ولی بدنام بود . که در مجالس فسق و فجور شرکت کرده است . نمی توانی در مجلس ناجور شرکت کنی و بعد بگویی من نیستم . من نبودم . من اصلاً از این تبار نیستم . تو آنجا نامت نوشته شد .
7- هرکسی زیاد حرف می زند ، زیاد خطا و اشتباه در کلامش زیاد می کند . چرا ؟ خب طبیعی است . وقتی موقع گفتن تند تند تند تند تند حرف می زنی اصلاً فرصت اینکه فکر کنی چی داری می گویی نداری . پس اشتباه کنی کاملاً طبیعی است .
8- هرکسی بسیار خطا و کار زشت می کند ، شرمش کم می شود . من بارها به بچه ها گفتم این واژه های به نظر من مستهجن اینترنتی را به کار نبرید . چه اتفاقی می افتد ؟ شرم شما کم می شود . چون کار زشت پیشه ی شما می شود . تکه کلامتان می شود . و هرکسی شرمش کم شد ، حیایش کم شد . پرهیزگاری و دوری از گناه برایش کم می شود . چون همه چیز دیگر عادی می شود . چرا ؟ چون بی حیا از انجام کارهای ناشایسته باکی ندارد . هرکسی تقوا و پرهیزگاری اش کم شد ، اولین مرحله دلش می میرد . دلش جای کی بود ؟ خدا .!گفت من کجا هستم ؟ گفت در قلب مومن . هرکسی پرهیزگاری و تقوایش کم شود ، دلش می میرد . یعنی از رحمت خدا دور می شود . زیرا زنده دل بودن آدم ها بستگی دارد به میزان تقوایشان . پرهیزشان از گناه . هرکسی دلش بمیرد در آتش می رود . داخل آتش . چون بهشت جاوید خداوند برای دل مرده ها نیست . راهی به بهشت نخواهند داشت.
9- هرکسی زشتی های مردم را بنگرد و پسندیده هم نداند ، واه واه واه . دختره را دیدی چه جوری لباس پوشیده بود ؟ آخ . خیلی زشت است . دیدی خانمه در ملا عام چه جوری می خندید ؟ خیلی زشت است . اما خودش در جای دیگر همان کار را انجام می دهد . همان لباس نامناسب را برای دخترش می خرد . همان خنده ی نامناسب را در جمع و در میان مردهای نامحرم می کند . چنین کسی را امیرالمومنین ، می گوید احمق و نفهم . می گوید همچین آدمی هم احمق است و هم نفهم است . چون وقتی به زشتی یک عملی واقف بودی ، اما خودت انجام دادی ، این از مشخصه های نفهمی و کم خردی است .
10- قناعت یعنی خشنود بودن به بهره خود از دنیا . دارایی است که هیچ وقت نیست نمی شود . ببینید آقا چطور قناعت را تعریف می کند . می گوید آن کسیکه به هر چیزی از دارایی دنیا دارد ، خشنود است ، آدم قانعی است . و این سرمایه ای است این قانع بودن که هیچ وقت از بین نمی رود .
11- هرکسی مرگ را زیاد یاد می کند به کم از دنیا خشنود است . غفلت از مرگ است که حرص به دنیا را می آورد . اگر زیاد حرص می زنی برای مال، بدان که از مرگ غفلت کرده ای .
12- هرکسی بداند گفتار او از روی کردارش است ، آنچه می گوید به آن رفتار می کند نتیجه گفتارش کم می شود . وقتیکه آدم عملش با گفتارش یکی نیست ، حرفش را زیاد می زند ولی عملکرد ندارد . اما اگر این را بفهمد آرام آرام ، لااقل زبانش را می بندد . لااقل گفتارش را کم می کند . مگر آنچه که به آن تصمیم گرفته تا انجام بدهد . وقتی حرف می زند که تصمیم گرفته که حتماً عملی کند .
13- ای فرزند آدم . امروز برای روزی فردا اندوهگین نشو . زیرا اگر فردا از عمر تو باشد خدا روزی تو را در آن فردا می دهد . چه خبر است . پس برای نیامده افسرده نشو .
۱۴- زیان ناسپاسی، هر کس مصائب و اندوه های کوچک را خیلی برای خودش بزرگ کند خداوند او را به بزرگترین گرفتاریها دچار می کند این را گنده می بیند یکی دیگر می گذارد رویش می گوید حالا گنده تر را ببین، زیرا بزرگ شمردن اندوه کوچک دلیل بر راضی نبودن بر قضا و قدر الهی ست و همین باعث می شود که بلا و اندوه بسیار شود اما اگر آدم بر مصیبت و اندوهی که پیش آمده خدا را سپاسگزار باشد آمادگی دفع بلا را پیدا می کند.
15- بزرگترین پشیمانی ها روز قیامت است چه پشیمانی؟ پشیمانی و افسوس مردی که از راه حرام پول درآورده بعد از این مرد یک کسیکه این را به ارث برده حالا در راه حلال دارد خرج می کند، می زند بر سرش چرا که او که ارث برده و در راه حلال خرج کرده بهشت می رود و او با پول خودش یکسره می رود جهنم،‌به پولی که درمی آورید توجه کنید.
16- بردباری و صبر پرده پوشاننده عیبهاست عقل شمشیر بٌرنده نفس اماره ست پس عیبهای خودتان را خصلت تان را با بردباری صبر بپوشانید،‌ هوا و خواهشهای نفستان را با عقل بکشید.
حضرت در بیچارگی انسان فرمودند: ذلیل و بیچاره فرزند آدم عجلش پنهان است نمی داند کی می میرد؟ (کاش می دانستیم کی می میریم لااقل خودمان را جمع و جور می کردیم،) بیماریها و دردهایش پنهان است،( یعنی همیشه در معرض پیشامدها و بیماری های ناگوار است و نمی داند سرطان دارد ،‌یک وقت خبردار می شود که تمام وجودش را گرفته، اگر زودتر می دانست زودتر می رفت دکتر،‌ اگر می دانست ترمز ماشینش خراب است اول می برد تعمیر می کرد بعد سفر می کرد، ‌اما نمیداند و آگاهی ندارد، این آگاهی در وجودش به دلیل رفتار و عملکردش نیست، عملش نگاهداری می شود، یعنی چه؟ یعنی هرکاری که می کند ذره ذره در نامه اعمال نوشته می شود حتی اگر خودش عملش را فراموش کند، ما یادمان میرود خیلی جاها چه کارها کردیم ما یادمان می رود خدا که یادش نمی رود همه را می نویسد، همه در نامه ی اعمالمان است،‌ یک پشه آدم را دردناک می کند، آدم را یکهو می بینید زبانتان را پشه زد، بالای پلک چشمتان را پشه زد، دردی می گیرد نگو و نپرس،‌ آب در گلویش گیر می کند،‌ نشده تا حالا آب در گلویتان گیر کند؟ می گوید آب خوردم در گلویم شکست، نشده تا حالا؟ این آدم به این گندگی به این توانایی گاهی اوقات اینقدر بد است که می میرد طرف نمی تواند کاری کند،‌ عرقش بد بو می شود نمی تواند جلوی بد بو شدن این عرق را بگیرد،‌یک دنیا اسپری می زند پودر میزند اینرا می زند حمام می رود بازهم همان بو را می دهد حالا شایسته است چنین کسی با این همه ضعف و ناتوانی گردنکشی کند و به خودش بنازد واقعا جا دارد؟ از مادربزرگ پرسیدم بابا بزرگ تا حالا برایت گل خریده گفت نه ننه ولی تمام دامنهایی که برایم خریده گلدار بوده، عشق یعنی درک کردن آنچیزی که هست،‌نه انتظار ان چیزی که نیست، آیا ما به وقت درک کردیم عشقها را؟ یا همیشه به دنبال آن چیزی بودیم که می خواستیم باشد و نبود و آنچه را که داشتیم به خاطر آنچه که نداشتیم هم ضایع کردیم و از دست دادیم کلام امیرالمومنین است از من گله نکنید.
خنده باید زد به ریش روزگار
ورنه دیر یا زود پیرت می کند
سنگ اگر باشی خمیرت می کند
شیر اگر باشی پنیرت می کند
باغ اگر باشی کویرت می کند
شاه اگر باشی حقیرت می کند
ثروت ار داری فقیرت می کند
گاز را بگرفته زیرت می کند
عاقبت از عمر سیرت می کند
گر زدی قهقه به ریش روزگار
ریش را چرخانده شیرت می کند
دل به تو داده دلیرت می کند
خویشتن فرش مسیرت می کند
عشق را نور ضمیرت می کند
خاک اگر باشی حریرت می کند
کوروش ار باشی کبیرت می کند
رستم ار باشی امیرت می کند
آشپز باشی وزیرت می کند
پس بخندید و بخندانید هم
خنده دنیا را اسیرت می کند.
این چهره های عبوس را بگشایید این خشمها را به هوا بدهید ببرد بگذارید صورتهایتان پر از خنده امید و شادمانی باشد، نگران نباشید خیلی زود افقی ات می کنند می گویند لا اله الا الله، می برند، یادتان باشد برای من اگر آمدید لا اله الا الله گفتید خنده کنید گریه نکنید، چون تازه از دست دنیا خلاص شدم اما همین دنیا را با همه شرایط با همه ناتوانی های جسمی ام با همه دلتنگی هایم به رویش می خندم به عشق همه شما زندگی می کنم، به عشق بچه هایتان زندگی کنید تا می توانید از خودتان به آنها ببخشید چرا ایستادید بمیرید از شما ارث ببرد تا خودتان هستید به او بدهید او استفاده کند شما نگاه می کنید حض میبرید، امروز اگر می توانی به بچه تان بگویید دوستت دارم فردا ممکن است دیگر نباشید که به او بگویید به عروستان بگویید دستت درد نکند مادر زحمت می کشید برای بچه هایت غذا می پزی به شوهرت می رسی به خانه ات می رسی خیلی ممنونم دیشب بیرون بودم آمدم داخل دختر و دامادم من و مادرم را آوردند دیدم پسر بزرگم دم در حیاط است با اینکه گفتم من با اینها می روم تحمل نکرد آمد که کمک بدهد، وقتی آمدیم بالا در راه پله گفتم مادر دست شما درد نکند خداوند اجر دو دنیا و پاداشش را به تو بدهد به همسرت هم بدهد چون اگر او ناراضی باشد به سادگی نمی توانی بیایی به من برسی، اجر پاداش تو را به او هم بدهد به هم دیگر برسید به خدا کیفی دارد وقتی به هم می رسید، عشقی دارد وقتی آدم می تواند بر یکی یک کاری کند حض کنید و این حض را به همه منتقل کنید بگذارید دیگران هم ببینید شما چقدر خوشید چقدر کیف می کنید آنوقت آنها هم تشویق می شوند و این کار را می کنند تا وقت دارید بروید و همدیگر را ببینید خیلی زود وقت تمام می شود و خلاص، فرصت تمام میشود.

نوشتن دیدگاه