نگاهی به عمق حقیقت نبوت و ولایت
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: مقالات گوناگون اهل بیت
- بازدید: 4801
بسمالله الرحمن الرحيم
پروردگار عالم اولین چیزی که پدید آورد جوهر اول بود . پروردگار به خودی خود بدون هیچ گونه واسطه ای در یک چشم به هم زدن در طرفة العینی حتی کمتر از یک پلک زدن پدید آورد. کلام خود اوست . سوره القلم آیه 50. فرموده است : وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ فرمان ما جزء یک فرمان نیست.چون چشم بر هم زدنی. جوهر اول پدید آمد . بزرگی این را فقط خدای کریم می داند.هیچ کس جز خدای بزرگ ، بزرگی و بزرگوار بودن جوهر اول را نمی شناسد.بسیار شریف و لطیف است بسیار دانا و مقرب است . همیشه حاضر و مشتاق است و همیشه در اشتیاق پروردگار است. طرفة العینی از خدای بزرگ غایب نشده و نمی شود کلام وخطاب خداوند با جوهر اول است.جوهر اول کلام و خطابش با موجودات عالم است تا همین جا بس است.بیشتر از این جلوتر نمی روم.می گذرم و گذر خود را به گذر ولایت و نبوت وارد می کنم.
پیامبر ختمی مرتبت صلوات الله علیه فرمودند: أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَهُ رُوحِي. ( سند بحارالانوار جلد 1 باب 2 سنن النبی با ترجمه جلد 1 ، سیره حلبیه جلد 1) در جای دیگر فرمودند : أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَهُ نُورِي (سند بحارالانوار جلد 54 ، تفسیر القرآن الکریم جلد 4 ، شرح اصول کافی بخش علم و الیقین و قره العیون ، ینابیع المودة قندوزی حنفی جلد 1) حالا اگر بگوییم که جوهر اول ، روح محمدی است درست گفتیم. چه طور که در جای دیگری در بحارالانوار جلد 16 ، مفاتیح الغیر بحر رازی جلد 6 آمده است : که آقا رسول الله فرمودند كُنْتُ نَبِيّآ و آدَمُ بَيْنَ الْماءِ وَ الطِّينِ آدم پدر همه ماها ، هنوز بین آب و گل بود که من پیغمبر بودم پس حالا که از این عالم رفتند ایشان هنوز هم پیغمبر هستند. چرا هنوز هم پیغمبر هستند؟ حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) نمی توانستند بگویند باز هم پیغمبر هستیم چون بعد از هركدام از آنها پیغمبر آمد. اما ایشان فرمودند لا نبی بعدی . بعد از من دیگر نبی نیست .
خوب غرض از این کلام چیست؟جوهر اول دوتا کار انجام می دهد : اول اینکه از خدای تعالی فیض می پذیرد دوم اینکه فیض را به خلق خدا می رساند.پس پیامبر اکرم از خدا می گیرد به خلق خدا می دهد .حالا چرا این طوری گفتیم؟جوهر اول آن طرف او که به سمت خدا است و از خدا می گیرد اسم آن طرف ولایت است.آن طرف که می گیرد و به خلق خدا می دهد اسم آن طرف نبوت است.پس ولایت باطن نبوت است نبوت ظاهر ولایت است.هر دو صفت ، صفت آقا رسوال الله است .
خوب کلام بعدی . هر سمتی در این عالم می بایستی که یک مظهر داشته باشد می گویند مدیر فلان جا . مدیر فلان جا حتماً باید یک موجودیت آدمی باشد.نمی تواند که نباشد. هر سمتی در این عالم مستلزم این است که یک مظهر داشته باشد.مظهر این طرف که اسم آن نبوت است خاتم انبیاء است . مظهر آن طرف که نام آن ولایت است امام عصر (عج ) . صاحب الزمان علم به کمال دارد. قدرت به کمال دارد.علم و قدرتش ملازم او هستند وقتی ظاهر شود تمام زمین را می گیرد. از جور و ستم پاک می کند به عدالت آراسته می کند. در مدح امام زمان (عج) خیلی گفتند. وخیلی شنيدند.ولي افسوس زمان ظاهر شدن ایشان را هيچ كس نمي داند. كه اين ندانستن خود ملاكي است براي سنجش آدم ها . آدم ها چگونه مي انديشند؟ چگونه استقامت مي كنند؟چگونه باور مي كنند؟و سطح باور آنها در چه اندازه است؟خيلي از كساني كه خود را در كمال قدرت ديدند مدعي صاحب الزماني شدند در آه و افسوس مردند. چه بسيار که آنقدر امام زمان (عج ) را، تعريفات ایشان را بزرگ كردند وعظیم دیدند. كه ديگر خود آنها باور نكردند. گفتند اصلاً همچين چيزي مي شود ؟اصلاً همچين چيزهايي براي يك آدم امكان ندارد. به ناباوري رسيدند.كه هيچ آدمي در اين عظمت و قدرت نمي تواند باشد. پس آمدند امام را انكار كردند باز در آه و افسوس مردند.
القصه :پس دانستيم كه ولايت و نبوت هر دو صفت حضرت محمد صلوات الله عليه است.تا زماني كه پيامبر زنده بودند و به پيامبري رسيدند صفت نبوت ظاهر بود از كجا؟ از زمان حضرت آدم.چون هر پيغمبري كه آمد صفت نبوت را ظاهر كرد. تا به زمان آقا رسول الله رسيد صفت نبوت ظاهر بود. صفت نبوت ظاهر بود وظيفه اش چه بود ؟وضع صورت مي كرد. ببينيم وضع صورت يعني چي ؟ هر عملي در دنيا داراي يك صورت است.يك صورت ظاهر است. مي گويند وقتي مرديد درقبر موجوداتي مي آيند يا خيلي زشت يا خيلي زيبا مي گويند اينها چه كسي هستند؟ مي گويند اينها عمل شما هستند يعني آن كاري كه شما داريد با عنوان يك عمل انجام مي دهيد اين يك وجه صورت دارد و يك وجه باطن. هر عملي در دنيا يك وجه ظاهري و صورت دارد. مثلاً نماز . نماز از آن اعمالي است كه يك صورتي دارد صاحب يك احكامي است كه ظاهر است.خانم چادر سر كن، خانم اندام شما پوشيده باشد. خانم هيچ كجاي شما ديده نشود. آقا لباس شما وزين باشد. قبله شما اين طور باشد. رو به قبله بايست.حتماً بر خاك سجده كن.بعد ركعت اول مي خوانيد بعد ركعت دوم مي خوانيد ، سه ركعتي و چهار ركعتي داريد.به اين ترتيب بايد خوانده شود. هر كدام شما چند سال داريد؟ يكدفعه از خود نپرسيدي چرا چهار ركعت مي خوانيم؟ اینها صورت نماز است.پيامبران آمدند صورت هر عملي را آوردند ، ظاهر كردند.. روزه شما يك عمل است. يعني چي ؟يك صورتي دارد شما بايد از اين ساعت تا اين ساعت چيزي نخوريد و نياشاميد و..... پيامبران آمدند صورت هر عملي را ظاهر كردند. درست است ؟آمدند و گفتند حكم آن را آوردند تا به پيامبر خاتم رسيد.در زمان پيامبر وضع صورت كردن تمام شد. مي دانيد يعني چي ؟يعني ديگر عملي در دنيا نبود كه صورتي براي آن قائل شوند.و بعد از پيغمبر بيايد. براي همين ما ، دين كامل و خاتم هستيم.چون در دين ما هيچ عملي در دنيا نيست كه وضع صورت نشده باشد. قانون نداشته باشد. كتاب قانون الان خوب است ده سال ديگر هم خوب است .اما يك دفعه پانزده سال بعد اين را كم مي كنندآن را اضافه .درست است؟چرا ؟ چون جامعه به شكلي حركت مي كند كه لازم است به روز باشد. اما دين اين طوري نيست.دين تمام اعمالي را كه انسان در طول تاريخ بشري تا روز محشر به آن احتياج دارد تا زمان پيغمبر خاتم همه وضع صورت شد. شما هيچ عملي را پيدا نمي كنيد كه لازم باشد پيغمبري بيايد ، شريعتي بياورد. صورتي براي آن وضع كند. پيغمبر در حجه الوداع همين كار را كرد صورت حج را وضع كرد . امروز من و شما وقتي مي خواهيم به حج برويم براساس قانوني كه پيغمبر براي ما آن سال وضع و كامل كرد از طرف خدا ما هم با آن قانون مي رويم.اينجا بايد محرم شويم و شرايط احرام اين است ، ذكر آن اين است ، غسل آن اين است و...... آيا بعد از آن بر حج آدمي آمد از جانب خدا كه قانون جديدي بياورد ؟ نيامد.پس همه اعمالي كه بشر مي بايستي انجام دهد و به آن روال، زندگي كند تا دوره عمر ش به سر آيد آشكار شده است.قوانين آن وضع شده است.وضع صورت كردن با پيامبر تمام شد.يعني عملي نبود كه پنهان باشد. تا قوانين آن را پيغمبر بعدي بيايد و آن را آشكار كند. وضع صورت تمام شد. پس نبوت هم تمام شد.حالا نوبت ولايت شد. كه آشكار شود. يعني چي ؟بعد از پيغمبر آقا اميرالمومنين آمدند. از زمان آقا اميرالمومنين تا آقا امام حسن عسگري ولي آشكار بود كه در بحث ولايت تمامي مسائلي كه لازم باشد بازگو شود از زمان ايشان كه بعد آن آقا امام زمان (عج) قرار گرفتند و به غيبت كبري رفتند ديگر ولي آشكار نيست.صاحب الزمان ولي است ، اگر بيرون بيايد ولايت ظاهر مي شود. چرا مردم با ولايت مشكل دارند ؟چون ولايت مخفي است .اصل و مفهوم آن مخفي است.امام بيرون بيايد ، ظاهر شود ولايت بيرون مي آيد. و ظاهر مي شود. وقتي ولايت ظاهر شود چه اتفاقي مي افتد ؟حقيقت آشكار مي شود. وقتي حقايق آشكار شود صورت ها پوشيده مي شود. يعني چي ؟ تا روز ظهور ولايت در همه مدارس ، مجالس بحث هر چه حرف زده مي شود در صورت اعمال است.در مسجد نماز جماعت مي خوانند آقا بين دو نماز صحبت مي كند. احكام مي گويد.احكام يعني چي ؟ يعني صورت اعمالي كه شما با آنها سرو كار داريد براي شما شرح مي دهد.تا روز ظهور بحث روي صورت است.از روز ظهور بحث در حقيقت است.حقيقت اسلام ،حقیقت ایمان ، حقیقت نماز ،روزه ، حج ، بهشت ، دوزخ ، صراط ، ثواب ، عقاب و......
در سالهاي پيش اگر يادتان باشد در تلويزيون مباحث و جلساتي و سخنراني هايي كه مي گذاشتند.حتي زمان شاه،که به اندزه بعد از انقلاب نبود ولي آقاياني مثل آقاي كافي ، آقاي مهاجراني صحبت مي كرند مي گفتند خانم ها حجاب كنيد گردي صورت ، دست و پا.... آقايان چشم از نا محرم بپوشانيد.تمام بحث ها وصحبت ها روي صورت اعمال بود.الان كه تلويزيون را روشن مي كنيد سخنران راجع به معرفت صحبت و آگاه شدن مي گويد. الان سخنران ها هر كدام به نوعي روي آوردند به توضيح آگاهي دادن در هر باب.اختيار خود آنها است ؟ نه .دست خود آنها نیست يعني بحث روي حقايق بالا گرفته است.آگاهي بر اين نكته چيزي را به خاطر شما نمي آورد؟اين جمله و حرف من چيزي را الان در ذهن شما شكل نداد؟ همين الان عرض كردم با ظهور ولي حقايق آشكار است.حقايق آشكار مي شود مقصود اين نيست كه يك امر جديدي به ظهور مي رسد.ما هر چه داريم همان خواهد بود كه از زمان پيغمبراست . امام زمان (عج ) دين جديد نمي آورد. درست است كه در گوش ما خوانده اند : بگذاريد امام زمان (عج) بيايد مردم فكر مي كنند كه يك دين تازه آورده است ، اما هيچ كس نگفت اين حرف يعني چي ؟چرا شما نپرسيديد يعني چي ؟ وقتي امام زمان (عج ) ظهور مي كند هيچ دستور و امر جديدي يا عمل جديدي نمي آيد. نماز ما نماز است.روزه ما روزه است حج ما حج است . حج تازه اي نمي آورد. آخرين حج را پيغمبر آورد. مگر ولي روي حرف نبي حرف مي زند؟پس هيچ چيز جديدي نمي آورد.پس چه اتفاقي مي افتد؟هيچ ديني جديد نخواهد آمد.همان طور كه ديگر پيامبري نخواهد آمد. اما آنچه را كه تا امروز به آن دست يافتيم با آن آشنا هستيم صورت ظاهر امور است.با ظهور حضرت اين صورت ديگر پنهان مي شود.نمي پرسيد پنهان مي شود يعني چي ؟صورت نماز چگونه پنهان مي شود ؟صورت اصلي نماز چطور پنهان مي شود ؟يعني ما چهار ركعت را هشت ركعت مي خوانيم؟پس ما چه كار مي كنيم؟وقتي من حرف مي زنم شما بايد بپرسيد و براي شما سوال پيش بيايد. صورت پنهان مي شود يعني چي ؟يعني اينكه تا امروز كه شما نماز مي خوانديد چهار ركعت مي خواندي در هر ركعت قوانين آن را رعايت مي كردي آخر نماز كه مي رسيد مي گفتي استغفرالله ، لعنت خدا بر دل سیاه شیطان ، من چی خواندم ؟هنوز هم چهار ركعت مي خوانيد هنوز هم ركعت اول حمد و توحيد مي خوانيد اما وقتي حمد را مي خوانيد حمد را مي فهميد آن وقت اگر كسي حمد و توحيد را بفهمد شما فكر مي كنيد آن را ول مي كند؟مي تواند آن را ول كند؟وقتي شما تسبيحات اربعه را مي خوانيد، چهار ذكر داخل آن را مي خوانيد ديگر لق لق زبان شما نباشد تصوير قلب شما باشد مي دانيد يعني چي ؟آن وقت فكر مي كنيد اين آقا آمد يك دين ديگر آورده است. همان دين است به شما نگفت جاي تسبيحات اربعه فلان ذكر را بخوانيد آن را عوض نمي كند.ولي بر اثر فيضي كه از ايشان به شما مي رسد با حقيقت اذكاري كه بر زبان شما جاري مي شود آشنا مي شويد.با آن يكي مي شويد.حقيقت هر امري و هر حكمي آشكار مي شود.چرا چهار ركعتي مي خوانم؟ حقيقتش روشن مي شود. آن وقت با جان ودل مي خوانيد.همان حقيقتي كه اصلاً براي رسيدن به آن همه اعمالي را كه تا به امروز طي ساليان قرون گذشته مردم انجام دادند هنوز هم مي دهند. براي اين بود كه به اين حقيقت برسند. عده قليلي در طي اين سالها به آن حقايق دست پيدا كردند.و خودشان و عملشان جاودانه شد ما بقي فقط انجام وظيفه بود برایشان ،می گوید : نماز خود را خواندم چقدر راحت شدم . قبلا که نماز خود را نخوانده بود انگار او را فلك كرده اند.در اسارت مي گذراند. انگار يك بار سنگين از روي دوش من برداشتند.نماز بار سنگيني روي دوش شما بود ؟بعضي ها فقط انجام وظيفه كردند.نمي گويم بد است حتي اينقدر آن هم خوب است.حتي اينقدر آن هم جواب دارد. اما يك عده كثيري چون از حقيقت دور مانده اند صورت امور آنها را راضي نكرد.
سالیان پیش که سن من خیلی کم بود ، با یک خانواده ای رفت و آمد داشتیم ، یک خاله خانمی داشتند که ازدواج نکرده بود و سنش هم بالا بود . بحث نماز که پیش می آمد ، می گفت : خاله ی من خیلی مذهبی است و خیلی هم کتاب خوانده است . وقتی می خواهد نماز بخواند به یک اتاق می رود ، در را هم می بندد و با کت و دامن نماز می خواند . روسری هم سرش نمی کند . من بیچاره هم هیچ چیزی نداشتم که در دهان این ها بزنم ، چون من با صورت نماز آشنا بودم . من بیشتر از این بلد نبودم . اگر چادر سرت نکنی گناه دارد . اگر زیر گردنت بیرون باشد نماز تو باطل است . نمی دانم اگر چادرت نازک باشد نماز تو باطل است . من با صورت نماز آشنا بودم . اما اینکه چرا باید چادر سرمان کنیم ، چرا باید خودمان را بپوشانیم ، فکر نکنید . آقایان تخطی می کنند . همه ی این ها هنگام نماز خواندن می بایست یک چیزی روی سرشان باشد . باید کلاه یا دستار سرشان باشد. حالا ، به ما ربطی ندارد من آیت اله نیستم . اما من دلیل این را نمی دانستم پس نمی توانستم جواب بدهم . یک عده ای که ، نتوانستند جواب دهند ، صورت اعمال هم آنها را راضی نکرد ، به کل منکر شدند . لا دین و لا مذهب . به طور کامل . الان هم ماشاء اله در جامعه ی ما به وفور یافت می شوند . همه ی آنها دست ابلیس افتادند . آنها صورت را هم ترک کردند ، حتی آن شکل ظاهری را هم ترک کردند و لااقل در عالم باقی روسیاه شدند. حال اینجا را من کار ندارم و به من ربطی ندارد . می گویند وقتی حقایق آشکار شود قیامت می شود . قیامت می شود . حالا چرا می گویند قیامت می شود ؟ چون صفت روز قیامت ، آشکاری حقایق است . اگر به این جمله ی من توجه کردید و دستتان به آن چیزی که باید برسد رسید ، آن موقع سهم من را یادتان نرود . من به دستتان یک شاه کلید دادم . خداوند حقیقت است . روز قیامت با بنده هایش گفتگو می کند . بروید و این جمله را با طلا بنویسید و به دیوار خانه تان بزنید و روز صد دفعه تکرار کنید تا بالاخره این در بسته به روی شما باز شود که یعنی چه ؟ و منظور من چه بود . امروزه به عده ی قلیلی قیامت وارد شده است . چشمشان به حقایق باز شده است . باشد که تا رسیدن به روز قیامتی که وعده ی الهی است قیامت دنیایی به ما هم برسد . آن وقت دیگر امام زمان (عج) بر ما هم ظاهر می شود . یادمان باشد دور نبوت با ظهور پیامبر خاتم به پایان رسید . ولایت آغاز شد . در عصر غیبت منتظر ظهور آخرین ولی هستیم . که ولایت با ظهور ایشان ، کامل آشکار می شود . آن وقت دیگر دور ولایت هم به پایان می رسد . ایام ظهور چه خوش روزگاری است. چون قیامت دنیا وارد می شود . همه چیز آشکار می شود . و چه سخت است مسئولیت ها . چون حقایق آشکار است و کسی دیگر نمی تواند بگوید که نمی فهمم . در آن ایام چه خوش است قرآن خواندن . چون حقیقت قرآن بر تلاوت کننده قرآن روشن می شود ، آشکار می شود .