منو

جمعه, 02 آذر 1403 - Fri 11 22 2024

A+ A A-

جلسه شصت و هشتم سلسله جلسات معرفت

بسم الله الرحمن الرحيم


جلسه معرفت سه شنبه هجدهم اسفند سال هشتاد و هشت را با نام و یاد حضرت دوست آغاز می کنیم

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی ما رستگار

کریمان جان فدای دوست کردند سگی بگذار ما هم مردمانیم

شاید شما هم مثل بچه های خودم بخندید و بگید چه ربطی داشت به هم این ها دو تا بیت جدا از هم است اینها چه ارتباطی با هم داشت ؟می گم ارتباط مستقیم داره چرا که به مرحله ای رسیدیم که دیگه تشخیص می دهیم ان شا الله، هیچ چیز به اندازه خشنودی پروردگار در این عالم باعث رستگاری دو عالم ما نمی شه و هیچ چیزی به اندازه خشنودی پروردگار ارزش نداره

وقتی بنده به این مرحله رسید باید راه رسیدن به اون براش روشن بشه وقتی فهمید تنها چیزی که مهمه اینه باید راه رسیدن به این مهم را بیاموزه این راه را بیت دوم روشن می کنه خیلی از بزرگان برای رسیدن به سر منزل مقصود جان خودشون را فدای دوست کردند یعنی از هر آنچه تعلقات دنیوی بود بریدند به او پیوستند لا اقل من و شما تو این راه از خلق و خوی و روش حیوانی جدا بشیم ،باید از خلق و خوی و روش حیوانی جدا بشیم تا این سفر را آغاز کنیم ان شا الله .

شب سال نو همه ما لباس های نو می پوشیم لباس های شسته و تمیز می پوشیم لباس های چرک و کثیف را از بدن خودمون و وسایل مون خارج می کنیم باید یاد بگیریم لباس های چرک و کثیف روحمان را هم عوض کنیم که اگر نکنیم فایده نداره و گرنه نمی توانیم سال جدیدی را با روش نوینی و با پاکیزگی و موفقیت آغاز کنیم .

القصه

گفتیم اول چیزی که خداوند عالم در عالم ملکوت آفرید عقل اول بود دنبال جنس عقل اول نگردید فعلا یاد بگیرین که عقل اول بود .

عقل اول را گفتیم قلم خداست اول چیزی که خدا تو عالم ملک آفرید فلک اول بود که عرش خداست. دنبال عرش نگردین فکر نکین یک جایی بیرون جو، زیر جو یک جایی اون جاهاست باید به فهمینش باید حسش کنین می فهمین ان شا الله سخت نگیرین. عقل اول که قلم خداست دریا نور بود فلک اول که عرش خداست دریا ظلمت بود به این قلم خطاب آمد که بنویس قلم گفت خدا وندا چه بنویسم ؟خطاب آمد که هر چه بود و هست و خواهدبود تا به قیامت بنویس قلم نوشت .

ابن عربی در دنباله تفسیر آیات 138 تا 141 سوره بقره سخنی زیبا از رسول خدا نقل می کنه به این مضمون:

ِانَّ الله تعالی خَلق الخَلقُ فی ظلمتٍ ثُمَّ رَشِّ عَلیه من نوره فَمَنْ أَصَابَ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ اهْتَدَى وَ مَنْ أَخْطَاَ اَضَلَّ

یعنی همانا خداوند بلند مرتبه مخلوقات را در تاریکی آفرید سپس از نورش بر آنان بارید پس هر کس از آن نور بر او نزول کرد هدایت یافت هر کس بازگشت کرد یا به خطا رفت گمراه شد .

به سخن رسول خدا تعمق کنید تا بهتر بتونین آنچه را گفته شد در بیابید این کلام کلامی نیست که شما بتوانید با یک بار خواندن ردشین صد بار بخوانید صد بار فکر کنید .

می خوام سخن درباره رش نور بگم کلمه بود که در سخن زیبا ی رسول الله بود .

نور کلمه نور از سه حرف تشکیل شده نون، واو، ر درسته نون می گوییم نون نشان از نبی است واو نشان از ولی است ر نشان از رشد.

اشاره می کنه به اینکه به هر کس که نبی و ولی فرستادند او را رشد و عقل دادند به عبارت بهتر هر که از بیرون براش نبی فرستادند نور عام یافت هر که را با ولی آشنا نمودند نور خاص یافت .

این جلسه از اون جلسه هایی است که تا بعد از عید جمله جمله باید بهش تفکر کنید. هر که از بیرون براش نبی فرستادند نور عام یافت هر که را با ولی آشنا نمودند نور خاص یافت .

اشاره می کنیم در این ارتباط به آیه 35 سوره نور:

"خدا نور آسمانها و زمین است مثل نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی و آن چراغ در شیشه ای است آن شیشه گویی اختری درخشان است که از درخت با برکت زیتون که نه شرقی است و نه غربی افروخته می شود روغنش گرچه آتشی به آن نرسد نزدیک است روشنی دهد ]یعنی روغنش نزدیک است نور بدهد با اینکه آتشی بهش نرسیده[ روشنی بر روی روشنی است خدا هر که را بخواهد به نور خویش هدایت می کند و این مثل ها را خدا برای مردم می زند خدا به هر چیزی داناست”

این آیه از اون آیه های کلیدی است که هر کسی توفیق تلاوتش را پیدا نمی کنه چه برسه که ذکرش کنه آداب بخوصی داره این آیه خیلی خاص خیلی خاص .

پس دقت بفرمایید اگر خودتان را روشن می بینید با نور نبی و ولی و از این نور بهره برده دیگه وقت رشده .

می گه من نبی را می شناسم ولی را هم می شناسم اگر راست می گی دیگه وقت رشده وگرنه جایگاه هر کدام از ما همان چاه اسفل السافلین است .

دو شب قبل رویایی را دیدم الان که دارم حرف می زنم ماهیت رویای خودم داره بیشتر برام روشن می شه .

به جای روی زمین توی زمین بود.آدم ها توی زمین بودند نمی دانم کدام دوره بود و خونه ها این شکلی نبود طبقه طبقه بود ولی همه از آهن یا یک چیزی مثل آهن .در فضا نوربه این شکل مانند نور خورشید نبود نور آبی سرمه ای بود. پله ها نردبانی شکل و مار پیچ بودند. سقف ها به شکل سقف فلزی توری بودند که طبقه بالایی پایینی را می دید. همه از اون قعر می کشیدند می آمدند بالا با چه عجله و سختی من اینها را می دیدم و حی می گفتم بدویید تا دیر نشده بدویید تا در بازه بدوید خیلی آمدیدم بالا و موجوداتی مانند انسان صورت انسانی و هیکل انسانی با این تفاوت که روی چهار دست و پا راه می رفتند و دو تا دستی که جلو داشتند کوتاه تر از دو تا پای عقب بود و بقیه مانند انسان اونجا بودند . اونها آدم ها را مراقبت می کردند همه شکل ما بودند و می خواستند مانع بشوند هر کسی از طبقه خودش بیاید بالا این از این طبقه به طبقه دیگر اون از اون طبقه به اون یکی طبقه.

من می دویدم و می گفتم بیایید که از در باید رد شیم خیلی سختی بود برای همه ولی عبور کردیم خیلی جاها صداهای وحشت ناکی می کردند اون موجوداتی که به پا بودند. به آخرین طبقه که رسیدیم یک در کوچک داشت در باز بود من به راحتی از این در رد شدم ولی بقیه می ترسیدند می گفتم بدویید می آمدند در باز بود ها ولی انگار که یک چیز نا مریی جلویش بود بهشون می گفتم دور خیز کنید و بدوید .هر کس که می دوید و از این در رد می شد نجات یافته بود هر کس که نمی تونست عبور کنه برمی گشت به اون اولین طبقه پایین تریین طبقه .چند تایی تونستند رد شند بقیه نتونستند وقتی از اونجا رد شدیم زیر شیر وانی بود که از اون که بالا آمدیم به جایی رسیدیم که مثل باند بود که از اونجا می تونستیم به پرواز در بیاییم .

نور ولی و نبی را شناختین. بپرید از در رد بشین و گرنه گیر اون موجودات چهار پا می افتین ها.

خدای تعالی در عالم کبیر قلمی آفریده اون قلم عقل اول است در عالم صغیر هم قلمی آفریده اون قلم عقل آدم است عقل آدم در ظاهر با دو تا قلم یا ابزار کار می کنه تو ظاهر .

عقل را نشان بدین؟ نمی توانین که نشان بدین آثارش را می توانین نشان بدهین خودش که دیدنی نیست دو تا ابزار داره عقل در ظاهر ،یکی زبان است یکی دست ای امان از هر دو تاش .

زبان آلت ظهور علمه. می گم علم ظهور پیدا می کنه دست آلت ظهور عمله .می گم می خواهم انفاق کنم اما زبانم پول نمی آره دستم پول رو می آره کار می کنه در می آره و تحویل می ده .

از آنجا که مظهر علم و قدرت آدمی از عقل آدمی است پس زبان و دست آدمی صورت ظاهری عقل انسان است.

پس علم و قدرت عقل آدمی جز به واسطه این دو تا ابزار در عالم شهادت ظاهر نمی شود. ای دست چه کردی ای زبان چه کردی پشت آدم می لرزه.

زبان سخن عقل را به حاضران می رساند درس و کتاب سخن عقل را به غایبان می رساند حکمت های فطری نکته های معقول از زبان ظاهر می شود حکمت های علمی و صنایع محسوس از دست به ظهور می رسه .

ای عزیز امروز سخن را مختصر گفتیم پس توجه کافی کن .

عقل آفریده است عقل را با خدا اشتباه نگیرین ها فکر نکنین که این عقل یعنی خدا .

عقل آفریده است چون عقل گویاست زبان هم گویاست عقل معلم است پس زبان هم معلم است .

با زبانت چی کار کردی تا حالا ؟عقل رسول خداست زبان رسول عقل است ، عقل رسول خداست زبان رسول عقل است.

شما را خدا ایام پیش رو فقط استراحت نکنین به آنچه گفته می شود کلمه کلمه اندیشه کنید تفکر کنید و سعی کنید همه را بفهمید .

اهل جبروت صورتی دارند اهل ملکوت صورتی دارند اهل ملک هم صورتی دارند اما صورت هر چیزی مناسب حال اون چیزه اهل ملک صورت حسی دارند اهل ملکوت صورت عقلی دارند اهل جبروت صورت حقیقی دارند.

خدای بزرگ عالم ملک را بر صورت ملکوت آفریده یا ملک صورت ملکوت است مظهر ملکوت است .

تو این ملک چیکار کردیم ما ؟ ای داد بی داد این مظهر ملکوت بود چه نفاق ها چه ریا کاری ها چه افعال زشت .

ملکوت را بر صورت جبروت آفریده مظهر صفات جبروت است عقل شما مال عالم ملکوت است .

بهمین دلیل اهل جبروت بر ملکوت عاشق اند اهل ملکوت بر ملک عاشق اند.

مگه شما عاشق خودتون نیستین روزی چند دفعه تو آینه خودتون را نگاه می کنید ؟چند بار؟

اهل جبروت بر صورت خودش که عالم ملکوت عاشقه ، اهل ملکوت بر صورت خودش که عالم ملک عاشقه .چون اهل جبروت در ملکوت جمال خودش را می بینه صفاتش را مشاهده می کنه.

پس می توان نتیجه گرفت عالم وجود مملو است از عشق ، عالم وجود مملو است از عشق است.

عالم جبروت بر صورتش که عالم ملکوت باشه عاشقه عالم ملکوت بر صورتش که عالم ملک عاشقه پس کل عالم مملو است از عشق است.

عالم وجود مملو از عشق است و بر خودش عاشق جمله در حرکت اند یادتون است راجع به حرکت می گفتم اولین جلسات معرفت جمله در حرکت اند چه حرکتی ؟ حرکت شوقی دارند با شوق حرکت می کنند چی می طلبند ؟خودشان رو ،دانستی عزیز چی گفتم ؟خودشان رو ان شا الله که دانستید .

پایان بخش صحبت امروزم این دو بیتی تقدیم حظور همه عزیزانی که اینجا هستند

ای دوست قبولم کن جانم بستان مستم کن از هر دو جهانم بستان

با هرچه دلم قرار گیرم بی تو آتش به من اندر زن آنم بستان

همه شما را به خدای بزرگ می سپارم و امید وارم بعد از اینکه سال نو شد و کلاس ها ی ما دوباره تشکیل شد همه شما را با جهش هایی بسیار بلند دریافت کنم .

التماس دعا به تک تک شما من را هم دعا کنید .

یا علی مدد برای شادی انبیا اولیا شهدا صدیقین صالحین و مومنین درگاه حق اجماعا صلوات

 

 

 

نوشتن دیدگاه