منو

جمعه, 14 دی 1403 - Fri 01 03 2025

A+ A A-

نگاهی اجمالی به سوره الرحمن

بسم الله الرحمن الرحیم

من سوره الرحمن را خیلی دوست دارم، توی این سال های عمرم اگر مثلا 20 بار قرآن ختم کرده باشم دست کم 300 بار الرحمن ختم کردم شاید هم بیشتر بعضی چیزها را دوست می دارم سوره یس را دوست می دارم سوره ملک را دوست می دارم گرچه همه قرآن دوست داشتنی است، من هر وقت خیلی عصبانی هستم یا خیلی دلگیر سوره الرحمن را می خوانم، امروز نه عصبانی بودم نه دلگیر اتفاقا چشم انتظار نوه ام بودم دلم قیلی و ویلی هم می کرد گفتم حالا که عصبانی نیستی بیا الرحمن را بخوان شروع کردم به خواندن در همان 12 آیه اول ماندم: الرحمن؛ فارسی اش را می خوانم مخصوصا گفتم الرحمن برای این که ببینید من روی چه می خواهم حرف بزنم؛ قرآن را آموخت، انسان را آفرید، او را گفتن آموخت، خورشید و ماه قانونمند در کارند، گیاه و درخت سجده می آورند، آسمان را برافراشت و میزان نهاد که شما هم در میزان خلاف نکنید، و وزن را به انصاف برپا دارید، از سنجش نکاهید، زمین را برای آدمیان آفرید، در آن میوه ها و نخل هایی با خوشه های غلاف دار است، دانه های سبوس دار و گیاهان خوش بو، پس کدامین نعمت های پروردگارتان را منکرید؟

ماکس پلانک استاد انیشتن بود، به شاگردهایش می گوید که تواضع خود را حفظ کنید، افتادگی متانت، بدانید که شما با این همه علم تازه خط خوان طبیعت شده اید یعنی آن چه که خداوند در آفرینش انجام داده تازه باید شروع کنید کشف کنید جالب نیست؟
سوره الرحمن با الرحمن شروع می شود اولین مطلب آموختن قرآن است می گوید آن خدای بخشنده قرآن را آموخت، مگر خدا قرار بود خودش بیاموزد؟ نه، بلافاصله فرمود انسان را آفرید پس آموختن قرآن قبل از آفرینش انسان است خوب دقت می کنید؟ ساعتی فکر کردم تا بالاخره رسیدم به عالم اقرار، گفتیم آن جا همه ذرات نوری ریزی بودیم پس در همان مرحله خداوند همه قرآن را بر سینه های همه ما دمیده است، به همین دلیل هم بود که گفت آیا ربوبیت من را قبول می کنید آیا قول می دهید که با شیطان هم پیاله نشوید، اگر ما این ها را نمی دانستیم چه طوری می خواست از ما اقرار بگیرد پس در آن عالم ذره گی می دانستیم و آن جا پذیرفتیم و متعهد شدیم. صبح واقعا نمی دانستم چه کار کنم، خدایا از شوق این که این همه تو بزرگی، نمی دانم گریه کنم یا سر به صحرا بگذارم. بخشنده بودن را آن هم به همه انسان ها می توانید حس کنید؟ سپس انسان را آفرید او را گفتن آموخت چرا؟ برای این که آن چه در سینه ها محفوظ است بتواند به زبان جاری کند، شما از آن چه که در سینه تان بوده است چه قدر در جامعه جاری کرده اید؟ هزاران سخن لغو و بیهوده گفتید، چرت و پرت گفتید، اخبار دروغین ممالک دشمن را همه جا پخش کردید، چه قدر از آن چه خدا در سینه ات گذاشته بود به مردم پخش کردید؟ تو که شاگردی، تو که کارمندی، تو که معلمی، تو که راننده تاکسی هستی، تو که خانم خانه داری و هزاران چیز دیگر، پروردگار فرمود خورشید و ماه قانونمند در کارند، دو تا نمونه خدا اعلام کردند همه قابل مشاهده است برای همه آدم ها و هم این که بدون دخالت انسان ها درست شده است، چه طوری این ها بدون دخالت انسان آماده شده اند؟ چون قانونمند هستند، قانونشان را چه کسی داده است؟ خدا، همان خدایی که در بدن ما مسیر آب و غذا را طوری تعیین کرده است، در همه بدن می چرخد مواد مغذی را میدهند فضولات را بیرون می فرستند و شما اصلا متوجه نمی شوید مگر زمانی که احتیاج به دفع داشته باشید. گیاه و درخت سجده می آورند چه طوری؟ شما تا حالا دیدید درختی دولا بشود مثل ما سجده بکند؟ مگر شاخه اش شکسته باشد، به نظر من با اطاعت از فطرت الهی و قانونی که خداوند در آن ها قرار فرموده، بارشان را می دهند چشم داشتی هم به هیچ کسی ندارند منت هم سر هیچ کس نمی گذارند؛ ببین من امسال چه قدر سیب دادم، ببین من امسال چه قدر گلابی دادم، ببین گلابی هایم چه قدر خوشمزه است؛ فقط می دهد.
خداوند می گوید آسمان را برافراشت و میزان نهاد. به نظر شما آسمان چه ویژگی دارد که خداوند میزان را در مورد آسمان می‌ گوید؟
صحبت از جمع: چند روز پیش مطلبی خواندم نوشته شده بود اگر گرانشی که الان در زمین وجود دارد مقدارش بیشتر بود کل دنیا روی هم کوبیده می شد و اگر مقدارش کمتر بود کل زمین جوری پراکنده می شد که اصلا نمی‌توانست وجود داشته باشد. خودش اثبات می کرد که قطعا خدایی هست که می تواند همه ی این ها را به طور دقیق نگه دارد همه سیاره ها با فاصله خاص با میزان خاص با انرژی خاص به هم وصل شده اند.
استاد: اگر بین آسمان و زمین کِششی دقیق نباشد می شود همان چیزی که شما گفتی. خدا می گوید آسمان را برافراشت و میزان نهاد یعنی ببینید چه قدر ظریف و ریز خداوند به ماجرا نگاه کرده است، بعد می گوید که شما هم در میزان خلاف نکنید. میزان چیست؟ این ترا‌زوهایی که در مغازه ها گذاشتند؟ یا مدل کشکولی که برای وزن کردن در کف ترازو سنگ می اندازند؟ این یک جورش است برای وزن کردن اما میزان آن حدی است که انسان‌ها در رابطه شان با دیگران باید به گونه ای رعایت کنند که میزان این حد فاصل آسمان و زمین برقرار باشد. بدترین چیزی که امروزه خیلی مشاهده می شود وضع بد زن و شوهرهاست یا این زور می گوید یا او زور می گوید، کی به شما گفت زور بگویی، اصلا کی به شما اجازه داد زور بگویید؟ نه آقا به خاطر آقا بودنش حق زورگویی دارد نه خانم به خاطر خانم بودنش، به یک دلیل زور می گویند چون هیچ کدام قرآن نخواندند تا ببینند چه کاره هستند، بروید قرآن بخوانید، بابا انصاف داشته باشید به خدا خیلی زود دیر می شود، خیلی زود می رسد وقتی که باید ما منتقل بشویم، آن وقت آن جا چه جوابی می خواهی بدهی؟ زن و مرد در دو کفه ی ترازو هستند، مساوی، مسلمانان مساوی، اما این به واسطه مرد بودنش یک ویژگی هایی دارد این به واسطه زن بودنش یک ویژگی های دیگر اما حقوق انسانی یکسان است شما نمی‌توانید خُلفش را انجام بدهید.
وزن را به انصاف برپا دارید از سنجش نکاهید. این وزن هم می تواند وزنه این مغازه سر کوچه ی ما وقتی که جنس در ترازو می گذارد که ترازویش منظم و درست باشد.
وزن را به انصاف برپا داریم. این تو رابطه های شما چه می تواند باشد؟ پیدا کنید دیگر چند بار تا حالا الرحمن خواندید؟! همین فقط خواندید و رفتید که ثواب دارد!
یکی از وزن ها رعایت حقوق دیگران به اعتدال، از سنجش نکاهید یکی بگوید من بالاترم چون سالهاست در حسینه ام پس پیشکسوتم پس خیلی چیزها برای من آزاد است، به تازه واردها بگویید تو عقب بایست، از این جور چیزها نداریم، از سنجش نکاهید. زمین را برای آدمیان آفرید. خدا می گوید زمین را برای شما آفریدم، زمین یک توپ گرد است، یک توپ گرد بیاورم اگر کسی توانست روی آن بایستد حتی یک نفر نمی توانید بایستید همه با کله می افتند، زمین را برای آدمیان آفرید، این زمین چی دارد که فقط به خاطر ما آفریده شده است؟! هیچ وقت به آن فکر کردید؟ خدا روی زمین این همه حیوان دارد، می گوید خُب حیوان ها را هم برای ما آفریده است، شیر و پلنگ را که برای ما نیافریده است که! گوسفند آفریده که ما بخوریم، چرا این زمین برای آدمیان آفریده شده است ؟ برای این که همه آن چیزهایی که روی زمین هست، همه برای امتحان آدم است، سگ در خانه ات نگه ندار ولی جایی سگ دیدی با لگد و سنگ نزنش، ما جلوی خانه مان دو تا درخت داشتیم یکی از آن ها پارسال دم عید حالا طوفان زد چی شد شاخه اش شکست هنوز هم روی دیوار ماست، گفتم کسی را بیاورم این را از بیخ ببرد، بعد گفتم تو دیوانه ای! هرچیزی یک قانونی دارد بیرون از این خانه مال شهرداریست باید او انجام بدهد، تو موظفی زنگ بزنی آقا، خانم، این جا درختی شکسته داریم شما بیایید درخت را از جا در بیاورید چون دیگر بهره ای برای هوای شهر ندارد به هزینه ی من یک درخت این جا بکارید، این می شود آن چیزی که من به خاطرش روی زمین آفریده شده ام. زمین را برای آدمیان آفرید. وهزاران چیز دیگر، می روی جنگل به آن بزرگی، بابا یا آتش روشن نکن یا اگر روشن کردی تا ذرّه آخرش باید روی آن خاک بریزی، تو که نکردی کُتکِشم بعدا بخور چون به این زمین خیانت کردی. در آن میوه ها و نخل هایی با خوشه های غلاف دار، یادتان می آید قصّه‌ی حضرت یوسف را؟ می‌دانید که ما غلاتی که غلاف داشته باشند می توانیم چندین سال حفظ کنیم، شما فقط در این موضوع تحقیق کنید ببینید، دانه های سبوس دار، خود دانه را ما می‌خوریم سبوسش هم به دردمان می خورد اگرهم ما نخواهیم سبوسش را بخوریم به درد حیواناتمان می خورد. گیاهان خوشبو، بسیار زیاد هستند، یاس درختی، رازقی، آدم وقتی تو خانه اش داشته باشد وقتی این ها گل می دهند مست می کند. پس کدامین نعمت های خدا را منکرید.
من فقط عرض می کنم گوینده ام پیغام را به شما می رسانم بعد می روم بقیه اش با خودتان است: تلاوت آیات قرآنی همراه با معنی و توضیح آیات را در منازلتان جاری کنید حتی اگر روزی یک آیه باشد، نه روزی ده تا نه روزی صد تا، روزه یک آیه، آبروی آدم می رود اگر بگوید من روزی یک آیه هم نمی توانم بخوانم، آن وقت ان شاءا... تاثیر این کار را تو احوالات خودتان و خانواده هایتان می توانید ببینید.
«فریدون مشیری»
ای دریغ از« تو» اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از« من» اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از« ما» اگر کامی نگیریم از بهار
گر نَکوبی شیشه‌ ی غم را (رنج ) به سنگ
هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ
ار است و همه ثواب دارد یا خدای نکرده عقاب دارد.

نوشتن دیدگاه