جلسه سوم ره توشه آگاهی 1
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: ره توشه آگاهی 1
- بازدید: 2611
بسم الله الرحمن الرحيم
جلسه قبل درباره منطقه منموعه و قرق گاه صحبت کردیم امیدوارم که به خاطر داشته باشید
این بحث اطلاعات چوپانی و گله داری نبود مثالی بود تا بدانید بخش گناه که در قرآن مطرح است بخش ممنوعه ای است برای هر فردی و قرقگاه بخشی است که هر فرد مومنی به دور منطقه ممنوعه اش میکشد که شامل مکروهات و مسائل شبهه دار است که بهتر است پا در آن نگذارد عرض کردم خدمت دوستان که هر کدام این دو منطقه را در روابط شخصی خودتان با دیگران و پروردگارتان و الی آخر معین بفرمائید . نمی دانم چقدر به این نکته توجه کردید ،اما باور کنید اگر عمل نکنید پیش نخواهید رفت البته اگر بخواهم بدانم خواهم دانست اما وظیفه من گفتن است من میگویم و عبور میکنم در ماه های آخر دوره قبلی کلاس مسئله نوشتن چهارچوبها را در روابط خودتان مطرح نمودم و چقدر عاجزانه از دوستان خواستم که بنویسید آنهائی که نوشتند ، مطیع بودند در خلال نوشته های خود متنبه شدند چون نقاط ضعف و قوت خویش را در روابط پیدا کردند و سپس اقدام به اصلاح نمودند ، بعضی ها هم متوجه شدند که چقدر مورد عنایت پروردگار خویش هستند که اشکال سخت و زیادی در این چهارچوبها ندارند بلکه از قبل درون چهارچوبی زندگی میکردند و در این جمع داشتیم و این افراد موردعنایت خاصه پروردگار بودند اما عده ای همچنان مصرانه بر جای خویش ایستادند و اصرار داشتند که تا همه اصلاح نشوند این چهارچوبها بدرد
نمی خورد، خوب نظر افراد محترم است خودشان می دانند. من در دوره تدریسم در مدارس همیشه اول سال تحصیلی با دانش آموزان خود یک چهارچوب حرکتی و اخلاقی معین می نمودم و در آخر می گفتم اگر هم نخواستید همراه باشید اشکالی ندارد ما مرتبه ای بنام مستمع آزاد هم داریم در کلاس باشید بدون مسئولیت و هرگونه توقع و انتظاری برای ارتقاء به کلاس بالاتر نداشته باشید. حالا هم عرض می کنم اگر بعضی از دوستان نخواهند توصیه ها و راهکارها را بپذیرند و عمل کننده باشند مسئله ای نیست از کلاس واقعا فقط به حد استماع بهره می برند ولی جای گلایه از شرایط دیگر نیست . القصه :
صمت و جوع و سهر و عزلت و ذکری به دوام
ناتمامان جهان را کند این پنج تمام
صمت : همانا سکوت و کم سخن گفتن می باشد این به آن معنا نیست که افرادی که اصلا حرف نمیزنند و گوشه گیر هستند خیلی خوبند اصلا مفهومش این است که محدود خاصی برای سخن گفتن داشته باشید و از هر مقوله ای نگوئید و نشنوید، برای سخن گفتن و سخن شنیدن قرق گاه و منطقه مشخص بفرمائید اگر نکنید نه شما اصلاح میشوید و نه میتوانید به اصلاح شدن جامعه کمک کنید.
جوع: کم خوردن می باشد منظور از کم خوردن هیچ نخوردن و قسمتهای اصلی خوراک را نخوردن و مرتاضی نیست بلکه میگوئیم آنقدر بخورید که جسم شما از خوردن مست نکند زمانیکه غذای مورد علاقه و بسیار خوشمزه ای را بیش از حد میخورید اگر در این حال از مسائل عرفانی و روحانی حرف بزنید مسخره است این جسم سرمست از خوردن و نوشیدن آمادگی فهمیدن ندارد پس کم بخورید و از همه حلالهای بخورید خدا فرموده با چه اجازه ای حلال من را حرام میکند میگوید سالک گوشت نمیخورد چه کسی گفت ؟گوشت میخورد اما به اندازه هر وعده گوشت نمیخورد چرا که جسم وقتی مست از خوردن شد و سیری کامل یافت دیگر از روح اطاعت محض نخواهد داشت و تسلط روح بر جسم کم خواهد شد.
سهر: بیدارماندن ، بعضی ها معنی می کنند شب زنده داری درست است . شب زنده داری هم بخشی از معنی این کلمه است اما مبحث بزرگتر بیدارماندن است یعنی در مسائل هوشیاربودن و بیداربودن و پاسداری از قرق گاه خویش در همه امور است.یک بخش هم نماز شب است اما این به این معنا نیست که اگر نماز شب خواندی در روز هرچه کردی مهم نیست یادتان هست اشاره کردیم به فردی که احسان میکند و در خانه اش باز به روی همه باز است و مهربانی میکند و اگر به او پیشنهاد کار پردرآمد غیر حلال بدهند پرهیز نمیکند این نمی شود شب زنده داری و روز از اون طرف حرکت کردن. بیداربودن و پاسداری از قرق گاه خویش در همه امور ات
عزلت : کناره گیری این به معنای دوری گزیدن از همه آدمها نیست بلکه منظور کناره گیری از مردم آن هم مردمی که سد راه می باشند با طریقت ما هم خوانی ندارند و در نهایت کناره گیری از همه چیزهایی است که ما را به خود مشغول نموده و غافل از راه می نماید.شما با فامیل و خانوادهباید رفت و آمد کنی اموراتشان را راه بیندازی اما اگر امشب برادر خانمت میآید اینجا منزل شما مهمان است و مشروبخوار است یک عذر خواهی خارج شو من البته باشم اصلا راهش نمیدهم ولی حالا روابط خانواده ها با هم فرق دارد ولی کنارش نشین از خانه نمی توانی خارج شوی نمی توانی با خانمت و بچه ها کنار بیایی اشکال ندارد کنارش نشین تو دیگر بساط کباب مشروبش را فراهم نکن پول بده خودشان خرج نکن ولی پای خریدش نباش این را میگویند کناره گیری دعوت میکند برو دم آخر ده دقیقه اون ه مبرای اینکه اسا خانواده ایت به هم نریزد .
ذکری به دوام : ذکر یعنی یاد محبوب کردن، سخن گفتن با او، توجه خاص نسبت به حضرت دوست . عرفای شیعه ذکر را به دو قسم ذکر خفی و ذکر جلی تقسیم کرده اند این موارد قبل گفته شده اما امروز میخواهم یک جلوه های دیگر از یک منظر دیگر بگویم بعضی از جهتی به چهار بخش تقسیم کردند: ذکر لسانی ، ذکر نفسی ، ذکر خیالی، ذکر قلبی . که از همه بالاتر ذکر قلبی است که دل بصورت دائم به یاد خداست و در این مداومت آدمی رنگ و بوی آدمی را از دست می دهد و صبغه الهی را در خود می یابد که در سوره بقره آمده است
بزرگی می فرمود یکی از تقسیمات ذکر ، ذکر صریح و ذکر ضمنی است یعنی چه ؟ گاهی انسان ذکر می کند و تنها قصد او آن است که به خدا توجه کند و غرض دیگری ندارد و با گفتن اذکاری مثل یاالله یا رحمن ... حالا چه با لفظ و یا توجه قلبی خود را متوجه ذات اقدس الهی می نماید و این را ذکر صریح می نامند . اما گاهی غرض اصلی دعا خواندن یا قرآن خواندن است که طبیعتا با خواندن دعا و قرآن ذکر و یاد خدا نیز حاصل می شود و این را ذکر ضمنی می نامند.
علامه طباطبائی علیه الرحمه می فرماید : ذکر خدا پهنای عریضی دارد به هر شکلی که انسان به یاد خدا باشد نیکوست . با تلاوت قرآن، با قرائت نماز واجب یا مستحبی، با دعا و مناجات، با اشعار عارفانه شنیدن، یا خواندن قصه های عاشقانه عرفانی به هر زبانی همه موارد ذکر خدایند به هرحال از اهمیت ذکر استناد به قرآن می نمایم : سوره زخرف آیه 36 (هرکه از یاد الرحمن دل بگرداند شیطانی بر او می گماریم که همدم او گردد.)
در کتاب توحید شیخ صدوق رحمه الله باب اسماء الله از قول پیامبر(ص) آمده است که برای خداوند 99 نام است که هرکس به آن نام ها خدا را یاد کند و دعا نماید دعایش مستجاب می شود و کسی که آنها را شمارش نماید داخل در بهشت می شود .البته دستور ذکر را باید از استاد گرفت چرا که ذکر حکم دارو را دارد و هیچ عاقلی دارو را بدون تجویز پزشک امتحان نمی کند فرد سالک هم بدون دستور استاد شروع به ذکر نمی کند شما در خوردن سبزیجات هم با خاصیتهای گونانگون دارویی باید بر اساس طبع و نیازتان عمل کنید نه اینکه همه را بخورید ذکر هم همین گونه است و نکته بعدی آن که ذکر پروردگار چه با زبان و چه با قلب همان شکرالهی است و جایگاه شکرکردن را در قرآن در سوره ابراهیم آیه 7 می جوئیم ( و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعا سپاسگزاری کنید البته نعمت شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسی کنید عذاب من بسیار سخت است) ذکر الهی یک جنبه اش شکر خداست، مسئله را فراتر نگاه می کنیم می دانید که اعضا و جوارح نیز باید ذکر وشکر داشته باشند چگونه ؟ مثلا حضور فرد در مکان مقدسی حضور می یابد حضور این بدن پا درد گرفتن خشک شدن کمر و گردن و و و همه اینها ذکر و شکر بدن اوست وقتی اینجا حضور می یابی با همه خستگیها و گرفتاری ها حضور این بدن میشود ذکر و شکر او .رفتن به جای مبارک و مورد توجه و دستور خالق ذکر و شکر پای اوست. شنیدن قرآن وسخنان از دیار حضرت دوست در مسائل روحانی کلام گوش میکنی ذکر و شکر گوش او نگاه کردن به آیات الهی و هرآنچه که محبوب مولاست من هر وقت به این بچه های نگاه میکنم هم صفا میکنم هم اجر میبرم چون برای من بچه ها صفحات کلام الله مجیدند بجه ها را خدا دوست دارد وقتی به شما نگاه میکنم اگر محبت از چشمم سرازیر میشود چون خدای من شما را دوست دارد من اول او را دوست دارم که شما رادوست دارم این نگاه پرمحبت به شما که خدا دوستتان دارد شمایی که تلاش میکنید اطاعت خدا بکنید شکر وذکر چشم اوست . حالا ازین قسم موارد بسیار هست باید برای خودتان گرونده ایجاد کنید ذکر و شکر قلبم کجاست ذکر و شکر دستم چیست تا انجام بدهید پس اگر کسی فقط با زبان نامی را تکرار می کند اما عمل او که با بقیه اعضاء انجام می گیرد آن را تایید نکند و درآن راستا نباشد میگوید یا رحمن و یا رحیم اما اگر چیزی ناگوارش باشد بخشش نمیکند دروغ میگوید در واقع ذکر حقیقی در وجود او قرار ندارد و به اصطلاح لقلقه زبانی بیش نبوده است . برمی گردیم به قرآن ، خداوند در سوره عنکبوت آیه 45 فرموده است ( حقیقت نماز همان چیزی است که ما را از بدی ها دور می کند ) و سخن امیرمومنان علی (ع) این واقعیت مهم را بیشتر جلوه گر می کند در وسائل الشیعه ج4 ص 161 آمده است که امام فرمودند( بدان که تمام اعمالت در قبول یا رد تابع نمازت می باشد) ای وای من برای احسان دادن دویدم سختی کشیدم نمازم فوت شد به نظرت چه شد مردم میگویند خدا کریم است کار خدایی میکردی این حرفها را بریزید دور اول کار به آن جوان میگفتید مادر اول نمازتان را بخوانید بعد تلاش کنید چرا مردم را گمراه میکنید همه کاری میکنید وقتی آخرین ملک نماز را دارد میبرد بالا نماز میخواند میپرسی چرا این همه دیر میگوید وقت نشد این صحبت امیرالمومنین است که در مجالس علی علی میگوئید میخوانید میشنوم ز قدسیان علی علی علی او میفرماید همه اعمالت برای اینکه رد شود یا تائید شود تابع نمازت است پس یکی از اذکار بزرگ و عظیم نماز می باشد و واقعا اگر در بین همرهان ما هنوز کسی هست که نماز برایش در درجه دوم اهمیت قرار دارد بهتر است تجدید نظری نموده و جایگاه عوض کند چون اگر دوستان توجه نموده باشند با دستورالعمل آخرین ذکرمان باید پی ببرند که می رویم به سوی آن که انشاءالله دائم الذکر شویم ،آن هم نه فقط در زبان بلکه در تمامی قوای ظاهری و باطنی مان چنین شویم آن وقت وقتی سوره نبا را میخوانی یک روزی می آید صاحب سوره نبا میخواند مثل اما صادق غش میکنیی در قول حضرت رسول اکرم (ص) می باشد که فرمودند ( ارزشمندترین عمل امت من انتظار فرج است ) انتظار فرج فقط خواندن دعای فرج و دعا کردن در مواقع خاص نیست بلکه منتظربودن برای ظهورحضرت ولی عصر(عج) یک حالت است نه یک حرف که هرکس در حالت انتظار واقعی قرار داشته باشد اعمال و رفتاری ویژه در خور منتظران واقعی خواهد داشت خوردش خوابش اعمالش پوشیدنش کسب معاشش همه چیزش یک لباس جدید میپوشد و حالت جدید به خود میگیرد. نکته بعدی آنکه ذکر مخصوص آدمیان نیست بلکه برای همه عالم و موجودات است و هرکدام ذکر ویژه خود را دارند در سوره جمعه آیه 1 خداوند فرموده ( آنچه در آسمان ها و زمین است تسبیح خداوند را می گوید ) یا در سوره اسراء آیه 44 می خوانیم ( در عالم چیزی وجود ندارد مگر آن که حمد و تسبیح پروردگار انجام می دهد و لکن شما ذکر آنها را نمی فهمید )
ما سمیعیم و بصیریم و هشیم با شما نا محرمان ما خاموشیم
چقدر دلم می خواهد درباره ذکر حرف بزنم آنقدر بگویم که در و دیوار، درختان همه موجوداتی که می گویند سمیع و بصیر و باهوشند ولی با من نامحرم دیار عاشقی و وارستگی خاموشند به فغان آیند و با من زمزمه حضرت دوست رب العزه را بنمایند . خدایا نمیرم تا صدای همه موجودات عالم هستی را که از ذات اقدست بهره برده اند بشنوم من دیگر در این دوره عمرم چیزی نمیخواهم خانه نمیخواهم پول و تجارت نمیخواهم سفرهای آنچنانی نیمخواهم این مابقی عمرا آن چیزهایی را میخواهم به بهترینها داده میخواهم با این گوشها این تسبیحات را بشنوم شمانمیخواهید پس چرا نشستید چرا ساکتید و دلهره ندارید من عیب دارم یا شما نمی دانم. بگذریم
القصه : اذکار و دعاها و نحوه انجام آنها بطور حتم دارای آثاری خواهند بود در بسیاری از مواقع آثار دعا در خارج از ما دیده می شود بریا بیماری دعا میکنم شفا میگرد قرضی ادا میشود مشکلی حل می شود..... اما بیشترین آثار اذکار و دعاها در نفس انسان ظاهر می گردد و مقصود اصلی از انجام اعمال و اذکار همین اثری است که بر نفس می گذارد . مثلا خداوند در سوره طه آیه 124 فرموده اند( و هر که از یاد من روی بگرداند بی تردید زندگی سختی خواهد داشت ) وجه باطنی این مطلب این نیست که حتما فقیر و بی پول می شود شاید بشود اما حتما این نیست بلکه وقتی دل انسان از یاد خدا خالی شد تاریکی وجود او را فرا می گیرد هر چند که بسیار ثروتمند باشد دائما دلش گرفته از خود بیزار است ظلمت او را احاطه کرده است در حالی که بسیار فقرای صالحی هستند که هیچ چیز ندارند اما در دل چنان شادند که گویا همه چیز دارند و بر عکس . دعای وسعت رزق یا نجات از گرفتگی می خواند و به دنبال آن خود را بی نیاز می بیند یا فکرش از ناراحتی آزاد می شود و قبل از گشایش رزق در بیرون گشایش روح و دل می شود و خود را از دیگران و دست دراز کردن جلوی آنها بی نیاز میبیند. یکی از اذکاری که خداوند رحمان به ما عطا فرموده ذکر شریف صلوات است و دوام بر آن معجزه آفرین است من به چشمم دیدم به جان فهمیدم و در همه مشکلات دیدم چگونه با ذکر صلوات باز میشود دلیل هم دارد اولا خداوند این بندگان برگزیده مشمول رحمت و سلام در صلوات را بسیار دوست می دارد و ترجیح می دهد که بشنود بندگانش آنها را یاد نموده و تقاضای درود و رحمت برای آنها دارند و خداوند هم به خاطر زحمتی که بر آنها طلب میکنند اجابت نماید . ثانیا با صلوات به بندگان عاصی و متمرد خط نشان می دهد که اینها عزیز و مورد توجه من هستند اگر می خواهی مرا راضی کنی به در خانه ایشان برو و نگاه کن آنها چگونه زندگی کرده و می کنند تو هم یاد بگیر و سعی کن رنگ و بوی آنها را بگیری آن وقت اگر پشت سر آنها بیایی تو را هم می پذیرم . قربون خدا بروم چه قدر دوست داشتنی است چرا دوستش نداری میگه نه اما دروغ میگی چرا همیشه گریه میکنی میگویی من تنهام کسی را در این دنیا ندارم تو که از همخه بالاتر برای توست دنبال چه هستی؟
عبدالعظیم حسنی می گوید : امام حسن عسگری (ع) فرمودند ( خداوند متعال که حضرت ابراهیم را خلیل و دوست خودش قرار داد به جهت آن بود که زیاد صلوات بر محمد و آل محمد (ص) می فرستاد ) (علل الشرایع ص 34 – بحارالانوار ج 94 ص 54 )
نگو ابراهیم خلیل می دانی چقدر قبل از پیامبر زندگی می کرده درست است اما یک چیز را نمی دانی هم نورها در کل تاریخ هستی همیشه بوده و هستند و خواهند بود پس همدیگر را می شناسند من وتو هستیم که از این دایره دوریم و از خود نوری ساطع نمیکنیم تا هم نوری مارا بیابد اما هم نورها هم دیگر را پیدا میکردند و نیاز هم به تقدم و تاخر تاریخی نداشتند . از امام جعفر صادق (ع) در عده الداعی ص 246 نقل است که فرمودند : ( هر گروهی که در مجلسی جمع شوند و درآن مجلس یاد خدا نکنند و بر پیامبر صلوات نفرستند آن مجلس برایشان حسرت و وبال خواهد بود) خدای من چقدر مجالس حسرت و وبال گذراندیم و چقدر بچه های خود را به این مجالس بردیم خدایا توفیق بده آثارش را از خودمان و فرزندانمان پاک نمائیم . شما را به خدا بیدار شوید و بیدار باشید که خفتگان را در این سرا منزل فقط خاک است و بس .