منو

پنج شنبه, 01 آذر 1403 - Thu 11 21 2024

A+ A A-

پرسش و پاسخ شماره هفتاد و نهم

  • نوشته شده توسط مدیر سایت
  • دسته: پرسش و پاسخ
  • بازدید: 864

بسم الله الرحمن الرحیم

سوال: خداوند در آیه 111 سوره ی آل عمران می فرماید :لَن يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى ۖ وَإِن يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنصَرُونَ . آنها یعنی اهل کتاب که اینجا منظور یهودیان هستند جز آزاری اندک هرگز به شما زیانی نخواهند رسانید و اگر با شما بجنگند به شما پشت کرده وبگریزند آنگاه هیچ یاری نشوند، این اهل کتاب درواقع یهودیان را اینجا مدنظر است آیا مسلمان های شناسنامه ای را هم شامل می شود یعنی مسلمانی که به ظاهردر شناسنامه مسلمان است ولی موجب آزار واذیت دیگران می شود آنها هم جز مصداق این آیه می شوند؟
استاد:در این آیه فقط به قوم یهود اشاره نمی کند ،از آنجایی که آیه ی قبل راجع به اهل کتاب صحبت می شود آیه ی 111 را هم به اصطلاح به آیه ی قبلی نسبت می دهند و از اهل کتاب صحبت می کنند .اهل کتاب کسانی هستند که از خداوند کتاب دریافت کردند یعنی احکام دریافت کردند پیامبری راستین داشتند و یک خط مشی مستقیم. حالا می خواهیم بگوییم یهودیان، مسیحیان، مسلمانان اهل سنت ،مسلمانان شیعه هستند و .....یا به قول شما مسلمان های شناسنامه ای هستند یعنی وقتی بچه دنیا آمده پدر و مادر او را در شناسنامه مسلمان اعلام کرده دیگر بعد از آن هیچ قدمی برای مسلمانی آن اولاد برداشته نشده یا خودش انتخاب کرده مسلمانی را کنار بگذارد خط مشی دیگری داشته باش و الی آخر .آنچه که در این آیه وعده داده شده به همه ی اهل کتاب وعده داده شده حتی مسلمان هایی که اسماً مسلمان هستند و رسماً حتی در مقام یک یهودی هم نیستند در مقام یک مسیحی هم نیستند در مقام یک ستاره پرست هم نیستند من حتی معتقدم اینها در مقام کفار هم نیستند چون بالاخره هر کدام اینها یک خط مشی دارند ولی آنکه مسلمانی را اعلام می کند از او می پرسند دین می گوید اسلام آن کسی که این را اعلام میکند و خلاف آن حرکت می کند حتی این را هم ندارد متاسفانه الان بیشترین ضربه ای را که گاهاً دریافت می کنیم از این قشر است چه در جامعه مسلمان نشین کشور خودمان ، چه در جوامع مسلمان نشین اطراف کشورمان و چه در کل دنیا چرا؟ چون اینها نام مسلمانی را یدک می کشند ولی مرام مسلمانی اصلاً ندارند و خواه ناخواه اینها ضرر وزیان می رسانند. من بارها می بینم که خیلی از دوستان یا جوان ها با لحن بسیار مضطربی می گویند: چی می شود بالاخره دین را می خواهند از میان بردارند آیه ی قرآن صریح است می گوید نگران نباشید گزند بالایی نمی توانندبه شما برسانند شما بر دین خود استوار باشید مسیر خودتان را بروید و کار نداشته باشید مگر جایی مزاحمت برای شما ایجاد کنند که ما آنجا دیگر دستور جهاد داریم که کماکان فلسطین چند سال است در مقابل اسرائیل ایستاده و شما می بینید هنوز فلسطین پابرجا است هنوز هم فلسطین به طور کامل نابود نشده درحالی که فلسطین بعد این همه کشته داده این همه اسیر داده این همه مشکلات و سختی های بسیار کشیده ولی آنچه که فلسطین را نگه می دارد همان وعده خداوند است اینها گزند می رسانند ولی نه آنقدر که بتوانند نسل این مسلمان های فلسطین را بردارند یا در یمن شما نگاه کنید ببینید چه خبر است به همچنين. منتها الزاماً اگر بخواهیم به حقیقت دست پیدا کنیم باید چشممان را به حاشیه ها به مسائل جانبی به برآورد کردن های سیاسی این طرف و آن طرف ببندیم و واقعیت همان چیزی که وجود دارد آنرا نگاه کنیم آن وقت آن را که نگاه می کنیم می بینیم وعده خدا در این آیه کاملاًو صراحتاً به چشم می خورد بله حتماً شامل ما مسلمان های اسماً مسلمانی هم خواهد بود. شک نکنید.علی رغم اینکه در کتاب قرآن در بعضی از این ترجمه ها برای خودشان داخل پرانتز می گذارند که یهودیان تنها یهودیان نیست به قول خودمان شهامت داشته باشیم بگویید من مسلمان هم که کج می روم من مسلمان هم که حاشیه می شینم و خیلی کارها می کنم شامل حال من هم می شود من هم جزو همان دسته هستم درحالی که خیلی از یهودیان واقعاً پیرو دین خود هستند و پیرو آیین خود هستند و آزارشان را از روی جوامع بشری بر می دارند خوب آنها جزو این دسته یهودیان قرار نمی گیرند جزو صیهونیستها قرار نمی گیرند.
صحبت از جمع : در سوره ی نحل خداوند می فرماید ما ابراهیم را به صراط مستقیم هدایت کردیم یعنی ایشان در جایگاه پیامبری هستند انگار که این صراط مستقیم یک مرحله بعد از این است . باز هم در سوره نسا داریم که اشاره می کند به منافقین که اگر ایمان آورند خداوند به راه راست هدایت می کند . این صراط مستقیم چیست ؟
استاد:چندین سال پیش گفتگویی داشتیم در یکی از جلسات در مورد سبیل و صراط سبیل یعنی راه ،صراط هم یعنی راه . آن موقع من این طور برای دوستان عرض کردم و گفتم که برای هر انسانی یک مسیر فردی وجود دارد که این مسیر فردی ،اگر درست حرکت کند افعالش درست باشد و خطا نکند او را می برد به سمت خدا .خیلی هم عالی است . اما در نهایت همه این سبیل ها مثل خط های انحرافی می مانند یعنی جاده های فرعی که به جاده اصلی منتهی می شود تمام این سبیل ها از درون تمام آدمها و افعالشان در نهایت اگر مسیر را درست آمده باشند به این جاده اصلی وارد می شود و وقتی آدمها به این جاده اصلی وارد می شوند آن سبیل ها دیگر کنار می رود همه در یک مسیر واحد رو به جلو شروع می کنند به حرکت کردن که این مسیر واحد و رو به جلو را صراط یا صراط مستقیم می گویند . دیگر از این به بعد هیچ جاده انحرافی نخواهد داشت و تا یک جایی سبیل ها را می پذیرد به خودش ولی از آنجا به بعد دیگر جاده انحرافی ندارد از این صراط مستقیم جاده انحرافی به بیرون ندارد مگر اینکه یک انسانی خدای ناکرده در میانه راه اسیر شیطان شود و به طور کامل از مسیر خارج شود .که آن مسیر انحرافی مسیر کوتاه یا جدیدی نسبت به این صراط مستقیم نیست . آن به کلی یک چیزی جدا است . بنابراین وقتی خداوند می فرمایند : ابراهیم را به صراط مستقیم هدایت کردیم . من دقیقا این را می بینم که حتی پیامبران خدا ،چنانچه پیامبر خود ما تا چهل سالگی مبعوث نشده بودند. هیچ کس نمی دانست که ایشان پیغمبر است. ولی عملا در یک سبیل یا مسیری حرکت می کردند که تماما به سوی خدا بود. و من معتقدم برای اینکه به مقام پیامبری برسند قطعا قبلش به صراط مستقیم وارد شدند و این عنایت خداست.که توانسته وارد صراط مستقیم بشود وبلافاصله و یا بعد چقدر من نمی دانم به مقام پیامبری مبعوث شوند بنابراین این صراط مستقیم فقط برای پیامبران نیست بلکه برای همه ی انسان های روی زمین است و برای همه ی امت های این پیامبران که از سبيل خویش در یک جایی جدا می شوند و وارد صراط مستقیم می شوند تا اینجا من این طور دیدم که سبیل ها داخل صراط ها نمی تواند باشد حالا یک مثال دیگر می زنم اگر یادتان باشد مدتی قبل راجع به آگاهی های فردی و آگاهی های جمعی صحبت کردم گفتیم الان که عصر بیداری است آگاهی جمعی باید شروع کند به حرکت اما همه ی آگاهی جمعی منتظر آگاهی های فردی است این آگاهی های فردی همان سبیل ها است و تا وقتی که سبیل را کامل نکند نمی تواند در مسیر اصلی بیفتند که آگاهی جمعی را قوت ببخشد آگاهی جمعی همان صراط مستقیم است حالا به هر زبانی در هر مسلکی در هر مرامی هر کسی می خواهد حرف بزند من در نهایت این طور می بینم برای همین هم توصیه می کردم که در کسب آگاهی برای شخص خودمان کوشا باشیم یعنی این اصلاً جزو اصلی ترین وظیفه ی ما است من تا زمانی که به آن آگاهی فردی خودم به طور کامل نائل نشوم اصلاً اجازه ای که به شما ورود کنم ندارم درحالی که آدم ها می خواهند همدیگر را درست کنند همه تلاش شان برای این است که او باید درست شود آن می گوید باید این درست شود آن می گوید باید فلان سیستم درست شود اما فی الواقع این چنین است اگر سبیل های ما بسترهای پاکیزه به سوی حق باشد همه ی ما وارد آگاهی جمعی می شویم اصلاً استثنا ندارد همان طوری که خداوند پیامبران خودش را می فرمایند آنها را به صراط مستقیم هدایت کردیم وقتی که در صراط مستقیم قرار می گيريم یعنی صراطی که فقط به سوی حق می رود انحراف ندارد دیگر حالا پیغمبر خدا است من بنده ی ناچیز هستم اگر به آن مقام رسیدم شامل من هم می شود شامل شما هم می شود و الی آخر .

نوشتن دیدگاه