پرسش و پاسخ شماره صد و بیست و شش
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: پرسش و پاسخ
- بازدید: 13
بسم الله الرحمن الرحیم
سوال:حضرت ابوالفضل معصوم هستند؟
جواب ازجمع: درباره عصمت حضرت ابوالفضل عباس(ع)، چون یک عبارت چهارده معصوم را داریم ممکن است عصمت را بخواهیم مختص کنیم به چهارده معصوم، اولا تمام پیامبران و اوصیاء آنها قبل از پیامبر اسلام این ها جزء معصومین هستند اما علمای ما عصمت را به دو درجه تقسیم می کنند یکی عصمتی که مخصوص ولی است که از هر سهو و عمد و گناه این ها مصون هستند، عصمت دیگری هست که همه ما باید به آن عصمت برسیم و آن عصمت از گناه است، برای حضرت ابوالفضل عباس(ع) حداقل عصمت از گناه تثبیت شده است حالا بالاتر از گناه را ما نمی دانیم ولی حداقل عصمت از گناه در ایشان یا حضرت معصومه(س) و یا حضرت زینب(س) این افراد حداقل از گناه عصمت داشتند و به خاطر همین این کلمه برای آنها به کار می رود.
استاد: اگر یادتان باشد یک بار من راجع به عصمت توضیحی دادم، گفتم این که ما می گوییم معصومین، مفهومش این نیست که خداوند آن ها را طوری خلق کرده که تمام غرایز انسانی که ما داریم آنها ندارند یا خیلی از چیزهای دیگر، این طور نیست آنها هم مثل ما در بحث انسان بودن همه این ها را دارند اما یک فرق بزرگ دارند چون روز الست آن روز اولیه اقرارشان بسیار بزرگ بود به ربوبیت پروردگار و به قول خودمان انتخاب شدن، این ها گناه را می شناسند؛ ما همیشه می گوییم اگر یک شربت خیلی خوشمزه باشد که همه هم می دانند خیلی خوشمزه است دست من و شما بدهند و بگویند این شربت همان است فقط متاسفانه یک اشتباهی شده است یک قطره یا یک قطره خون در آن افتاده است اگر بدانید می خورید؟ هر چه قدر هم دوست داشته باشید؛ آن درجه از عصمت برای اولیاء خدا این است، گناه را می دانند چه ضرر و زیانی در دنیا به ساحت انسانی آدم ها وارد می کند، برای همین نزدیکش نمی شوند نه این که حسش را نداشته باشند چرا دارند وگرنه من را که خداوند نداده اگر گناه بکنم انصاف است که مرا تنبیه کند؟ حالا این که عصمت دو مقام است دقیقا درست می گوید، معصومینی که به اصطلاح از نسل شان انسان هایی نبودند مثلا از نسل خانم حضرت زینب(س) یا از نسل حضرت معصومه(ع) یا آقا حضرت ابوالفضل(ع) که در بحث معصومین درجه یک آمده باشد این ها همان طور که گفتند در درجه دوم است و به همین دلیل حضرت زینب در هر مجلسی که قرار گرفت چه مجلس یزید و چه مجلس ابن زیاد از درجه فهم و شعور و دیانت و عقل و باور یک سر سوزن خارج نشد و جواب ها را داد، چه طور ممکن است؟ آدمی که عزیزش را جلویش سر بریدند این همه بلا آوردند اصلا امکان ندارد!! امروز یک بنده خدایی برایم تعریف می کرد از پدر و مادری که صاحب اولاد شدند، آقا تو کوتاهی کردی در مورد زنت؟ من نمی دانم به هر حال هیچ کنتاکتی یک طرفه نیست همیشه دو طرفه است حالا یکی کمتر یکی بیشتر،آقا شما به موقع به آن توجه نکردی زنت از درجه عفاف خارج شد؟ عکسش را گرفتند و کلیپ هایش پخش شد؟ زن ایراد دارد؟ قطعا، ولی این زن را زمانی که سنش کم بود تو انتخابش کردی و با او ازدواج کردی پس یک کوتاهی هم تو این جا داشتی دخترها را که از خانه ات بیرون انداختی گفتی مال مادرتان، یک پسر چهارده ساله را در خانه نگه داشتی و گفت من می مانم با پدرم، دخترها رفتند با مادر، پسر چهارده ساله را هم طاقت نیاوردی در دل سیاه زمستان با یک کیسه نایلون لباس از خانه بیرون انداختی که من مطمئن نیستم که تو بچه من هستی؟ من وقتی شنیدم کمی دست هایم را به هم مالیدم کمی دندان هایم را بر هم فشردم آخر سر گفتم خدا ازتان نگذرد، ببینید این هم در حد من نیست نباید می گفتم، کمی فاصله است که ما را از این معصومین می تواند جدا کند، خیلی عصبانی شدم بعد او را فرستادند به کلبه های مجردی که خدا می داند هر جور جانوری در این ها زندگی می کنند، بچه می ترسد چهارده سال بیشتر ندارد اصلا یک لحظه احساس کردم جنون گرفتم ولی حق ندارم این را هم بگویم فقط باید بگویم خدایا پناه می برم به تو خودت می دانی و این بنده هایت چون من اصل واقعه را نمی توانم، هنوز نمی دانم که آقا تو مقصری خانم تو مقصری؟ اصلا هر دو مقصرید، این جاست که قضاوت نکنید، برای دیگران غیبت نکنید، من با وجود آن که در جایی نشستم که باید شرح حال مردم را بدانم تا بتوانم کمک رسانی کنم کمی اضافه تر از آن شرح کسی برایم تعریف کند دعوایش می کنم به من چه؟ پسرداییم این طور بود دختر داییم آن طور بود به من چه، این الان چه طور زندگی می کند من را کفایت است. مواظب باشید خیلی روزگار فشرده و تنگ و پر از حادثه که تمامش امتحان است یک ذره دیر بجنبیم همه ی ما باختیم، این نهایتش است.