منو

یکشنبه, 04 آذر 1403 - Sun 11 24 2024

A+ A A-

نفس وعقل آدمی از کلام مولا

بسم الله الرحمن الرحیم

دریکی از مقالات سال 94 به یک جمله ای برخوردم کلام زیبایی از امیرالمومنین، آقا فرمودند "خوشا بر آن کسی که با فرعون هوای نفس خود مخالفت کند موسی عقل و تقوایش را اطاعت کند "خیلی جمله ی قشنگی است به آن خوب فکر کنید خیلی عمیق است. قصه ی موسی و فرعون در قران لطایف زیادی همراهش هست هیچ کدام از این قصه ها مثل این قصه نیست حتی قصه ی حضرت یوسف. اگر کسی اهل آن باشد و طلب کند باید خیلی تقلا کند تا همه ی آن را بدست بیاورد در اردیبهشت سال 94 کلام امیرالمومنین را به مناسبت میلادشان خدمت شما آوردم، قصه ی موسی کلیم الله و آنچه که با فرعون گذرانده همیشه برای من جالب بوده هنوز هم همین طور است هر بار که به آن رجوع می کنم یک پرده ی جدید از آن برداشته می شود و زیبایی آن بیشتر عیان می شود شخصیت حضرت موسی از ابعاد مختلفی قابل پژوهش است قابل دیدن و نگاه کردن است و جالب تر است که ابعاد فرعون هم به همان اندازه خیلی مهم است و باید به آن پرداخت چرا که اگر به کلام مولا توجه کنیم ایشان به موسی و فرعون هرکدام به صورت یک نماد اشاره می کردند .موسی عقل و تقوا، فرعون هوای نفس. توصیه کرده بودیم که تناقض ها را در خودتان پیدا کنیم خداوند عالم تناقض به این زیبایی و بزرگی را در خود ما قرار داده در تک تک ما هیچ کس نمی تواند بگوید من ندارم به من کم داده همه ی ما یک جور هستیم به هر کدام ما یک همچین تناقضی را عنایت کرده تا یک فهم عمیق تر عنایت کند عقل و دستوراتش به تقوا حکم موسی کلیم الله را در درون آدم دارد فرعون حکم هوای نفس را در درون انسان دارد فرعون خدا را می شناخت می دانست وجود دارد در قرآن آمده گفته به کارگزارهای خود بروید یک عمارتی بسازید تا دست من به خدای موسی برسد پس می داند یک خدایی وجود دارد دستورش همان هوای نفس است عمارتش پلکانی هست که هر پله اش بخشی از هوای نفس است عجب یک عمارت داری در خودت پر از پله هر پله ی آن را نگاه کن یک دانه هوای نفس است خوب نگاه کن به او می گویم چرا انقدر تخمه می خوری خوب چربی تو می رود بالا می گوید چه کار کنم دوست دارم هوس می کنم ببین از کجا فرعون هوای نفس بهره می برد تا برو بالاتر. چقدر زیبا این دوتا  قدرت در وجود آدمی باهمدیگر زندگی می کنند چطور چنین چیزی امکان پذیر است موسی عقل و تقوا انسان را به پرهیزکاری پند می دهدو راهنمایی می کند انسان هم عاقل است و می پذیرد بله شما درست می گویید اما خداوند در قرآن فرموده انسان بسی فراموش کار است پس از گذران زمانی فراموش می کند. سال 94 اینها را گفته بودم چه کسی یادش مانده بود؟ هیچکس؟ کی یادش مانده بود امیرالمومنین راجع به نفس و عقل آدمی گفته؟ هیچکس؟ چرا؟دوست نداشتیم چرا دوست داشتیم اما انسان فراموش کار است پس از گذران زمانی فراموش می کنیم چون انسان به واسطه ی ظهور نفس در غفلت زندگی می کند فراموشی به نوعی زاییده غفلت است غفلت وسیع تر از فراموشی است یعنی چی ؟فکر می کنید شما می دانید خوردن فلفل و ادویه برای شما مضر است مثل من نباید بخورم در یک موقعیتی قرار می گیری سر میز غذا روح از سرت می پرد یک غذایی آن وسط هست که شما خیلی دوست می داری اما هم ادویه دارد و فلفل دست خود را جلو می بری عقل می گوید نخور خوب نیست مگر نمی دانی برای تو خوب نیست نخور بر ندار. تقوی می گوید خدا در قرآن  به بنده هایش دستور داده گفته هر چیزی که به سلامت جسم شما آسیب می زند دست نزنید و نزدیک نشوید، فرعون نفس چه می گوید؟ می گوید ای بابا حالا بردار زود ظرفش خالی می شود حالا یکی بگذار در بشقابت، نخوردی هم نخوردی در نهایت می دهی به بچه هایتان می خورند اما تو بردار، موسی عقل و تقوی در مقابل فرعون نفس شکست می خورد بر می دارد می گوید راست می گوید  خب نمی خورم حالا در بشقاب من باشد می دهم پسرم یا دخترم یا برادرم بخورد، می گذارد در بشقابش شروع می کند با بقیه حرف زدن در آن شلوغی گفتگوها می خوردش،‌ چنین امتحانی تا حالا نداشتید؟ بخصوص در بحث شکم، آنرا‌ می خورد ، آنهایی که می شناختنش می گویند ای بابا تو از اینها خوردی؟ می گوید آخ گفتم نگذارید در بشقاب من گذاشتند سرم مشغول شد خوردم، من نفهمیدم خوردم،‌ اما نه او غافل است نفس سرش را کلاه گذاشته سفره غفلت و فراموشی برایش پهن کرده که این دلیل را برای خوردنش داشته باشد برای خوردنش به او عیب نگیرند حالا بعدش چه می شود؟ ضرر و زیان این غفلتش را باید بکشد، به هیچکس ربطی ندارد، حالا من خواهش می کنم از شما ببینید چقدر ساده گفتم خودتان اقرار کردید که بارها چنین تجربه ای را داشتید، در جمع نشستید حرف می زنید می گویید می خندید خیلی هم عالی ست، یکهو می رسید به فلان کسی که اینجا نیست، یکی یک چیزی می گوید موسی عقل و تقوی شما می گوید بگو غیبت است غیبت نکنید مجلس را خراب نکنید، شما می گویید ای بابا ما کی غیبت می کنیم؟ این جز خصوصیات اوست همه می بینند آشکار است چیزی نیست که پنهان باشد، غیبت برای آن بخشی ست که پنهان است کسی خبر ندارد، اینرا که همه می بینند کور که نیستند موهایش را قرمز کرده سبز کرده همه می بینند، خوب ببینند به من و شما چه؟ بساط غیبت را فرعون نفس، باز می کند تا تمام مسايل زندگی طرف می آید وسط، خواهش می کنم به این کلام مولا عمیقا توجه کنید خارج از این گفتگوهای این چند هفته ما نیست تا وقتیکه مکتوبات شما بطور کامل چه آنهایی که اینترنتی هستند چه شما که اینجا هستید به دستم نرسد مطلب جدید برایتان نمی آورم، موسی عقل و تقوی من می گوید بیش از این نکن، وقت می خواهید تا بنویسید و کار کنید؟ خدا حفظتان کند من هم در می روم، می روم یک ماه دیگر می آیم  کاری ندارد که من هم می روم برای خودم را می نویسم، می روم برای خودم را نگاه میکنم، ولی خیلی ساده دیر است هاااا، جزوه ها را می خواندم دیدم هی نوشتم دیر است خیلی زود دیر می شود و هیچکس به آن توجه نکرد، از شما خواهش می کنم بنویسید هیچ چیز مثل نوشتن ماجراها را برای شما تثبیت نمی کند یک هفته اول سخت است هفته های بعدی آنقدر کارگشا می شود که اگر شب ننویسید نمی توانید بخوابید چون همه آنهایی که فکر می کنید در سرتان می چرخد مگر می گذارد بخوابید اما همه را که آوردید روی کاغذ خیالتان جمع می شود یک جایی ثبت شده لازم نیست دیگر تو جایی نگهش داری، خالی می کنید روی کاغذتان می روید می خوابید.

نوشتن دیدگاه