منو

دوشنبه, 03 دی 1403 - Mon 12 23 2024

A+ A A-

دلنوشته شماره چهل و سوم

  • نوشته شده توسط مدیر سایت
  • دسته: دلنوشته
  • بازدید: 3357

بسم الله الرحمن الرحیم

موسی پس از آشنا شدن با وجوه باطنی در دنیا بسوی فرعون فرستاده شد تا اورا دعوت کند بسوی خالقش .به موسی دستور داده شد دست راست خودرا در گریبان خویش فرو برد و سپس بیرون بیاورد ،وقتی دست بیرون آورد از سپیدی می درخشید.

هیچ توجه کرده اید، دست راست را از یقه درون لباس ببرید هیچوقت سمت راست را نمی توانید لمس کنید بلکه سمت چپ را می توان لمس نمود یعنی جایی که بظاهر قلب وجود دارد و پس از بیرون آوردن می درخشید یعنی دست راست که اهرم کننده کارها در زمین است اگر متصل با دل یا قلب که جایگاه فهم حق و حقیقت است بشود ،خدایی می شود و از همان نور که نشان معرفت و آگاهی الهی است بهره مند گشته ودنیایش را با نیروی الهی اداره خواهد کرد .پس قدرتهای ظاهری بدون ارتباط با قدرتهای باطنی که مستقیما از حضرت اله بهره می گیرد هیچ است و ناپایدار و عاجز خواهد ماند

 می دانید که فرعون ،ساحران آن دیار را جمع کرد تا باموسی و معجزاتش که او سحر و جادو می پنداشت مقابله کنند آنچه که ساحران بوجود آوردند در اصل از خطای چشم ظاهری آدمها بهره جسته و با حرکتهای تند آنهارا دچار اشتباه و وحشت نمودند اما چوبدستی موسی که بر زمین افتاد یک تردستی یا سرعت عمل نبود بلکه یک قدرت باطنی نشات گرفته از حضرت حق بود که در دست عامل صالح پروردگار بود و با نیت هم سو با عمل الهی افکنده شد و در نتیجه همه آن تصاویر مجازی پیش چشم مردم را بلعید و آنهارا در حیرت باقی گذاشت حتی ساحران را. ساحران که عمری مردم را فریب داده بودند با روبرو شدن با این عمل متوجه شدند که هر قدرتی هست ،بسیار برتر از آنهاست و دیگر نمی توان با آن مقابله نمود، سر تعظیم فرود آوردند.

نکته : تا به امروز چقدر در زندگیتان برای مسایل مختلف حیله ها اندیشیده اید تا دور حوادث به نفع شما تمام شود و در آخر آدمی ساده اندیش و از نظر شما بسیار کوچک همه حیله ها و تدابیر شمارا نقش بر آب کرده و شمارا با بهت و حیرتتان تنها گذاشته ؟ پس از آن شما چه کردید آیا متنبه شدید؟ آیا دست از سیاست بازیها و تزویرها و پنهان کاریهای بظاهر عاقلانه تان برداشتید و مثل ساحران فرعون بر زمین نشستید و قدرت برتر که همانا پروردگار است را پذیرفتید حتی اگر مجازات سخت هم در انتظارتان باشد؟ یا نه باز هم سماجت کردید پافشاری نمودید و مکرهای سخت تر اندیشیدید و همچون بچه گربه ای که با کلاف کاموا بازی می کند هر دم در گره های کور این تدابیر فرو رفتید ؟ واقعا مقصر کیست ؟ تفکری ندارید؟

خارج کردن قوم بنی اسراییل که هر روز فشارهای بیشتری از سوی فرعون را تحمل می کردند از سرزمین مصر، خودش حکایتی است شنیدنی . قوم بنی اسراییل هر روز به نزد موسی شکایت می بردند تا موسی و خدایش آنها را از آن عذاب برهاند تا بالاخره پروردگار دستور حرکت قوم را شبانه از مصر صادر فرمود . موسی آنها را به همراه جواهراتشان شبانه حرکت داد و صبح که فرعون فهمید دستور تعقیب داد و خود نیز بدنبال آنها حرکت کرد . به دریا رسیدند دریای خروشان پیش رو و سواران فرعون و خودش شتابان پشت سربودند . پروردگار یکبار دیگر وجهی دیگر از چوبدستی موسی را نمایان فرمود .دستور فرمود بر آب بزن ، آب اطاعت کرد و مسیری در دل دریا بوجود آورددر حالی که دو طرف به بلندای بسیار آب بود .قوم به راه زد و هراسان می رفت و سپاه فرعون بدنبالشان داخل مسیر شدند .با خارج شدن قوم از سوی دیگر دریا و باقی ماندن سپاه و فرعون در میانه دریا آبها به هم آمد و آنهارا در میان گرفت و هلاک نمود .

نکته : آب مایه حیات و اولین عنصر در پدیده خلقت جهان هستی می باشد .پس به طور حتم صاحب قدرتی عظیم است اما در مقابل آن ذره الهی ، درون انسان که ودیعه الهی است اختیاری از خود ندارد و گوش به فرمان است .حالا چگونه ممکن است ابلیس که موجودی معلوم الحال و معرفی شده از جانب پروردگار است می تواند در مقابل انسان مقاومت نموده و در بسیاری از ایام انسان را برده و تحت تسلط اوامرش در بیاورد ؟ واقعا جای کمی تعقل نیست ؟آیا قوم موسی این پدیده را به چشم خود ندید و در نبود موسی گوساله پرستید؟

ادامه دارد...

نوشتن دیدگاه