منو

پنج شنبه, 01 آذر 1403 - Thu 11 21 2024

A+ A A-

پرسش و پاسخ شماره صد و بیست و پنج

  • نوشته شده توسط مدیر سایت
  • دسته: پرسش و پاسخ
  • بازدید: 54

بسم الله الرحمن الرحیم

سوال:شنیدم همه انسان ها هنگام انتقال حضرت امیرالمومنین علی (ع) را می بینند نمی دانم چقدر درست باشد، توصیه شده بود که بیایید سلام کردن به حضرت امیرالمومنین علی (ع) را یاد بگیریم .

استاد: دقیقا همه ی ما ، همه ی ائمه را می توانیم ببینیم به شرط این که در عالم زمین طریقه ی گفتگو، احترام گذاشتن، محبت ورزیدن و گوش دادن به اوامرشان را یاد گرفته باشیم.
صحبت از جمع : با دوستم صحبت می کردم گفتم خانم ام البنین شاید در کربلا حضور نداشتند ولی همه هستی و فرزندانشان را دادند من حاضر هستم چه چیزی را بدهم؟ خانمی که نویسنده بودند در برنامه ای گفت کوفیان خودشان را به دینار حجازی فروختند و ما امروز به دنیای مجازی .گفتم دنیای مجازی صفحات مجازی نیست دنیای مجازی است که در آن زندگی می کنیم و دنیایی که برای خودمان ساختیم.
استاد : دقیقا کل دنیایمان ، بهانه های واهی مان ، مالمان . به عنوان مثال یکی از دوستان من را به منزلش دعوت می کند می گوید تشریف بیاورید و بعد من می گویم آخر می دانی دوست من ، من پاهایم ناراحت است من مشکل دارم ... تماما واهی و بهانه های مجازی هست اینقدر شهامت داشته باش بگو نه دوست من نمی خواهم بیایم غیر از این است؟ اشکال ما نداشتن شهامت است یا می گوییم برویم اربعین ؟ می گوید آخر می دانی کارها و طرح های من مانده است .یک بار یکی از دوستانم از من درخواست کاری کرد به او گفتم آخر می دانی من کارهایم مانده و دوست من گفت اگر همین الان سرت را بگذاری و بمیری چه اتفاقی می افتد ؟ گفت فکر کن مردی دیگر همه کارهایت روی زمین بماند، و نفرات بعدی آن کارها را انجام بدهند بیا برویم ، بهانه های واهی و مجازی را ترک بکنید و شهامت داشته باشید که بگویید نمی خواهم . تمام .
صحبت از جمع: وقتی که سوار هواپیما می شویم زمانی که اوج می گیریم زمین و آدم ها برای ما کوچک و همه چیز معلق می شود و دنیای من زمین و آسمان دارد و اگر از زمینم به آسمانم عروج نکنم هیچ چیز برایم کوچک نمی شود تا وقتی نفسم پرواز نکند همه چیز سختی ها و کمبودها و نداشتن ها بزرگ است.
استاد. : یک موضوع جالب تر بگویم : من خیلی سال پیش وقتی با همسرم سوار هواپیما می شدم وقتی هواپیما می خواست از زمین بلند شود خیلی محکم دستان همسرم را می گرفتم و بعد هم شروع به خواندن ذکرهای مختلف می کردم او هم از بغل من را نگاه می کرد و می خندید خیلی جالب بود وقتی هواپیما اوج می گرفت هم دستم را شل می کردم و از ایشان جدا می کردم و هم ذکر کردن را رها می کردم . یک بار برگشت به من گفت رمز این کار تو چیست؟ آن بالا که بیشتر از این پایین باید بترسی با خودم فکر کردم راست می گوید من آن بالا بیشتر از زمین باید بترسم اینجا اگر هواپیما طوری بشود می خورد زمین لااقل امیدی است اگر آن بالا منفجر بشود چیزی نمی ماند خیلی به این ماجرا فکر کردم یک بار به او گفتم می دانی جریان چیست؟ گفتم دست تو را سفت می گیرم چون روی زمین هستیم احساس می کنم به کسی نیاز دارم و یک کسی من را نگه دارد ولی آن بالا که می روم نیازم از همه می برد و خیالم راحت می شود آن بالا دیگر آرامش است چرا آن بالا آرامش است؟ برای اینکه دیگر افتادنت یا نیفتادنت ! هواپیما سقوط کند، اسراییل آن را بزند همه این ها علی السویه است اصلا دیگر هیچ چیز مهم نیست مهم این است که به آن بالا رفتی و رسیدی و وقتی به آن بالا رسیدی یعنی بردی.
سوال: اذان که از گوشی من پخش می شود یک کسی به من می گوید می خواهی نشان بدهی که خیلی مسلمان هستی .من در جواب ایشان چی بگویم.
استاد: اذان گوشی من برای این نیست که بگوید من خیلی مسلمان هستم برای که به من آدمیزاد فراموشکار طبق فرمایش الهی یادآوری کند وقت عاشقی است اگر دوست می داری بدو. همین.
صحیت از جمع : یک شعر در مورد امام حسین(ع) است که می گوید : نیا نیا مولا فنا شوی / دو صد نامه کوفی یکی برای تو نیست - و بنده همیشه بعد از شنیدن این شعر به خودم می گویم که العجل العجل را نگویم زمانی که امام زمان (عج) تشریف آوردند آیا تبعات و سختی ها را پذیرش می کنم؟ مثل کوفیان نباشم.
استاد: می دانی مشکل شما کجاست؟ شما چه بگویی و نگویی از دستت خارج است ، اگر آماده شده بودی حضرت می آید و تو فنا نمی شوی اما اگر آماده نشده باشی چه ایشان بیاید و چه تو العجل بگویی چه نگویی فنا هستی تمام شد.به همین سادگی .کسی که به امام می گوید نیا،نیا،خودش کسی نبوده که بگوید آقا بیا و بعد زیر حرفش بزند و فرار کند می گوید آقا نیا کسانی که این جا هستند کوفی اند از 2000 نامه ای که برای تو نوشتند 2000 تا شمشیر منتظرت است ، آن خیلی فرق می کند اما امروز وقتی من می گویم آقا العجل...همیشه به او می گویم آقا همان اندازه که اشتیاق دارم شما باشی و بیایی و من ببینم به همان اندازه هم من به کمک تو احتیاج دارم.تو یادت باشد همیشه حمایت و هدایت امامت را نیاز داری من هر شب برای بچه هایم ذکر می کنم و حمد می خوانم چه اتفاقی برای آنها افتاده ؟هیچ اما برای همه آنها حمد می خوانم خدمت امام رضا (ع)می گویم آقا جان می دانی که خیلی دوستت دارم بچه هایم هم خیلی دوستت دارند اینها همه نیازبه پدر دارند تا روزی که از دنیا بروند هدایت و حمایتت را از ما برندار این مفهومش این نیست که من خیلی کامل هستم اگر امروز امام صدایم کرد شرمنده نمی شوم چرا می شوم حتما یک جاهایی را خطا دارم اما او می داند که من چه فکر می کنم پس تو العجل العجل را بگو و کاری به این حرف ها نداشته باش .
صحبت از جمع : ما از زبان معصوم العجل را می گوییم این از ما نیست اما نیا ما در هیچ حدیثی نداریم اصل این کلمه نیا ایراد کلی دارد .
استاد : این نیا نیا کار شاعران ما است آن هم از آن رقت قلب و عشقی است که از جانب مسلم بن عقیل حس کردند که وقتی مسلم امام را دعوت کرد که آقا بیایید اینها همه برای شما گردن گذاشتند و بعد دید درست بر عکس شد گفت آقا نه نه اینها خیلی وضعشان خراب است . این یک چیز فردی را تعریف می کند با چیزی که ایشان مطرح می کند کاملا متفاوت است .
صحبت از جمع : در محل کارم زمانی که اذان پخش می شود یک سری ها احترام می گذارند و یک سری ها هم که عناد دارند و حالشان را بدتر می کند . حالا اذانی که پخش می شود و من پشت میزم نیستم ناراحتشان می کند حالا من به نوبه خودم باید ساعت کوک کنم تا آنها را ناراحت نکنم ؟
استاد : اگر از پشت میزت بلند می شوی و برای انجام کاری به جای دیگر می روی به کسی که کنار تو می نشیند بگو صدای اذان که پخش شد لطفا خاموش کن . یا اینکه اگر واقعا فکر می کنی این طور است صدای گوشیت را بردار تا صدا پخش نشود . و گرنه ارجح است که پخش شود . حالا در نهایت به محض این که شروع کرد به الله اکبر از جایت بلند می شوی می زنی روی گوشیت و نمی گذاری که اذان تا آخر پخش شود و گوشیت را دستت می گیری و به نمازخانه می روی . خدای بالای سر تو می بیند که تو اطاعتش را کردی می گویی من شنیدم و آمدم آنهایی هم که آنجا نشستند می بینند که اذان را تو در حلق آنها نکردی اذان را شنیدی و بلند شدی و رفتی اطاعت کردی . خیلی مهم است نیت شما در انجام هر حرکتتان . اگر حرکت شما این است که طرف مقابلتان را خفه کنید به طور حتم جواب نمی گیرید اصلا به درد نمی خورد . خیلی ساده بگویم ما در این ساختمان که الان هستیم من در طبقه دوم هستم و موبایل من همیشه اذان می گوید حالا ظهرها و شب ها که مسئله نداریم ولی سحرها وقتی اذان پخش می شود من به علت دارویی که می خورم و می خوابم گاهی اوقات اصلا دیگر هیچ نمی فهمم گاهی وقتی من بیدار می شوم زانوی من آن قدر درد دارد به خاطر این است که در یک حالت مانده است بنابراین نمی فهمم اما اگر صدای اذان من در آید به محض شنیدن الله اکبر گوشی را خاموش می کنم . من می خواهم نمازم را بخوانم آیا دلیلی دارد که اذانم به حلق طبقات دیگر هم برود ؟ آنها می خواهند گوش کنند خودشان بگذارند ولی پشت سر من مسلمان نگویند که می خواهد خودنمایی کند من که قصد خودنمایی و ریا ندارم . شنیدم بلند می شوم شب که می خواهم بخوابم یکی از جملاتی که می گویم این است خدایا می دانی صبح که بلند می شوم و می بینم نماز صبح خواب ماندم خیلی خجالت می کشم مانند بچه های کوچک که جایشان را خیس کردند و نمی خواهند سر از زیر لحاف بیرون بیاورند من هم نمی خواهم سر از زیر لحاف بیرون بیاورم اگر این خانم که می آید زنگ نزند و معطل او نباشم می خوابم تا هر وقت که شد چون خجالت می کشم که بلند شوم تو صدا کردی و من نشنیدم با کلی عذر خواهی می گویم خدایا نگذار بنده ات خجالت بکشد هر شب می گویم . خیلی از مواقع پنج بار بلند می شوم و دوباره می خوابم بار پنجم بلند می شوم و می گویم این چه بود ؟ هیچ کس من را تکان نداده ملکی که بر هر کدام ما مامور است خدا به او اجازه می دهد و می گوید بیدارش کن این قبل از خوابیدنش کلی التماس کرده . شما هم می توانید این طوری با خداوند رابطه برقرار کنید .
صحبت از جمع : این سیاه پوشیدن و هیات رفتن وزیارت رفتن غیره همه یک ابراز است که یعنی من هستم آیا این هم مانند اذان شامل می شود یعنی خودمان آن را حذف کنیم .یعنی مانند اذان که گفتید آن را قطع کنیم ؟
استاد : الان اذان شروع شد شما در خانه خودت هستی و بچه هایم هم هستند شاید الان نخواهند نماز بخوانند هیچ اشکال ندارد . یا در خیابان اگر مزاحم کسی می شود همان که شروع کرد می توانید آن را قطع کنید ولی اگر مزاحم کسی نیست برای چه آن را قطع می کنید بگذارید همه بشنوند .
ادامه صحبت از جمع : حالا این قضیه محرم که گفتم یک ابراز است یعنی من هستم به یاد شما یا اباعبدالله . این هم یک ریا است ؟
استاد : نه کدام ریا؟ شما ابراز می کنید در این ایام که من هستم اما در بقیه ایام کجایی ؟ اگر در بقیه ایام در حکمت حسینی زندگی نمی کنی آن ریا است . یعنی آن چه که در محرم و صفر بودی و بعد از آن نبودی آن ریا است . ببینید الان من لباس سیاه را عمدا نپوشیدم معنی آن این نیست که دو ماه محرم و صفر سیاه یک تیغ شبانه روز بعد پاکیزگی سر و صورت افتضاح چه کاری است ؟ چه کسی این را از شما خواست ؟ دو ماه هم حمام هم نرو چون حمام که می روی تمیز می شوی . ولی در روز و شب عاشورا لزومی ندارد که اگر تولد بچه ات بود ساز و ضرب تولد بگذاری . به بچه ات بگو مادر جان امسال تولد تو این طور مصادف شده است این پول کادو و کیک تولد تو است که گذاشتم بگذار این روزها بگذرد هم کیک و هم کادوی تولدت را برایت می گیرم هم بچه یاد می گیرد و هم شما حرمت نگه می داری . از من می پرسند آیا روز عاشورا عقد کنیم بد است ؟ نه فعل حرام که نیست ولی قلبی که دو نفر جفت می شوند و به هم عشق می ورزند و فراموش می کنند که مظهر عشق امروز مرد کراهت دارد ولی باز اشکال ندارد . دین را خیلی جاها به ما وارونه نشان دادند از این وارونگی و از این حالت باید خارجش کنیم . خانم می پرسد اشکال دارد من روپوشم را کوتاه بپوشم؟ نه بپوش چه اشکالی دارد ولی یادت باشد حریمی را که خداوند برای تو معین کرده کاملا مشخص است حریمت را رعایت کن . هیچ کس نباید از دیدن شما بتواند حدس زند که سایز دقیق بدن شما چند است اگر توانستند حدس بزنند پس تو یک اشکالی داری . او هم ایراد دارد چون چشم نازیبا دارد چشمی دارد که حرام می بیند ولی واقعیت آن این است که اولش را تو فراهم کردی . اگر توفیق داشتم و در خدمت شما بودم برای هفته آینده می خواهم که برای من از این مقوله ای که مطرح کردم چه کنیم و چگونه حرکت کنیم که در تمام سال آثارعاشورا و حکمت های حسینی را در زندگیمان داشته باشیم .

نوشتن دیدگاه