دلنوشته شماره صد و دوازدهم
- نوشته شده توسط مدیر سایت
- دسته: دلنوشته
- بازدید: 2633
بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن تلاوت می نمودم به آیاتی که قصه حضرت نوح را شرح می دهد رسیدم مثل همیشه در خواندن سست شدم و به اندیشه فرو رفتم . نوح نبی سالیان دراز در میان قومش عزم هدایت آنهارا داشت و همچون اقوام دیگر عده کمی اورا باور کردند و تبعیت نمودند . نوحازاین قوم شکایت به پروردگارش برد خداوند اورا امر به ساختن کشتی کرد. بااین دستور از سختی نوح نه تنها کاسته نشد که افزون گشت . چرا که در سرزمینی که دریا نبود و اثری از آبهائی که بتوان در آن با کشتی سفر نمود وجود نداشت اسبابی شدکه بر عناد قومش ،استهزا و آزاری بس عظیم تر نیز افزود .نوح نمیدانست چه در پیش دارد . اوهم چون دیگران می دید و می فهمید که ساخت کشتی در این دیار مصرفی ندارد، اما چون امر خدایش بود بدون ذره ای تردید مشغول ساخت شد. وقتی کار پایان گرفت وحی آمد وقتی آب از تنور فوران نمود ،زمانش رسیده که حرکت نمائی. فوران آب از تنور در سرزمینی که در کنارش دریایی نبود ،امری خارق العاده و عجیب بود و بظاهر غیرممکن می نمود خداوند فرمود پس از فوران آب از تنور ،خانواده ات و همه کسانی که با تو بر یک مکتب و یک آئین هستند بهمراه جفتهائی از حیوانات برکشتی سوار کن . نکته مهم آنست که چنین حرکت عظیمی قطعا میبایستی از قبل برنامه ریزی شده باشد یعنی چه؟ عرض کنم مردمی که بر یک مکتب بودند همه در یکجا باید جمع شده باشند و کنار هم باشند تاباهم حرکت کنند حیواناتی که حتما هم می بایستی جفتهای کامل باشند می بایستی از قبل انتخاب شده و هم جوار باشند . کار ساده ای نبود . قدری فکر کنیم ، عظمت کار حس می شود . چراحیوانات را نیز سوار کشتی نمودند و قطعا حیواناتی آرام و بدون سرکشی بودند که در یکجا بسربردن را تحمل می کردند . نتیجه میگیرم که عذاب فراگیر بود و برکل مناطق با سکنه جاری می شد که هیچ جنبنده ا ی زنده نمی ماند ،پس حیوانات را نیز برکشتی سوار کردند و تنها از خاندان نوح ، پسرش که تمرد نمود درخیل عذاب شدگان باقی ماند. عینک از چشم برگرفته و نمیدانم چه مدت زمان فقط فکر کردم فکر کردم ....... تا بالاخره چشمم به صفحه روشن تلویزیون افتاد که پشت هم تصاویر را عوض می نمود و جمله ای چشمم را گرفت ( حسین ابن علی سفینه النجاه ) سرم گیج رفت خدای من باز هم یک کشتی دیگر . جریان چیست ؟ مثل همیشه شروع کردم به پیدا کردن نقاط تشابه دو جریان .
نوح علیه السلام پیامبرخدا بود آنهم برای همه کره خاکی و کشتی ساخت آنهم عجیب و بظاهر بدون انتفاع . اما مومنین را نجات داد .امروز مولا حجه ابن الحسن العسگری عجل الله تعالی فرجه الشریف . حجت زنده خدا بر روی زمین است ،برای همه مردم و کشتی اش حجت شهید مولا حسین ابن علی علیه السلام است . کشتی نوح فقط کسانی که قرار بود دوران طلائی پس از عذاب را ببینند ،بهمراه حیواناتی از هر قسم که ادامه بقا را بر عهده داشتند در خود پذیرفت .امروزحسین ابن علی علیه السلام چه کسانی را درخود می پذیرد تا وقت ورود عذاب آنها را برهاند و به عصر طلائی زمان ظهور و پس از آن برساند؟ هیچ فکر کرده ایم ؟ آنچه که برنوح و همسفرانش گذشت ،برماهم خواهد گذشت . طوفانها ، رگبارها ، بارانهای سیل آسا، رعدو برقهای مهیب و دلهره های بسیار همه و همه را باید دید و با اراده از میان آنها گذشت و این امکان پذیرنیست مگر آنکه به باوری قوی و یقینی محکم رسیده باشیم و عیان ترین استقامت و پایداری و بالاترین سطح باور و یقین را در صحرای کربلا ، در عملکرد امام و خاندانش و یارانشان می توان مشاهده نمود و آموخت که در سختیها و شدتها چگونه باید صبر نمود و منتظر نشست ودر بزنگاه عمل حرکت کرد و عمل نمود. اگر کمی از علائق دنیوی و خصلتهای ابلیسی دست بشوئیم بخوبی می توانیم بفهمیم که مدت زمان بسیاری است که امام زمانمان کشتی نجات را در حال ساختن شده اند .می پرسی چگونه؟ عرض کنم اگر به قرونگذشته سفری نمائید و شرح حال علما و عرفا رامطالعه نمایید می بینید که بسیاری از آنها اندک شاگردانی داشتند که دروس معنویت را به آنها می آموختند و حتی کسانی هم بودند که رسالات معنوی خویش را به دل خاک سپردند چون اهلش را نیافتند تا ارث خودرا به آنها بدهند وتنها در محدوده شریعت قدم می زدند و بس .اما امروز جوامع کوچک و بزرگ با شدت بسیار بدنبال حقیقت هستند . کلاسها بسیار ،حق جویان بسیار وشاید هم بگوئیم استادان کم ، ولی هستند .در فضاهای مجازی، کانالهائی وجود دارد که تماما رهنمون به شرح حال بزرگان و دستیابی به اذکار الهی است . واقعا عجیب نیست ؟ آیا فکر نمی کنید که حرکتی آغاز شده است ؟ متدینین سالیان بسیار زجر کشیدند و تاوان نا آگاهی عوام مردم و پول پرستی و دنیا پرستی عده ای پیرو ابلیس را دادند و دمادم از خداوند فرج مولایشان و گشایشی در امور مسلمین را طلب نمودند و بطور حتم از مولایشان نیز درخواست کردند که ایشان هم برایشان دعا کنند و امروزه کار روز بروز بر مومنین سخت تر می شود ،چرا که به امامی معتقدند که ایشان را نمی بینند و بر اساس وجودشان استدلال کرده و با معاندین بحث وگفتگو می نمایند و این بسیار سخت است وبطور حتم وجود مبارک مولاست که هر روز وجود گرانقدر حسین ابن علی علیه السلام و عملکردشان در دنیا از ابتدا تا انتهای زندگی دنیائیشان پررنگتر می شود و اندیشمندان و علما و عرفا و علی الخصوص شیعیان معتقد را به بحث وگفتگو و کنکاش هدایت می نماید تا مومنین الگوی زندگی امروزشان را از زندگی آنروز آقا و یاران و خاندانشان که در طول تاریخ قابل نصب برتمامی وقایع هر زمان است بردارند .
پس باید گفت هوشیاران عالم ،شاید تاریخ می خواهد تکرارشود و آن شودکه زمان نوح نبی شد .سوال چه کنیم ؟ مومنین عالم بهم نزدیک شوید و بهم پیوسته باشید که وقت جوشیدن آب از تنور کشتی نجاتی را که پیدا کرده اید و بارها بر آن سوار شده و پیاده شده اید تا راه را گم نکنید ،در دم سوار شوید . زوائد را بر زمین بگذارید چگونه؟ آنچه راکه حکم خدا امر به انجام یا امر به ترک آن نموده ،سرلوحه زندگی خود قرار دهید .نظم زندگی و انتخابهای خویش را از زندگی رسول خدا و اهل بیتش بجوئید تا وقت موعود را از دست نداده و در آن زمان هول و نگرانی ،کشتی نجات را از دست ندهید.
دیدگاهها
خداوند به تفکر شما برکت بیشتری دهد ، که از تفکر شما من بسیار بهره می برم ، ممنون
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا