پرسش و پاسخ شماره بیستم
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: پرسش و پاسخ
- بازدید: 539
بسم الله الرحمن الرحیم
سوال: فرمودید ما در دنیا انتخاب میکنیم که در جهان های بعدی کجا باشیم ودر همانجا قرار میگیریم و دیگر جابجا نمیشویم مجبوریم یکی از آن مکانها را انتخاب کنیم و سکنی گزینیم .لطفا بیشتر باز کنید.
استاد : اگر فرض بکنیم بهشت و جهنم یک پیکره باشد شما کجای این پیکره هستید ؟ چون وقتی داخل آن بروید بیرون آمدنی نیستید چه بهشتی باشید و چه جهنمی آنجا می مانید . شما هستید که دردنیا انتخاب میکنید کدام قسمت پیکره باشید . آنوقت وقت زمانی که وارد بهشت یا جهنم میشوید ، در قرآن دیدید که خداوند میفرماید پوستی میسوزد و پوستی نو میروید این همان است مثل اینکه جسمی میمیرد و جسم دیگری جایگزین آن میشود ولی شما در همان قسمت قرار دارید ، من هیشه توصیه کردم تا جوان هستید عیوب رفتاریتان را برطرف کنید . اگر زیاد خشم میکنید ، حسد میورزید ، دروغ میگویید ، خسیس هستید ، اگراگراگر...وقتی جوان هستید راحت تر میتوانید این اعتیاد را ترک کنید ولی هر چه پیرتر بشوید قدرت اراده ، منطق و تفکر شما ضعیف تر میشود . شما در جوانی با خودتان تفکر میکنید اگر اینجا خشمگین بشوم کسی جلودارم نیست کارم را انجام میدهم . ولی اگر جلوی فلانی خشمگین بشوم چنان مرا میزند که مثل فرفره دور خودم بگردم اینجا برآورد میکنید ولی وقتی پیر میشوید دیگر نمیتوانید این کار را انجام دهید همه جا یک جور رفتار میکنید . به رفتار افراد پیر توجه بکنید ، سالمندانی که معقول زندگی و رفتار کرده اند در سنین پیری همچنان معقولند حتی اگر حافظه را ازدست میدهند بازخارج از این حافظه اگررفتار عادی وعادتی را انجام بدهند چون در طی عمرشان با طمانینه رفتار کردند هنوز همین روند را دارند در حالیکه هیچ چیز را بخاطر نمی آورند در او نهادینه شده است این یک واقعیت است . ما در دنیا انتخاب میکنیم که در جهان های بعدی کجا باشیم ودر همانجا قرار میگیریم و دیگر جابجا نمیشویم . پس بهتر است اینجا با اینهمه راهبرد ، کلام الهی ، پیغمبر و امامی که برایمان فرستاده شده انتخابمان را درست انجام بدهیم
سوال: اینکه ما در این دنیا انتخاب میکنیم که در جهان دیگر کجا باشیم قطعا به اعمال ما ربط پیدا میکند ، در روایتها دیدم که بالاخره درآن دنیا هم جابجایی هست یعنی ممکن است کسی در ابتدا بخاطر اعمالی که انجام داده وضع خوبی نداشته باشد و بعد کم کم بهتر شود بجز عده محدودی که فرمودند در یک جای خاصی هستند . منظور شما هم این بود که مسیری که شروع میکنیم به زمان حال دنیایی ما وابسته است ولی ممکن است انشاالله خداوند تغییر عنایت کند ؟
استاد : سه مرحله داریم ، مراحل قبل را که بیاد نمی آوریم . دنیا وپس از دنیا و برزخ . ما بلافاصله بعد از دنیا به عالم آخرت وارد نمیشویم ما به عالم برزخ میرویم ، عالم برزخ مرحله به مرحله است که باز در هرکدام اینها بسته به اینکه در دنیا چه کردیم ، ولی بارها شنیدیم که کسی یکبار با خلوص برای امام حسین اشکی ریخته ، همین گریه دریک نقطه ای بدادش میرسد و ازیک سیلابی نجاتش میدهد این در جهان برزخ وجود دارد که تغییر ایجاد میشود بازهم جهانهای طولانی و سختیهای طولانی وجود دارد. چنانکه در حال حاضر هم داریم میگذرانیم . اما وقتی به عالم آخرت وارد میشویم در آنجا جاویدان ودائمی است آنجا که وارد شدیم پایه ریزی آن اینجاست . اگر شما جهنم را در اینجا انتخاب کنید در جهانهای برزخ به سادگی از عهده تغییرش برنخواهید آمد چون میگوید : حالا که دیدی میگویی پشیمانم ؟ این پشیمانی به چه درد میخورد ؟ اما در دنیا هر چه را که انتخاب بکنی بطور حتم در جهانهای برزخ شما موثر خواهد بود ودر همان مسیر حرکت میکنی و پیش میروی . برای همین اینجا خیلی مهم است که ما چطور رفتار و حرکت میکنیم ؟
صحبت از جمع: دوستمان گفتند چه میشود اگرروز جمعه بیدارشویم و ببینیم حضرت مهدی (عج ) ظهور فرمودند . خیلی اتفاقها خواهد افتاد ،به نظر من خافضه رافعه هست آنها که پایین هستند را بالا میکشد و برعکس وآن معنای واقعی انقلاب در کره ما به آن شکلی که باید بفهمیم برایمان بوجود می آید . خیلی آزمایش بزرگی هست برای کسانی که در عصر ظهور حضرت حجت زنده خواهند بود و زندگی میکنند . شاید آنها در ذهن خودشان حضرت حجتی را ساخته باشند که مثل یهود بنی قریظه وقتی پیغمبر زمانشان می آید به او پشت می کنند با اینکه سالها در انتظار حضرت محمد (ص ) بودند به اطراف مدینه کوچ کردند که وقتی آن حضرت مبعوث شدند فیض ببرند و یاری کنند اما چون در ذهنشان فکر میکردند پیغمبری از بین آنها می آید و شکل آنهاست یک مقداری کارشان را سخت کرد به خدا پناه میبرم از اینکه از حضرت حجت در ذهن خودم بتی تراشیده باشم که وقتی ایشان ظهور کردند کوچکترین قدمی برای آن حضرت برنمیدارم که هیچ ، خدای نکرده بخواهم بر اساس آن بت دشمنی هم بکنم ،بازهم بخدا پناه میبرم . فکر میکنم اگر ایشان ظهور کنند خیلی از چیزهایی که بنده دارم را دیگر نداشته باشم ، ظاهرا یکی از یاران امام صادق ( ع ) خدمتشان رسید به این مضمون که : ای کاش حکومت شما تشکیل بشود ما به یک نان و نوایی برسیم ، حضرت فرمودند : اگر حکومت ما تشکیل بشود ممکن است سخت تر هم بشود شاید به این راحتیها نباشد و شاید لازم باشد ما آمادگیهای خیلی بیشتری را از لحاظ ذهنی ، روحی و مالی و زندگی روزمره که داریم باید در خودمان بوجود بیاوریم حداقل در ذهن خودمان این تمرین را داشته باشیم که ممکن است دیگر این امکانات و رفاه حداقل در ابتدای ظهور حضرت نباشد . بالاخره چیزهایی که بدست ما رسیده وقایع راحت و آسوده ای نیست . اینطور نیست که ما در منزلمان نشسته باشیم و حضرت و یارانشان و آن عده قلیل انقلابشان را آغاز کنند و جهان یک روزه به سعادت برسد . قطعا خونهایی ریخته خواهد شد و سختیهایی خواهد بود .در برابر کسانی که در مقابل حضرت خواهند بود درگیریهایی بوجود خواهد آمد از روایات مختلف اینگونه بدست ما رسیده البته که حضرت هم رحمت للعالمین هستند جزو القابی که برای پیامبر و ایشان هم هست . فقط از خداوند به حق ولایت امیر المومنین و فرزندانشان میخواهم این لیاقت را اگرهم نداریم به ما به یک نگاهی بدهند که بتوانیم ولایت حضرت حجت را بپذیریم . آنها همیشه آنچه که در توان پذیرش ما بوده برایمان کم نگذاشتید این را هم از ما بپذیرید که اگر توان ولایت شما را نداریم به ما بدهید که اگرظهور شما در زمان زندگی ما هست جزو روسیاهان عالم لقب نگیریم . نگویند بعضی از این افراد سالیان دعای عهد و فرج خواندند گفتند باغهای ما آباد است گفتند العجل ما میخواهیم شما را یاری کنیم و بعد شما آمدی انشاالله که شما پیروزی ولی ما روسیاه نشویم .
استاد : واقعیتی هست که باید همه به آن توجه کنیم . همینطور است . درسفر که بودم صبحی بعد از نماز صبح خوابم برد در جایی بودم همه اکثرا بودید دیدم که آقایی می آیند و تعدادی هم ملازمشان هستند ، من هرچه دقت میکردم نمیتوانستم ببینم این آقا کیست ؟ همه ایشان را بهم نشان میدادند و میگفتند : خیلی عجیب است این آقا کیست ؟ آرام آرام رفتم جلوتر که ایشان را ببینم تا یک فاصله محدودی .آنموقع توانستم ایشان را ببینم عبا و عمامه مشکی داشتند و زیر عبا شال سبز بسیار زیبایی به کمر و دورگردن داشتند . خوب که به چهره ایشان نگاه کردم دیدم این چهره را میشناسم دست کم در طول عمرم در جاهای مختلف و مناسبتهای مختلف حداقل 4 مورد همین چهره را در لباسهای مختلف دیدم که یادم هست . برسرم میزدم و میگفتم : ای مردم امام زمانتان دارد می آید می بینید ؟ ولی آدمها انگار نه انگار . همه همینطور ایستاده بودند تماشا میکردند ، یک جورهایی انگار سان می بینند . خوششان می آمد که اینها می آیند . چون ایشان که جلو می آمدند پشت سرشان افرادی بودند متحد الشکل ،با لباسهای یکسان و مشکی جلو می آمدند . فقط ایشان که با من با فاصله دو قدم یا یک متری من رسیدند بر لبهای مبارکشان فقط خنده بسیار ظریفی دیدم که یعنی آرام باش فایده ای ندارد ، چه کار میکنی ؟ چرا بیخودی جوش و جلا میخوری ؟ دقیقا این مفهوم را به من القا میکردند که آرام باش و صبر کن . وقتی که بیدار شدم اولا با یک هیجان سنگینی از جا بلند شدم ، وقتی بلند شدم و نشستم تا یک مدتی نمیتوانستم حرف بزنم با خودم فکر کردم که خب چه کار کنیم ؟ باید کاری کنیم . قطعا جوامع دیگر هم برای اینکه یک منجی برایشان بیاید و بشریت را از ظلم و ستم رها بکند دارند کاری میکنند .