بسم الله الرحمن الرحيم

بحث امروز را با کلام آقا امیرالمومنین (ع) شروع می کنیم و انشاء الله ادامه می دهیم . زیرا فکر کردم هیچ کلامی زیباتر از کلام آقا برای امروز نخواهد بود و برای همیشه و هر روز .
خطبه 28 ، این خطبه را حضرت در یکی از روزهای عید فطر ایراد فرمودند . پس از حمد و ستایش الهی ، همانا دنیا روی گردانده است . (من نمی گویم ، امیرالمومنین (ع) فرمودند . انگار که همین الان آقا نشسته اند و ما در محضر ایشان هستیم .) فرمودند پس از حمد و ستایش الهی ، همانا دنیا روی گردانده است . وداع خویش را اعلام داشته است . (وقتی دیشب نهج البلاغه را نیت کردم و برداشتم تقریباً ساعت 12:30 بود ، باز کردم این خطبه آمد . فهمیدم که این باید خوانده شود . حتماً کلامی دارد که به درد امروز می خورد . )همانا دنیا روی گردانده و وداع خویش را اعلام داشته است . آخرت به ما روی آورده است . پیشروان لشکرش نمایان شده است . آگاه باشید ، امروز روز تمرین و آمادگی ، فردا روز مسابقه است . پاداش برندگان، بهشت کیفر عقب ماندگان ،آتش است . آیا کسی هست که پیش از مرگ از اشتباهات خود توبه کند ؟ (ما دائم گفتیم توبه کنید . )آیا کسی هست که پیش از مرگ از اشتباهات خود توبه کند ؟ آیا کسی هست که قبل از فرارسیدن روز دشوار قیامت اعمال نیکی انجام دهد ؟ آگاه باشید . هم اکنون در روزگار آرزوها هستید . (یادتان هست گفتم پسر و دختری که آرزو دارید یخچال سایدبای ساید در خانه داشته باشید ، فرش ابریشمی زیر پایت داشته باشید و مبلمان 25 میلیونی داشته باشید ، تو فقط در آرزوها زندگی می کنی . تو در دوران وصلت ، زناشویی و جفت بودن زندگی نمی کنی . )هم اکنون در روزگار آرزوها هستید که مرگ را در پی دارد . آرزوها هروقت بلند شد مرگش زود می رسد .( شوهر من می بایست اینجور ، اینجور ، اینجور باشد ، می زند اصلاً نمی تواند شوهر کند . زن من می بایست تحصیلاتش اینجور باشد و شغلش اینجور باشد . زنی گیرش می آید که از صدتا آدم شلخته ی زبان نفهم بدتر است .) هم اکنون در روزگار آرزوها هستید که مرگ را در پی دارد . پس هرکس در ایام آرزوها پیش از فرارسیدن مرگ ، عمل نیکو انجام دهد بهره مند خواهد شد . (می گوید تکلیف من چیست ؟ می گوید هیچ ، در دوره آرزوها به جای آرزوهای اینچنینی تلاش کن عمل نیک داشته باشی .) مرگ او را زیانی نمی رساند و آن کس که در روزهای آرزوها پیش از فرارسیدن مرگ کوتاهی کند زیانکار و مرگ او زیانبار است . همانگونه که به هنگام ترس و ناراحتی برای خدا عمل می کنید در روزگار خوشی و کامیابی هم عمل کنید . آگاه باشید ، (امیرالمومنین (ع) می فرمایند من نمی گویم . من فقط صدای رسایی هستم .) آگاه باشید ، هرگز چیزی مانند بهشت ندیدم که خواستاران آن در خواب غفلت باشند . و نه چیزی مانند آتش جهنم که فراریان آن چنین درخواب فرو رفته باشند . آگاه باشید . آن کس را که حق منفعت نرساند باطل به او زیان می رساند . آن کس که هدایت ،راهنمای او نباشد ، گمراهی او را به هلاکت خواهد افکند . (من با خیلی از شما صحبت کردم . به خیلی از شما توصیه ها کردم . بی احترامی دیدم . توهین شنیدم . حرف من را گوش نکردید . عیبی ندارد . ولی یادتان باشد آن کسی که هدایت راهنمای او نباشد ضلالت او را خواهد گرفت و او را به هلاکت می اندازد .) آگاه باشید . به کوچ کردن فرمان یافتید . (وقت کوچ کردن است . اگر در دیار کفر زندگی می کنید جایتان را عوض کنید . اگر زندگی تان زندگی کفرآمیز است نوع آن را عوض کنید . اگر دوستان شما دوستان باطلی هستند ترکشان کنید . اگر من بیچاره ای که اینجا هستم برای شما ضلالت و بدبختی می آورم بروید ، بروید . به من هم کار نداشته باشید . خودتان را نجات بدهید . ولی اگر خودتان در ضلالت ونادانی و گمراهی هستید چه وقت می خواهید کوچ کنید ؟ از خودتان کوچ کنید . هرکسی در بدبختی است . هرکسی در سختی است ، اول به خودش نگاه کند . چون خودش است که مایه ی ضلالت است . از خودتان کوچ کنید . بقیه اش را خداوند فراهم می کند .) آگاه باشید به کوچ کردن فرمان یافتید برای جمع آوری توشه آخرت راهنمایی شدید . (به خدا من خودم اینطور انتخاب نکردم . ولی همه آن چیزهایی که امروز گفتیم توشه آخرت است .) همانا وحشتناک ترین چیزی که برشما می ترسم هواپرستی و آرزوهای دراز است . پس از این دنیا توشه برگیرید تا فردا خود را با آن حفظ کنید .( الان گفتم . اینجا سختی می کشیم ، بدبختی می کشیم ولی کوتاه است . اما آنور برویم و همین بدبختی ها را بخواهیم بکشیم اما بی زمان ، ممتد و همیشگی ، چه خواهد بود ؟ می فرمایند امروز از این دنیا توشه برگیرید تا فردا در آن دیار خودتان را با آن حفظ کنید . )
ای پرسش کننده درست بنگر .( این بخشی از خطبه ی 91 می باشد که به خطبه اشباح معروف است . یک قسمت از آن خطبه است .) ای پرسش کننده درست بنگر .(گفتیم هرکسی که هدایت داشته باشد برنده است . هرکسی ضلالت و گمراهی داشته باشد بازنده است . خب می خواهیم بگوییم هدایت چه چیز است . من که نمی خواهم بگویم . از کلام امیرالمومنین (ع) می گویم .) ای پرسش کننده درست بنگر . آنچه را که قرآن از صفات خداوند بیان می دارد به آن اعتماد کن . از نور هدایتش بهره گیر . آنچه را که شیطان تو را به دانستن آن وا می دارد و کتاب خدا آن را بر تو واجب نکرده در سنت پیامبر و امامان هدایت گر نیامده است رها کن . علم آن را به خدا واگذار که این نهایت حق پروردگار بر تو است .
(می گوید که : ما باید به اینترنت برویم و همه جای آن را بگردیم ، آخرین فیلم های اکشن آن را هم ببینیم چرا؟می خواهی چه کاری کنی ؟می گوید : برای اینکه بدانیم در دنیا جه خبر است ؟در کتاب خدا گفته بود که شما بگرد هرچی آشغال در دنیا عرضه می شود پیدا می شود نگاه کن یعنی این را کتاب خدا گفته است؟کتاب خدا گفته است برای اینکه بفهمید مسائل شهوت پرستی ، فساد و فحشا در جهان غرب چه کار می کند؟فیلم های آن را بگیرید و ببیند.برای اینکه بی دینی را ترویج می دهند، شیطان پرستی را ترویج می دهند، به مردم یاد می دهند که خدایی وجود ندارد اینها در جهان قدرت های اهریمنی می باشد که بسیار هم قدرتمند است ، فیلم های آن را می سازند و به شما می دهند که ببینید تا از کل جهان باخبر باشید.که چی بشود؟شما چکاره این دنیا هستی ؟سنت پیغمبر دستور داده است ؟کتاب خدا به شما دستور داده است ؟نه نداده است .پس چه کسی به شما دستور داده است ؟ابلیس. ) بدان آنهایی که در علم دین استوار هستند خدا آنها را از فرو رفتن در آنچه بر آنها پوشیده است و تفسیر آن را نمی دانندو از فرو رفتن در اسرار نهان بی نیاز ساخته ، آنان را از این رو که به عجز و ناتوانی در برابر غیب و آنچه را که تفسیر آن را نمی دانند اعتراف می کنند ستایش فرموده است.( خدایا من نمی دانم بیشتر از این عقل من تشخیص نمی دهد من میروم آن را بخرم پول محدودی هم دارم نگاه می کنم لب پر نباشد، خراب نباشد و تمیز ساخته شده باشدخدایا من همین پول را دارم من را هدایت کن به چیزی دست ببرم و خرید کنم که برای من مفید باشد چون ندارم که دوباره بخرم . ببینید من چیزهای کوچک می گویم ، من از علوم بالا نمی گویم از چیزهای ساده در زندگی می گویم. می گوید : فلان جا کار برای من پیدا شده است بروم؟ بگویم برو یک ذره که اذیت بشود می گوید شما گفتی برو ، بگویم نرو می بینم اذیت می شود فردا می گوید بیکار ماندم چون شما گفتید . همیشه می گویم من نادانم ، من نمی دانم امشب نصف شب دو رکعت نماز بخوان با امام زمان (عج) حرف بزن حتی گاهی اوقات بی ادبی هم می کنم بگو یا امام زمان (عج) استادم گفته دنبال شما بیایم حالا انگار من چه تحفه ای هستم، گفته است بیایم پیش شما که از شما بپرسم یعنی این را به او می گویم که دل او قرص شود نه اینکه من کسی هستم ، بعد هم من می گویم من هم با شما نماز می خوانم. نیمه شب که می شود گاهی اوقات نماز را می خوانم گاهی اوقات هم که حالم خوش نیست رو به قبله ،لبه تخت می نشینم می گویم :یا امام زمان بنده، بنده خدای تو است شما ولی او هستی ، شما نگهبان او هستی، من فقط راه دادم چراغ دادم دست او بیاید خدمت شما. شما جواب اورا بده. بنده ای که نمی داند چه کاری باید انجام بدهد سراغ بزرگتر خود می رود خانم ، آقا ، بزرگترخود را بشناس ، هرکسی که بزرگتر شما نیست شما سراغ آن می روید.بزرگتر خود را بشناس.امیرالمومنین می گوید من نمی گویم خدا ستایش می کند کسانی را که به عجز خود اعتراف می کنند.بگو من نمی دانم ، یا امام زمان شما راه من را نشان بده .ای خدای من، کار من را به ولی خود بسپار.من نمی دانم باید چه کاری انجام بدهم.خودش راه را روشن می کند.) ترک ژرف نگری آنان، در آنچه که بر آنان واجب نداسته را راسخ بودن در علم شناسانده است ، (می پرسد :ما میمیریم در برزخ چند سال می مانیم ؟ مگر من رفتم برزخ ؟ بله گاهی توفیق دارم یک چیزهایی می بینم هم خوب های آن را، هم ترسناک های آن را میبینم ولی مال من است به شما آن را نمی توانم بدهم. خدا به شما واجب نکرده است که به بعضی چیزها عمیق بشوید. می گوید آنهایی که عمیق نمی شوند و وارد نمی شوند در چیزهایی که خدا به آنها واجب نکرده است .گفتم بروید و معراج پیغمبر را بخوانید، ببینید چقدر گفتم . معراج پیغمبر اتفاق افتاده است. سند هم بسیار دارد توجه هم به آن داشته باشید خیلی چیزها را برای دنیایتان می فهمید من کاری به آخرتان ندارم . خوب است.قبلاً از اینکه ما به دنیا بیاییم می گویند انقدر عالم وجود داشته است ، ما همه آنها را طی کردیم و آمده ایم .من هم قبول دارم چون چندتا را دیدم اما به چه درد شما می خورد؟چرا من دیدم ؟حتماً یک دلیلی داشته است گاهی اوقات هم توبیخ است توفیق نیست می گویند : نگاه بکن یک ذره بترسی ، هل کنی .ولی دیدم اما شما را واجب کرده است قرآن گفته است بروید بعد از دنیا خود را ببینید؟تا دست هر کسی هم بیفتید؟که هرچی دلش می خواهد به شما بگوید؟نگفته است.)کسانی که به این قانون پایبند هستند خدا آنها را به راسخ بودن در علم شناسانده است پس به همین مقدار بسنده کن خدا را با میزان عقل خود ارزیابی نکن . (به در قلعه خدا که میرسی ، عقل خود را بکن عقل شما چوبی است تق تق صدا می کند . خدا با عقل شما جور در نمی آید ) تا از تباه شدگان نباشی. اوست خدای توانایی که اگر وهم و خیال انسانها بخواهد برای درک اندازه قدرتش تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوس های دانشمندان بخواهد ژرف های غیب ملکوتش درنوردد و قلبهای سراسر عشق مشتاقان برای درک کیفیت صفات او کوشش نمایند وعقل ها با تلاش وصف ناپذیر، از راه های بسیار ظریف و باریک بخواهند ذات او را درک کنند دست قدرت بر سینه همه نواخته ،بازگردانند در حالی که در تاریکی های غیب برای رهایی های خود به خدای سبحان پناه می برند و با ناامیدی و اعتراف به عجز از معرفت ذات خدا باز می گردند . (گفتم یک آقای جوانی بود ،از این بچه های مدیتیشن کار بود ، خوب بود ، قدرت تمرکزش خوب بود. آزاد شدن و به سطح آلفا رسیدنش خوب بود.گفت : می شود شبها ساعت 10 شب با شما تمرکز کنم ؟گفتم : باشه. بعد از یک مدتی آمد و گفت :من شبها که تمرکز می کنم اول خوب است ، ولی بعد می روم یک جایی گم و گور می شوم، خیلی بدبختی می کشم تا برگردم . بلافاصله به ذهن من آمدکه بپرس برای چی بالا می روی .اصلاً برای چی تمرکز می کنی ؟گفت برای اینکه می خواهم بدانم آن بالا چه خبر است .گفتم : بیجا میکنی. فضولی موقوف ، بیا پایین.آنجا مال مریض ها است. می برند بالا ، وقتی دیدند مریض نیستی شما را ول می کنند.شما را که بر نمی گردانند. در فضای لایتناهی گم می شوی.خوب نرو برای چی می روی و سرک می کشی ؟درحالی که من بیمارهای زیادی داشتم تمرکز می کردند خیلی راحت از جسم جدا می شدند بالا می رفتند و به راحتی می گفتند ما موجودات نورانی را مشاهده می کنیم که ما را دور می گیرند و جاهایی که دردناک است دست می کشند .به خدا من هم آن بالا نبودم.من برای اینکه خودم را بالا ببرم اینها را نمی گویم. من واسطه ام .من دربان هستم ، آن بالا نشسته ام خانمها در می زنند. می خواهیم برویم حسینیه را تمیز کنیم . خوش آمدید فقط دگمه را می زنم . تمام شد.کی پایین آمدم تا درحسینیه کار کنم؟می آیند می شویند ، تمیز می کنند، چایی درست می کنند، من اصلاً سوال نمی کنم که چیزی خوردید ؟تشنه ماندید یا گرسنه ؟کارمن این است . نه بیشتر از این. آنجا هم کار من همین قدر است .) برمی گردند با ناامیدی و اعتراف به عجز از معرفت ذات خدا باز می گردند که با فکر وعقل نارسای بشری نمی توان آن را درک کرد.اندازه جلال و عزت او در قلب اندیشمندان راه نمی یابند خدایی که پدیده ها را ازهیچ آفرید.نمونه ای در آفرینش نداشت تا از آن استفاده کند.یا نقشه ای از آفریننده پیش از خود که از آن در آفریدن موجودات بهره گیرد.نمونه های فراوان از ملکوت خلقت خویش شگفتی های آثار رحمت خود که همه با زبان گویا به وجود پروردگار را گواهی می دهند را به ما نشان داده بی اختیار ما را به شناخت پروردگار می خوانند. درآنچه که آفریده آثار صنعت و نشانه های حکمت او پدیدار است که هر یک از پدیده ها حجت و برهانی بر وجود اومی باشند گرچه برخی مخلوقات به ظاهر ساکت هستند ولی بر تدبیر خداوندی گویا و نشانه های روشنی بر قدرت و حکمت او هستند.)ماهی ها را دیده اید که چقدر ساده هستند، ساکت هستند یک شب در خواب آنها را دیدم انشاء الله به زودی آنها را می نویسم ، چاپ می کنم و به شما می دهم ماهی های زیادی بودند بعضی ها خوشحال و بعضی ها مریض بعضی ها کدر اگر بدانید که چقدر قشنگ حرف می زدند چه حقایقی را از من و شما بازگو می کردند،و چه آبرویی از ما می بردند ولی وقتی آنها را نگاه می کنید از پشت شیشه آکواریوم می ایستند آرام دهان خود را باز وبسته می کنند.صدای آنها را می شنوید؟ نه. اما قدرت خدا را می بینید شما را در آب ول کنند پنج دقیقه بعد خفه شده اید.اما ماهی را ببینید، دست و پای من و تو را ندارد .عقل و هوش من و شما را هم ندارد .)ولی بر تدبیر خداوندی گویا و نشانه های روشن بر قدرت و حکمت او هستند .خداوندا گواهی می دهم آن کس که تو را به اعضای گوناگون پدیده ها ، مفاصل به هم پیوسته که به فرمان حکیمانه تو در لابه لای عضلات پدید آمده تشبیه می کنند هرگز در ژرفای ضمیر خود تو را نشناخته است، قلب او با یقین انس نگرفته است ،نمی داند که هرگز برای تو همانندی نیست گویا بیزاری پیروان گمراه از رهبران فاسد خود را نشنیده اند که می گویند به خدا سوگند ما در گمراهی آشکار بودیم که شما را با خدای جهانیان مساوی پنداشتیم.
(این کلام آقا امیرالمومنین برای همه شما مبارک باشد کلامشان سنگین و سخت است من هم قبول دارم ولی مطمئن باشید اگر بتوانید به هر نکته آن که دریافتید عمل بکنید و درست عمل بکنید نکته بعدی برای شما عرضه خواهد شد.شک نداشته باشید.).

• < قبلی
• بعدی >