منو

شنبه, 03 آذر 1403 - Sat 11 23 2024

A+ A A-

پرسش و پاسخ شماره دهم

  • نوشته شده توسط مدیر سایت
  • دسته: پرسش و پاسخ
  • بازدید: 1511

بسم الله الرحمن الرحیم

سوال:به ماه رمضان نزدیک می شویم چکار کنیم؟
استاد : موقعی که ما بچه بودیم قدیمی ها ماه رمضان که می رسید شال و کلاه می کردند راه می افتادند خانه فامیل ، خانه دوست و آشنا ، خانه آنهایی که یکسال است نرفتند . می رفتند و صله رحم به جا می آوردند . می گفتند اگر کسی یک سال بگذرد و قوم و آشنایش را ندیده باشد ماه رمضان روزه اش باطل است ، می آمدند و می رفتند . بازار شال و کلاه خیلی داغ بود . الان که الحمدالله اصلاً بازار شال و کلاهی داغ نمی شود مگر جهت تفاخر .
برای مثال بین بنده و دوستم دعوا شده است . بالاخره یک کارهایی او انجام داده که بد بوده ، یک کارهایی بنده انجام دادم وگرنه دعوایمان نمی شد . امروز می خواهیم که تسویه کنیم . موقع تسویه اگر هنوز می گویی : ببین اون روزها تو این طوری گفتی ، تو اینکار را کردی که باعث شد من هم این طوری بگویم ، این کار را کنم . به در نمی خورد ! اما من می گویم صرف نظر از اینکه در آن دعوای روز اول بین بنده و دوستم چهل درصد یا شصت درصد ایشان مقصر بوده اند ، اصلاً به این تقصیرهای او کار ندارم . بنده امروز ماه رمضان رسید تقصیرات خودم را بررسی می کنم . دوست عزیز بنده در قبال شما این درصد تقصیرات را داشتم و کاملاً اشتباه کردم ، تو چقدر تقصیرات داشتی اصلاً کار ندارم. به من مربوط نیست ! اما من امروز می دانم این درصد تقصیرات را در مورد تو داشتم و امروز آمدم پوزش بخواهم ، حلالیت بطلبم و قول بدهم دیگر نه در مورد تو ، در مورد هیچکس دیگری نخواهم کرد . اینجاست که من آدم شدم . هم حلالیت طلبیدنم خوب است ، هم اعترافم به اشتباهم خوب است به این معنی که خودم را مجاب نمی دانم اگر بار دیگری دوست دیگری با من این رفتار را کرد همان رفتار را دوباره با او انجام دهم چون فهمیدم اشتباه بود
ماه رمضان نزدیک است و ما هم روزه می گیریم و هر سال هم آه و زاری می کنیم و ماه رمضان هم تمام می شود و هیچ فرقی نکردیم . سال می آید و می رود و ما هیچ تکانی نخوردیم همه این ها می آید و ما را می برد به محرم ؛ محرم ماه آگاهی است . در ماه رجب و شعبان و رمضان این همه شما را پذیرائی کردند و در ذی الحجه هم که به حج می برند . همه این ها برای این است که چشم و دلت روشن شود ، پس چشم و دلت کجاست ؟ نه چشمت روشن است و نه دلت ، هر دوتایش ایراد دارد . روشنشان کنید . بعضی ها وقتی با فردی دچار مشکل می شوند برای من می نویسند که فلان جا که این اتفاق افتاد هم من مقصر بودم و هم فلانی . مگر بنده با فلانی حرف زده بودم ، من با شما حرف زدم ؛ تو به گناه خودت اعتراف کن چکار داری به فلانی . اگر مشاورین ما واقعاً می خواهند به زن و شوهرهایی که به دادگاه می روند کمک کنند با هر کدام به تنهایی صحبت و کن و ببین چه اشتباهی می کنند ، اشتباهش را بگوید . می گوید او این کار را می کند ، بگو ساکت ما او نداریم تو فقط خودت را بگو . به او چکار داری ، بگو خودت چکار می کنی یا چکار کردی . اگر چنین اتفاقی در زندگی آدم ها بیفتد آن وقت شما می بینید دنیا چه بهشتی خواهد بود در حالی که امروز همه کره خاکی در جهنم زندگی می کنند حتی آنهایی هم که خیلی صبور و صاف و ساده هستند از دست امثال ما در جهنم هستند ، نمی گذاریم آنها هم راحت زندگی کنند .
سوال : بنده از جانب یک فردی خیلی آسیب می بینیم و هر دفعه هم می بخشم آیا لازم است بنده با ایشان دوباره روبرو بشوم یا عذر خواهی کنم ؟
استاد : دو تا رفتار این جا می تواند اتفّاق بیفتد .
1 – این که شما ایمنی خودت را در نظر بگیری با توجه به این که در محفل چنین آدمی نه چیزی یاد می گیری ، نه چیزی به درد شما می خورد و نه شما می توانی چیزی یاد بدهی ، فقط دچار آسیب می شوی برای این که آسیب فردی نبینی بهتر است نروید . منتهی نه به دلیل این که از ایشان بدتان می آید ، یا به دلیل این که می خواهید خوارش کنید یا برای تلافی کردن ، نه ، برای این که ایمنی ات را حفظ کنی .
2 – یک شکل دیگرش این است که این همه شما را آزار داده باز هم آزار می بینی . پس یک جایی در شما اشکال هست . او که خیلی اشکال دارد ، بنده که ایشان را نمی شناسم . شما دچار یک اشکالی هستید که ایشان هنوز می تواند شما را قلقلک بدهد . آن بنده خدا هر کاری که انجام می دهد به خودش مربوط می شود اما یک اشکال بزرگ در شما هست . شما اشکال را رفع کن تا چه موقع می خواهی روی آن بمانی . شما نقطه حساست را مداوا کن که دائم از جانب آن نقطه آسیب نبینی .
سوال : یک عده مثلاً بنده را یک آدم مؤدبی می دانند که حیا می کند ، جواب نمی دهد ، صدایش را بالا نمی برد ، آدم هایی که پرخاشگری برایشان عادت است وقتی دیوارکسی را کوتاه می بینند بیشتر آزار میدهند تکلیف من چیست؟
استاد : شما خودتان اول گفتید که مردم شما را یک آدم با حجب و حیا و پسندیده و خوب می بینند که پاسخ هرگونه حرف و رفتار نامربوطی را نمی دهد ، شما دستمزدت را بردی ، کافی است دیگر چه طلب می کنی ؟ مردم شما را این گونه می شناسند و وقتی که شما یک چیزی را از مردم طلب می کنی یعنی تو را خوب بشناسند باید قیمتش را بدهی . ولی اگر نمی خواهی ، این طور مواقع هر کسی باعث ناراحتی شما شد خیلی صریح در عین این که خیلی مؤدب هستی بگو شما این حرف را زدی و بنده ناراحت شدم ، قصد شما ناراحت کردن من بود ؟ یا می گوید هیچ منظوری نداشتم هر چه بود همین طوری بود ، تمام شد و دیگر گلایه ای نیست . یا می گوید مقصودم این بود و می خواستم فلان موضوع را به شما بفهمانم .
ادامه صحبت از جمع : می خواستم یک حالت سومی را که معمولاً آدمهای تند این گونه هستند و خودش اصلاً متوجه نیست که تند و می گوید من که خوب هستم و توهینی نکردم .
استاد : اگر تذکر دادی ، فایده نکرد رفت و آمد نکنید . اگر خواستی بروی و بیایی تاوانش را بده و ساکت باش .
راهکار از جمع : این صحبتهایی که شما می فرمایید جزو مکارم اخلاق هست و حضرت رسول(ص) فرمودند : بعثت من برای مکارم اخلاق است . ریشه مکارم اخلاق از دین است ،اگر می خواهی بدانی چه کسی گفته که شما باید آدم خوب و با حجب و حیایی باشی باید ریشه اش را پیدا کنی اگر دین گفته است خوب است و پیامبر برای ما آورده و گفته که فطری هست و باید به دنبال آن برویم پس باید ریشه اش را آنجا پیدا بکنیم . ما خیلی از مواقع مشکلاتمان را در افراد می بینیم در صورتی که مشکلات ما فرد مقابل نیست . مشکلات ما گره هایی هست که ما باید رابطه مان را با خدا اصلاح بکنیم تا با افراد اصلاح بشود . ما خیلی از مواقع کار انجام می دهیم برای رضایت اطرافیانمان یا کار خِیر انجام می دهیم ، برای خدا انجام ندادم ، تمام که می شود خستگی اش در تنم می ماند چون آن گونه که من توقع داشتم پاسخم را نداده اند . در حالی که کار خِیر را باید برای خدا انجام داد این زحمت را کسی نمی تواند پاسخ بدهد مگر آن کسی که تعریفش کرده است . خدا در قرآن فرموده که شیطان برای شما دشمن آشکار است . یک روز بنده می خواهم از خانه با حجب و حیا و آرامش بیرون بروم و شیطان هم برای بنده دشمن آشکار است و یکی از عوامل خودش را می فرستد جلوی راه من و من دارم راه خودم را می روم و او همه داد و بیدادش را می کند . من برای چه کسی حجب و حیا می کنم ؟ برای خدا . او برای چه کسی داد و بیداد می کند ؟ برای شیطان . او اگر مرا ببرد در راه خودش از لشگر خدا جدا کرده و برده در لشگر شیطان . اگر ریشه را در نظر نگیریم سخت است ، چرا فلانی داد زد ، من چطوری جبران کنم ؟ پس ما روی هوا هستیم اما اگر ما ریشه را ببینیم و بتوانیم اندکی هم به این ریشه دسترسی داشته باشیم دیگر آرامش داریم کار ناپسند افراد را بیهوده می بینیم . فکر می کنم در روابط اجتماعی خیلی تأثیر گذار است .
استاد : بسیار عالی است . شما نگاه بکنید در رابطه تان با مردم چون همین الان در تک تک هر کدام از ما جنبه هایی وجود دارد در برخورد با دیگران که هم ما مقصر هستیم ، هم آنها . اما هیچ کداممان حاضر نیستیم که بگوییم ما مقصر هستیم . دائم می گوییم که او این کار را انجام داد خب نباید این کار را انجام می داد حالا که انجام داده بیاید عذرخواهی کند . بله او عذرخواهی کرده و وظیفه اش هم همین است اما در قبال او وظیفه من چه هست تا باور کنم که من در مقابل او خطا کردم . و آن خطایی را که انجام دادم او را مقصر ندانم که اگر او خطا نمی کرد من این کار را انجام نمی دادم . به خودت بگو" تو هم خطا کردی"
راهکاری از جمع : خوب است که یک چیزی را به خاطر داشته باشیم این که ما نمی توانیم دیگران را عوض بکنیم و این اصلاً وظیفه ما نیست . دیگران آمدند درسهای خودشان را بگیرند و دوره شان را بگذرانند و راه تکاملشان را ادامه بدهند همان طوری که ما هم آمدیم تا این کار را برای خودمان انجام بدهیم . ما نباید بخواهیم که دیگران به مِیل ما رفتار کنند ، کلاه خودمان را سفت بچسبیم که باد نبرد . اگر کسی شما را ناراحت می کند ، محکم تر بشو که ناراحت نشوی . سر نخ خوشحالی و ناراحتی شما نباید دست دیگران باشد تا شما را به هر طرف که می خواهند بکِشند . روی خودتان کار کنید تا آن چیزی بشوید که می خواهید و برای ما الگو گذاشتند . کار خِیری که برای دلخوشی دیگران باشد ، کار خِیر محسوب نمی شود فشاری است که به خودتان آوردید و وقتی است که تلف کردید و ثواب هم ندارد . کار باید از قلب باشد که آن موقع خداوند نیت شما را می بیند . با خودتان و دیگران صداقت داشته باشید . با دیگران صحبت کنید و مشکلاتتان را حل کنید و این قدر تکان به خودتان ندهید اگر دائم بخواهید بلرزید و بلرزید ، می گویید باد نیاید ؛ مگر می شود باد نیاید ، شما نلرزید .
استاد : شما نلرزید ، باد می آید همیشه هم می آید ، کاری اش هم نمی توان کرد .

نوشتن دیدگاه